>>>>>>>سفیر مهربانی <<<<<<<

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز


رسول خدا صلى الله علیه و آله:


إنَّما بُعِثتُ لاُتَمِّمَ مَكارِمَ الخلاقِ؛


براستى كه من براى به كمال رساندن مكارم اخلاق مبعوث شده ام.


(كنزالعمّال، ح 36472)

:gol:


سلام بر مبعث،

عید بزرگ نجات از حیرت و سرگردانی، عید ختم ناامیدی، عید تمایز عدل و ظلم، عید بیداری و تعهّد، عید هدایت!

سلام بر
مبعث،
بهاری ترین فصل گیتی!

سلام بر
مبعث،
فصل شکفتن گل سرسبد بوستان رسالت!


سلام بر
مبعث؛
نوید تزکیه انسان های شایسته از زشتی ها.

سلام بر
مبعث؛
روزی که گل های ایمان در گلستان جان انسان شکوفا شد!

سلام بر
مبعث،
نوید وحدت حق طلبان جهان از خاستگاه وحی!

سلام بر
مبعث،
پیام خیزش انسان، از خاک تا افلاک!

سلام بر
مبعث،
انفجار نور و ظهور همه ارزش ها در صحنه حیات بشر!

سلام بر
مبعث،
جشن بزرگ ستم دیدگان و بی یاوران!

سلام بر
مبعث،
جاری کننده چشمه ایمان و عدالت در کویر خشک زمین!

سلام بر
مبعث،
پایه گذار حکومت صالحان در عرصه خاک!









 
آخرین ویرایش:

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار



اقراء باسم ربك الذی خلق ؛ خلق الانسان من علق ؛ اقراء و ربك الاكرم الذی علم بالقلم ...
بخوان…
خدایت زمانی تو را فرمان خواندن داد كه سیاهی جهالت و یأس بر آسمان قلب انسانیت سایه افكنده بود .
زمانی تو را دعوت به خواندن كرد كه شب دیجور برای فرار از سیاهی خویش به دنبال روزنی می گشت .
زمانی كه شكوای سبز درختان و گلایه های زلال آبشار و اشك حسرت ابرهای غم گرفته از نبودنت و در انتظار آمدنت غمگنانه ترین تسبیح را با خدا می گفتند .
معشوق زمانی تو را فرمان خواندن داد كه معصومانه ترین فریاد انسان از پاهای جستجوگر تاول زده اش قلب سخت ترین صخره ها را می لرزاند .
انسان (( بلی )) گفته ای كه پا به پای پیامبران از آدم تا مسیح درس عبودیت خوانده بود فارغ از مرور مكرر كلاسهای پیشین ؛ معلمی را جستجو می كرد كه عمیقترین و ظریفترین نیازهای همیشه اش را اغنا كند .
معبود زمانی تو را دعوت به خواندن كرد كه گوش دل تمامی محرومان تاریخ در انتظار شنیدن كلام تو لحظه می شمرد .
وتو زمانی لب به اجابت گشودی كه فرشتگان را تاب نگریستن در جهلستان كفر زمین نبود .
معشوق لحظه ای تو را یافت و برگزید كه در جستجوی ظرفی به گنجایش بی نهایت ؛ گل تمامی آدمیان را با محك علم لایتناهی خویش آزموده بود .و تو با خواندنت سرنوشت تاریخ را رقم می زدی و كشتی جاودانه هدایت را بر زلال فطرت انسانهای همیشه ؛ بادبادن می كشیدی .
تو كه با خواندنت شكوفه های امید را بر شاخه درخت وجود می نشاندی ؛ تو كه با خواندنت عشق را جان دوباره می بخشیدی .
تو كه با خواندنت ایثار را توان ایستادن می دادی .
تو كه با خواندنت خورشید هدایت را از ظلمت (( نه توی )) جهالت بیرون می كشیدی .
تو كه با خواندنت غبار كهنه از چهره دردآلوده مستضعفین جهان می تكاندی و رمق در پاهایشان می ریختی و غرور در نگاهشان و خنده بر لبانشان ؛ تو كه با خواندنت مشیت بالغه خداوندی را پاسخی عارفانه می گفتی .
طبیعی بود كه تامل كنی و بلرزی آنچنانكه ضربان قلب تو را فرشتگان آسمان بشنوند .
طبیعی بود كه عرق پیشانی تو را بالهای تواضع جبرئیل بروبد .
طبیعی بود كه فلق ؛ سرخی آن لحظه چهره تو را به یادگار همیشه بگیرد چرا كه تو تنها برای آن زمان و مكان نمی خواندی .
تو خواندی ؛ آنچنان رسا كه خون در رگهای منجمد محرومین تاریخ دواندی .
تو خواندی ؛ آنچنان شیوا كه پشت خمیده مستضعفان با جوهر كلام تو استقامت یافت .
تو خواندی ؛ آنچنان بلند كه محكمترین ستونهای ظلم در دورترین نقطه تاریخ از كلام تو لرزید .
و تو آنچنان استوار خواندی كه از ورای مظلومیت چهارده قرن اكنون ما كلام تو را از حلقوم فرزندت شنیدیم .
و گوش به زبان و جان به آوای تو سپردیم .
آنچه ما را از خواب غفلت دیرینه برانگیخت ؛ آنچه گره در مشتهای ما انداخت و آنها را گره كرد .
آنچه فریاد مظلومیت ما را به آسمان پاشید .
آنچه رمق شكستن پایه های ظلم را در دستهای ما انداخت .
همان كلام تو بود كه از حنجره مبارك فرزندت طلوع كرد.


منبع:
خدا كند تو بیایی، سید مهدی شجاعی
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار



خوش رحمتی است یاران صلوات بر محمد
گوئیم از دل و جان صلوات بر محمد

گر مؤمنی و صادق، با ما شوی موافق
کوری هر منافق صلوات بر محمد

در آسمان فرشته، مهرش بجان سرشته
بر عرش خوش نوشته صلوات بر محمد

صلوات اگر بگوئی ، یابی هر آنچه جوئی
گر تو زخیل اوئی صلوات بر محمد

ای نور دیدة ما خوش مجلسی بیارا
میگو خوشی خدا را صلوات بر محمد

مانند گل شکفتیم ، در لطیف سفتیم
خوش عاشقانه گفتیم صلوات بر محمد

والله دیدة من از نور اوست روشن
جان من است و من تن صلوات بر محمد

گفتیم با دل و جان با عاشقان خوبان
شادی روی یاران صلوات بر محمد

بیشک علی ولی بود، پروردة نبی بود
شاه همه علی بود صلوات بر محمد

گویم دعای سید، خوانم ثنای سید
جانم فدای سید صلوات بر محمد

خوش گفت نعمت الله رمزی زلی مع الله
خوش گو بعشق الله صلوات بر محمد

 

nafis...

مدیر بازنشسته
آری این چنین بود براد

آری این چنین بود براد

و بعد همچنان که دانشمندان بزرگ که از ما بیشتر می فهمند! - مردانی چون ارسطو می گویند که برخی برای بردگی و گروهی برای آقایی به این دنیا می آیند- یقین کردم که ما برای بردگی به دنیا آمده ایم و سرنوشت مقدرمان باربری و تازیانه خوردن و تحقیر شدن و نجس تلقی شدن است.
اما برادر!
ناگهان خبر یافتیم که مردی از کوه فرود آمده است و در کنار معبدی فریاد زده است:" من از جانب خدا آمده ام."
و من باز بر خود لرزیدم که باز فریبی تازه برای ستمی تازه اما چون زبان به گفتن گشود، باورم نشد: "من از جانب خدا آمده ام که خدا اراده کرده است تا بر همه بردگان و بیچارگان زمین منت بگذارد و آنان را پیشوایان جهان و وارثان زمین قرار دهد."
شگفتا! چگونه است که خدا با بردگان و بیچارگان سخن می گوید و به آنها مژده نجات و نوید رهبری می دهد؟
باورم نشد. گفتم:" او نیز چون پیامبران دیگر شاهزاده ای است که به قدرت رسیده تا با قدرتمندی هم پیمان شود و قدرتی تازه بیافریند."
گفتند:" نه! یتیمی بوده است و در پشت کوه گوسفندان را می چرانیده است."
گفتم: عجبا! چگونه است که خداوند فرستاده اش را از میان چوپانان برگزیده است؟"
گفتند:" او آخرین حلقه ازسلسله چوپانان است و اجدادش همه رسولان چوپان."
از شوق یا از هراسی گنگ بر خود می لرزیدم که برای نخستین بار از میان ما پیامبری برخاسته است. به او ایمان آوردم، چراکه همه برادرانم را گرد او دیدم. بلال، برده ای برده زاده از پدر و مادری بیگانه از حبشه. سلمان، آواره ای به بردگی گرفته شده از ایران. ابوذر، فقیر درمانده گمنام. ایمان آوردم چراکه کاخش چند اتاق گلی بود و بارگاه و تختش تکه چوبی بود انباشته از برگهای خرما. این همه دستگاه او بود و همه فشاری بود که برای ساختن خانه اش بر مردم وارد کرده بود! و تا بود چنین بود و چنین مرد.
" آری این چنین بود برادر"
دکتر علی شریعتی
 

mohsen-gh

مدیر تالار فلسفه
مدیر تالار



از حرا آيات رحمان و رحيم آمد پديد

يا نخستين حرف قرآن كريم آمد پديد

صوت اقرأ بسم ربك مى رسد بر گوش جان

يا كه از كوه حرا خلق عظيم آمد پديد

بانگ توحيد است از هرجا طنين افكن به گوش

فانى اصحاب شيطان رجيم آمد پديد

سيد امى لقب بر دست قرآن مى رسد

يا به گمراهان صراط مستقيم آمد پديد

فاش گويم عقل كل فخر رسل مبعوث شد

آن كه گردد ز اعجازش دو نيم آمد پديد

قصه لولاك باشد شاهد گفتار من

يعنى امشب عالم آرا از قديم آمد پديد

در حرا بر مصطفى امشب شد از حق جلوه گر

آن چه اندر طور سينا بر كليم آمد پديد

نغمه اللّهُ اكبر از حرا تا شد بلند

بت پرستان را به تن لرزش ز بيم آمد پديد

گر قريش او را يتيمش خواند اما در جهان

بس شگفتى ها ازين دُرّ يتيم آمد پديد

منجى نوع بشر داراى آيات مبين

صاحب خلق خوش و لطف عميم آمد پديد

گفته «ما اوذى مثلى» به عالم روشن است

پيشواى خلق با قلب سليم آمد پديد

بود اگر باغ جهان پژمرده از طوفان جهل

حال بر اين بوستان خرّم نسيم آمد پديد

گشت مبعوث آن كه عالم زنده شد از كيش او

فاش گويم محيى عظم رحيم آمد پديد

حب و بغض او نشانى از بهشت و دوزخ است

قصه كوته، صاحب نار و نعيم آمد پديد

زد تفأّل «ثابت» از قرآن به نام مصطفى

حرف بسم الله الرحمن الرحيم آمد پديد


(ثابت)


 

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
مفهوم بعثت

مفهوم بعثت

[h=2]
[/h][h=2]
[/h][h=2]
مفهوم بعثت:
[/h] بعثت، به معنای برانگیخته شدن برای انجام کاری است و مبعث، روزی است که پیامبر صلی الله علیه و آله از سوی خداوند متعال به رسالت مبعوث گردید. در قرآن کریم واژه بعثت با صیغه های مختلف به کار رفته و در مجموع به دو قسمت تقسیم می شود:
قسمت اوّل درباره بعثت پیامبران است، مانند آنجا که می فرماید: «به تحقیق در هر امتی رسولی را برانگیختم».
قسمت دیگر درباره دوران پس از مرگ و زنده شدن مردگان می باشد، همانند آن جا که می فرماید: «آنان که کافر شدند، پنداشتند هرگز برانگیخته نمی شوند. بگو آری سوگند به پروردگارم که البته برانگیخته خواهید شد. سپس خبر داده می شوید بر آن چه عمل کرده اید و آن بر خداوند آسان است».
و نیز از زبان حضرت عیسی علیه السلام نقل می کند که می فرماید: «سلام بر من هنگامی که ولادت یافتم و آن گاه که بمیرم و در آن زمان که زنده شوم».
انگیزه بعثت، نزول وحی و نزول قرآن است و انگیزه تلاوت قرآن بر بشر این است که تزکیه پیدا بکنند و نفوس مصّفا بشوند، از این ظلماتی که در آن ها موجود است تا این که بعد از این که مصّفا شدند، ارواح و اذهان آن ها قابل این بشود که کتاب و حکمت را بفهمند​

[h=2]قلمرو بعثت:
[/h] قرآن کریم در آیات مختلف، جهانی بودن رسالت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را مطرح نموده است. از آن جمله در سوره اعراف و سبأ آمده است: «بگو ای مردم من فرستاده خداوند به سوی همه شما هستم» و نیز «و ما تو را جز برای همه مردم نفرستادیم». قرآن کریم هم چنین در سوره جمعه می فرماید: «او مبعوث به گروه دیگری از مۆمنان نیز هست که هنوز ملحق به این ها نشده اند»؛ یعنی اقوام دیگری نیز که بعد از پیامبر و یاران وفادارش پا به عرصه وجود می گذارند و از سرچشمه زلال قرآن و سنت رسول خدا صلی الله علیه و آله سیراب می گردند، در قلمرو بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله قرار دارند.

در همین رابطه، نقل شده هنگامی که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله این آیه را تلاوت می فرمود، سۆال شد: این ها چه کسانی هستند؟ ایشان صلی الله علیه و آله هم دست خود را بر شانه سلمان گذاشت و فرمود: «اگر ایمان در ثرّیا (ستاره ای دور دست) باشد، مردانی از این گروه (ایرانیان) بر آن دست می یابند».





 

s1m5j8

عضو جدید
کاربر ممتاز
مبعث نور

مبعث نور




آیه آیه همه جا عطر جنان می آید
وقتی از حُسن تو صحبت به میان می آید


جبرئیلی که به آیات خدا مأنوس
است بشنود مدح تو را با هیجان می آید


می رسی مثل مسیحا و به جسم
کعبه با نفس های الهی تو جان می آید

بسکه در هر نفست جاذبه‌ی توحیدی است
ریگ هم در کف دستت به زبان می آید


هر چه بت بود به صورت روی خاک افتاده‌ ست
قبله‌ی عزت و ایمان به جهان می آید


با قدوم تو برای همه‌ی اهل زمین
از سماوات خدا برگ امان می آید


نور توحیدی تو در همه جا پیچیده ست
از فراسوی جهان عطر اذان می آید
http://www.www.www.iran-eng.ir/images/smilies/icon_gol.gif

عرش معراج سماوات شده محرابت
ملکوتی ست در این جلوه‌ی عالمتابت
http://www.www.www.iran-eng.ir/images/smilies/icon_gol.gif




خاک از برکت تو مسجد رحمانی شد
نور توحید به قلب بشر ارزانی شد


خواست حق، جلوه کند روشنی توحیدش
قلب پر مهر تو از روز ازل بانی شد


ذکر لب های تو سرلوحه‌ی تسبیحات است
عرش با نور نگاه تو چراغانی شد


قول و افعال و صفاتت همه نور محض
اند نورت آئینه‌ی آئین مسلمانی شد


به سراپرده‌ی اعجاز و بقا ره یابد
هر که در مذهب دلدادگی ات فانی شد


خواستم در خور حُسن تو کلامی گویم
شعر من عاقبتش حسرت و حیرانی شد


ای که مبهوت تو و وصف خطی از حسنت
عقل صد مولوی و حافظ و خاقانی شد


«از ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد»

http://www.www.www.iran-eng.ir/images/smilies/icon_gol.gif

http://www.www.www.iran-eng.ir/images/smilies/icon_gol.gif


جنتی از همه‌ی عرش فراتر داری
تو که در دامن خود سوره‌ی کوثر داری


دیدن فاطمه ات دیدن وجه الله است
چه نیازی است که تا عرش قدم بر داری


جذبه‌ی چشم تو تسخیر کند عالم را
در قد و قامت خود جلوه‌ی محشر داری


عالم از هیبت تو، شوکت تو سرشار است
اسداللهی چون حضرت حیدر داری


حسنین اند روی دوش تو همچون خورشید
جلوه‌ی نورٌ علی نور ، مکرر داری


اهل بیت تو همه فاتح دل ها هستند
روشنی بخش جهان، قبله‌ی دنیا هستند

http://www.www.www.iran-eng.ir/images/smilies/icon_gol.gif

http://www.www.www.iran-eng.ir/images/smilies/icon_gol.gif


ای که در هر دو سرا صبح سعادت با توست
رحمت عالمی و نور هدایت با توست


چشم امید همه خلق و شکوه کرمت
پدر امتی و اذن شفاعت با توست


با تو بودن که فقط صرف مسلمانی نیست
آنکه دارد به دلش نور ولایت، با توست


بی ولای علی این طایفه سرگردانند
دشمنی با وصی ات، عین عداوت با توست


باید از باب ولای علی آید هر کس
در هوای تو و در حسرت جنت با توست


http://www.www.www.iran-eng.ir/images/smilies/icon_gol.gif
http://www.www.www.iran-eng.ir/images/smilies/icon_gol.gifسالیانی ست دلم شوق زیارت دارد http://www.www.www.iran-eng.ir/images/smilies/icon_gol.gif


http://www.www.www.iran-eng.ir/images/smilies/icon_gol.gif

http://www.www.www.iran-eng.ir/images/smilies/icon_gol.gif

http://www.www.www.iran-eng.ir/images/smilies/icon_gol.gif




منبع :تبیان
 
آخرین ویرایش:
بالا