گریه کن ای دل..........

[n*@*f*@*s]

[FONT=&quot] [/FONT]​

[FONT=&quot]مـــــی دانـــی[/FONT][FONT=&quot] ...

[/FONT][FONT=&quot]آدم هــــای ســــاده ، ســــاده هـــم عـــاشــق[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]مــــی شـــونـــد[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT][FONT=&quot]ســــاده صبـــــوری مـــــی[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]ڪـــــننــــد[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT][FONT=&quot]ســــاده عشــــق مـــــی ورزنـــــد[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT][FONT=&quot]ســـــاده[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]مـــــی مـــــاننــــــد[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT][FONT=&quot]امــــــا[/FONT][FONT=&quot] ...

[/FONT][FONT=&quot]سخـــــت دل مـــــی[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]ڪــــننـــــد[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT][FONT=&quot]آنـــــوقــــــت كــــه دل مـــــی[/FONT][FONT=&quot] [/FONT][FONT=&quot]ڪـــننــــــد[/FONT][FONT=&quot]

[/FONT][FONT=&quot]جــــــان مــــــــی دهــــنــــد[/FONT][FONT=&quot] ![/FONT]​

 

[*zahedan]

دلـتنگی‌ هایـم را​

زیـر دوش حمّــام می‌بَـرم،​

بُـغـضـم را
…
میـان شُـرشُـر آبِ داغ می‌تـرکـانـم،​

تا همـه فـکـر کننـد​

قرمـزیِ چشمـانـم​

از دم کـردنِ حمّـام است!!!!!!

​

 

[n*@*f*@*s]

[FONT=&quot] [/FONT]
​

[FONT=&quot]گاه دلتنـــــــگ می شوم دلتنـگتر از تمام دلتنگـــــــــی ها[/FONT][FONT=&quot]
حسرت ها را[/FONT]​

[FONT=&quot] می شمارم[/FONT][FONT=&quot] [/FONT]​

[FONT=&quot]
و باختن ها
وصدای شکستن را[/FONT]​

[FONT=&quot]نمیدانم من[/FONT][FONT=&quot]
خدایا . . . کدامین امید را ناامید کردم
وکدام خواهش را نشنیدم
وبه کدام دلتنگی[/FONT]​

[FONT=&quot] خندیدم[/FONT][FONT=&quot]
که چنین دلتنگــــــــــــــــم [/FONT]​

 

[MOΣIN]

اشک ها قطره نیستند بلکه کلماتى هستند که مى افتند فقط بخاطر اینکه پیدا نمیکنند کسى را که معنى این کلمات را بفهمد

 

[n*@*f*@*s]

​

[h=2][FONT=&quot]درد دارد[/FONT][FONT=&quot] ....[/FONT][/h] [h=2][FONT=&quot]وقتی چیزی را کسرمیکنی که با تمام وجودت جمع [/FONT][/h] [h=2][FONT=&quot]زده ایی[/FONT][FONT=&quot]......[/FONT][/h]

​

[FONT=&quot]
[/FONT]​

 

[*zahedan]

می گویند : شاد بنویس ...
​

نوشته هایت درد دارند!
​

و من یاد ِ مردی می افتم ،
​

که با کمانچه اش ،
​

گوشه ی خیابان شاد میزد...
​

اما با چشمهای ِ خیس ... !!

​

 

[yalda.2008]

بـــاران که می بارد دلم برایت تنگ تر می شود...

راه می افتم ...

بدون چتر ...


من بغض می کنم...

آســـــمان گریه .

 

[mani24]

سر انجام با دیدن نگاه تو آرام می شوم

چو آهوی گریخته ای رام می شوم

باور نمی کنی ؟ ای همه هستیم

که من دارم به جرم عشق تو بدنام می شوم

من بی تو پای چوبه ی دار غریبی ام

روزی هزار مرتبه اعدام می شوم

با چشم های خویش مرا آرام می کنی

باور نمی کنم که چنین خام می شوم

گفتی که تو هرگز عاشق خوبی نمی شوی

گفتم : قسم به عشق ! سر انجام می شوم

 

[mani24]

شبی از پشت یک تنهای نمناک وبارانی ،ترا با لهجه گل های نیلوفر صدا کردم
تمام شب برای با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهات دعا کردم
پس از یک جستجوی نقره ای در کوچه های آبی احساس تو را بین
گل های که در تنهایی ام رویید،با احساس جدا کردم
وتودر پاسخ آبی ترین موج تمنای دلم گفتی دلم حیران وسرگردان چشمانی است رویایی
ومن تنها برای دیدن زیبایی آن چشم تو را در دشتی از تنهایی وحسرت رها کردم
همین بود آخرین حرف
ومن بعد از عبور تلخ وغمگیدت حریم چشمایم را به روی اشکی از جنس غروب ساکت ونارنجی خورشید واکردم
نمی دانم چرا رفتی
نمی دانم چرا ،شاید خطا کردم
وتو بی آن که فکر غربت چشمان من باشی
نمی دانم کجا،تا کی ،برای چی،
ولی رفتی وبعد از رفتنت
بارن چه معصومانه می بارید
وبعد از رفتنت یک قلب دریایی ترک برداشت
وبعد از رفتنت رسم ن.ازش در غمی خاکستری گم شد​

 

[yalda.2008]

”سـرد اسـت و مـن تـنهایـم “
چـه جمـلـه ای !
پــــُر از کـلیـشه …
پـــُـر از تـهـوع …
جـای ِ گـرمی نـشستـه ای و می خـوانـی :
” ســرد اسـت “…
یـخ نمـی کنـی …
حـس نـمی کنـی …
کـه مـن بـرای ِ نـوشتـن ِ همیـن دو کلمـه
چـه سرمایـی را گـذرانـدم …

 

[F A R Z A N E]

به سرسبزی خویش کاجی ندیدم
به سر گر چه جز برف تاجی ندیدم
تو از من تمام دلم را گرفتی
از این بیش باج و خراجی ندیدم
که جز سکه های سیاه دورویی
به بازار یاران رواجی ندیدم
به یک سکهی قلب، دل می فروشند
مناسبتر از این حراجی ندیدم
تو را با تپشهای قلبم سرودم
به این واژه ها احتیاجی ندیدم

 

[F A R Z A N E]

برای رسیدن، چه راهی بریدم
در آغاز رفتن، به پایان رسیدم
به آیین دل سر سرسپردم دمادم
که یک عمر بی وقفه در خون تپیدم
به هر کس که دل باختم، داغ دیدم
به هر جا که گل کاشتم، خار چیدم
من از خیر این ناخدایان گذشتم
خدایی برای خودم آفریدم
به چشمم بد ِ مردمان عین خوبی است
که من هر چه دیدم، ز چشم تو دیدم
دهانم شد از بوی نام تو لبریز
به هر کس که گل گفتم و گل شنیدم

 

[aynaz.m]

..........

..........

برای رسیدن، چه راهی بریدم
در آغاز رفتن، به پایان رسیدم
به آیین دل سر سرسپردم دمادم
که یک عمر بی وقفه در خون تپیدم
به هر کس که دل باختم، داغ دیدم
به هر جا که گل کاشتم، خار چیدم
من از خیر این ناخدایان گذشتم
خدایی برای خودم آفریدم
به چشمم بد ِ مردمان عین خوبی است
که من هر چه دیدم، ز چشم تو دیدم
دهانم شد از بوی نام تو لبریز
به هر کس که گل گفتم و گل شنیدم

دلت گریه میکند
برای کسانی که هرگز معانی احساس و عاطفه تو را نفهمیدن
دلت اشک میخواهد برای خود
اما خوب من
عزیز من
برای انها کمی اشک بریز که معنای خوبی و احساست را نفهمیدن نه خودت
تنها به زیبایی دور شو تا داغی شوی بر دل نامهربانشان

 

[aynaz.m]

به سرسبزی خویش کاجی ندیدم
به سر گر چه جز برف تاجی ندیدم
تو از من تمام دلم را گرفتی
از این بیش باج و خراجی ندیدم
که جز سکه های سیاه دورویی
به بازار یاران رواجی ندیدم
به یک سکهی قلب، دل می فروشند
مناسبتر از این حراجی ندیدم
تو را با تپشهای قلبم سرودم
به این واژه ها احتیاجی ندیدم

گاهی لازم به سخن گفتن نیست عزیزم
تنها نگاهی سرد کافیست
تا دلم از جا کنده شود

 

[...SPARTACUS]

یک فنجان چای تازه دم ... درد دارد ..!!

یک غزل آواز ... درد دارد ..!!

همه کارهای قشنگ دنیا ...

وقتی برای فراموشی نبودن‌هایت سراغشان می‌روم ..!!

درد دارد ..!!

 

[...SPARTACUS]

"نگاهم"
تنها خریدارش سایه ای شده

که از خودم هم فرار

میکند...

 

[...SPARTACUS]

کوچه‌های قدیمی را باریک می‌ساختند
تا آدم‌ها به هم نزدیک‌تر شوند…
حتی در یک گذر؛

اکنون چقدر آواره ایم
......در اینهمه اتوبان سرد..

 

[...SPARTACUS]

کاش. . .

دلها آنقدر پاکـ بـود
که براے گفتن " دوستت دارم "
نيازی به قسم خوردن نبـود !

 

[...SPARTACUS]

تو دروغـگو نیستی مَن حواسم پرت است!
گفته بودی دوستم داری بی اندازه،
خوب كه فكر می كنم تازه می فهمم كه "بـے اندازه" یعنی چه!

 

[...SPARTACUS]

می گذارم و می روم

نه اینکه دوستت نداشته باشم

چون از نخودی بودن متنفرم..

 

[*zahedan]

چشمان بارانی ام را دیده ای مگر؟

زمستان است همه ی فصل های زندگی ام

خبــر ز دل گرفته ام می جویــی

دلــم از دوری آن یار سفر کرده گرفت

من به پرواز ،به شکستنٍ قــفس می اندیــشم

مــی روم تا بر دوســـت

مهلتم گر بدهد عمـر مـرا ...

اگر قصد ماندگــــــاری ندارید یادگـــــاری هم نگذارید​

​

 

[*zahedan]

هر که آید گوید:
گریه کن، تسکین است
گریه آرام دل غمگین است
چند سالی است که من می گریم
در پی تسکینم
ولی ای کاش کسی می دانست
چند دریا
بین ما فاصله است
من و آرام دل غمگینم

 

[aynaz.m]

گریه نمیکند دلم
وقتی بی احساس شده
نیازی به گریستن ندارد
تنها شده یک جای خالی در سینه ام
دلم را از سینه دراوردم
تا دیگر کسی نتواند بشکند دلم را
خود دلم را شکستم و تمام خرده هایش را درون دریا ریختم تا به کسی صدمه نزند

 

[مهندس2010]

گریه کن گریه قشنگه گریه سهم دل تنگه

گریه کن گریه غروبه مرهم این راه دوره

سر بده آواز هق‎هق خالی کن دلی که تنگه

گریه کن گریه قشنگه گریه قشنگه

گریه سهم دل تنگه گریه کن گریه قشنگه

بزا پروانه احساس دلتو بغل بگیره

بغض کهنه‎رو رها کن تا دلت نفس بگیره

نکنه تنها بمونی دل به غصه‎ها بدوزی

تو بشی مثل ستاره تو دل شبا بسوزی

گریه کن گریه قشنگه گریه سهم دل تنگه

گریه کن گریه قشنگه گریه سهم دل تنگه

گریه کن گریه غروبه مرهم این راه دوره...

 

[F A R Z A N E]

خیلی سخته
تو با "بغض" بنویسی
و
اون با"خنده" بخونه...

 

[F A R Z A N E]

بَعضـــي اَشــکهــــا هَستَند بــــي دَليل
بــــي بَهانـِـــه!
يــِـک دَفعــِــه اي
نِصفـــــِـــــــ شَبــــي
عـَـجيب، آدَم را آرام مـيکُنَند....

 

[aynaz.m]

گهی بهتر بغضهایت را با لیوانی اب فرو دهی
اخر میدانی انکه
برایش اشک میریزی
با عشق جدیدش خوش هست
برای همین تو نیز خوش هستی
به خوشی او

 

[aynaz.m]

گریه کن ای دل
که نمیتوانند ادمها بفهمند بهتر هست جای شکستن دلی
دلی را بدست اورند
که نمیدانند دوستت دارم چه معجزه ای میکند بر دلی که شکسته و رنجور شده
که نمیدانند زیبایی عشق در نگاهت به ادمها و اطارف هست نه اینکه یک نفر برایت همه چیزت شود
که نمیدانند وقتی کسی را برای همیشه میخواهی کنارت بماند باید کمی غرورت را خم کنی
که نمیدانند چقدر ساده میشود دستی را با مهربانی گرفت و همین کار کوچک چه مهر و محبتی جاودانه ایجاد میکند در دل انکه دستش را گرفته ای

 

[ESPEranza]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]یک فنجان بغض دم کرده برایت [/FONT]
​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]آورده ام [/FONT]​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]بنوش [/FONT]​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]تا از چشمت نیفتاده [/FONT]​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]!! بنوش!! [/FONT]​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]دوست ندارم خسته از [/FONT]​

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]پشت میز بلند شوی [/FONT]
​

 

[ESPEranza]

یهِ وقـتـآیـی هـسـت

دیـگـه هیـچـی آرومـت نـمـیکـنــه

نـه گـریـه مـیـکـنـی . . .

نـه داد و فـریـاد مـیـکـنـی . . .

فقـط یـه نـفـس و عـمیـــ ــــق مـیـکشـی و

هـزار تـا لـعـنـت بـه خـودت !