مشاعرۀ سنّتی

bahar-64

عضو جدید
ماه کنعانی من مسند مصر آن تو شد

وقت آن است که بدرود کنی زندان را


حافظا می خور و رندی کن و خوش باش ولی

دام تزویر مکن چون دگران قرآن را

اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
 
  • Like
واکنش ها: RZGH

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگر آن ترک شیرازی به دست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
ای صبا گر به جوانان چمن بازرسی

خدمت ما برسان سرو و گل و ریحان را


گر چنین جلوه کند مغبچه باده فروش

خاکروب در میخانه کنم مژگان را
 

وحيد اسماعيلي

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
ای صبا گر به جوانان چمن بازرسی

خدمت ما برسان سرو و گل و ریحان را


گر چنین جلوه کند مغبچه باده فروش

خاکروب در میخانه کنم مژگان را

آمدی جانم بقربانت ولی حالا چرا ....

حالا که من افتاده ام از پا چرا .....
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آمدی جانم بقربانت ولی حالا چرا ....





حالا که من افتاده ام از پا چرا .....
ای که بر مه کشی از عنبر سارا چوگان

مضطرب حال مگردان من سرگردان را


ترسم این قوم که بر دردکشان می‌خندند

در سر کار خرابات کنند ایمان را


 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
اگر دنیا مرا چندی برقصاند ملالی نیست
که من گریانده*ام یک عمر دنیا را به آهنگم

به خاطر بسپریدم دشمنان! چون نام من عشق است
فراموشم کنید ای دوستان! من مایۀ ننگم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگر دنیا مرا چندی برقصاند ملالی نیست
که من گریانده*ام یک عمر دنیا را به آهنگم

به خاطر بسپریدم دشمنان! چون نام من عشق است
فراموشم کنید ای دوستان! من مایۀ ننگم

میدانی...
بعضـی ها را هرچه قدر بـخوانی ... خسته نمیشوی !
بعضـی ها را هرچه قدر گوش دهی ... عادتــــ نمیشوند !
بعضـی ها هرچه تکرار شوند ... باز بکرند و دستــ نـخورده !
دیده ای ؟!
... ... شنیده ای ؟!
بعضـــی ها بی نهایتـــ ــ ـند !

مـــــثل مـــــادر
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
روزي كه فرياد زدي و گفتي دوستت دارم ... گفتم بلند تر نمي شنوم
امروز كه در گوشم گفتي دوست ندارم ... گفتند آرومتر بقيه مي شنوند
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
روزي كه فرياد زدي و گفتي دوستت دارم ... گفتم بلند تر نمي شنوم
امروز كه در گوشم گفتي دوست ندارم ... گفتند آرومتر بقيه مي شنوند


در چشمه مهر
اهتزاز ابدیت را می بینم
بیش ازین،سوی نگاهت،نتوانم نگریست
اهتزاز ابذیت را
یارای تماشایم نیست
کاش می گفتی چیست
آنچه از چشم تو، تا عمق وجودم جاریست.
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
دوست داشتم پرواز کنم در اوج آسمانها تا شاید خودم قطره عاشق
را میان این همه قطره پیدا کنم… می دانستم قطره هایی که از آسمان
می ریزد اشکهای آسمان است… اشکهایی که هر قطره از آن خاطره ای بیش نبود
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوست داشتم پرواز کنم در اوج آسمانها تا شاید خودم قطره عاشق
را میان این همه قطره پیدا کنم… می دانستم قطره هایی که از آسمان
می ریزد اشکهای آسمان است… اشکهایی که هر قطره از آن خاطره ای بیش نبود

دلخوش عشق شما نیستم من ای اهل زمین

عشق را در آسمان قلب و روح من ببین

عشق من در ذهن و در جان من است

عشق من تنها خدای ِ آسمان روشن است

 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
ﻫﻤﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﻱ ﺑﺎﺻﺪﺍ ﻣﻲ ﺷﻨﺎﺳﻨﺪ ...
ﺍﻳﻦ ﺑﺎﻟﺶ ﺑﻴﭽﺎﺭﻩ , ﺑﻪ ﮔﺮﻳﻪ ﻫﺎﻱ ﺑﻲ ﺻﺪﺍ !ﺍ
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
اییییییی وایی راست میگیااااااا
بیا یه شعر دیگه میذارم

هزار سال دور خودم چرخیده ام
انگار هزار سال رقصیده ام از غصه
و حالا که ایستاده ام گیج می روم میان عالم و ادم .
انگار کابوس هزار ساله به سراغت امده باشد و تو ترسان از خوابی عمیقتر از زندگی بپری.
انگار تمام دلخوشیهات رویایی باشد به اندازه یک چشم بر هم زدن..
انگار کورمال کورمال در تاریکی جلو بروی و ناگهان عصایت گم شود ، زمین بخوری.
انگار تکیه گاه پیچکی را از میان جانش بکشی و اوهم فرو بریزد.
اخر او هم رفت .....
او که رفتنش هیچ وقت بود هم وقتش رسید.

این بار غریبانه شکستم......!
 
  • Like
واکنش ها: RZGH

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
اییییییی وایی راست میگیااااااا
بیا یه شعر دیگه میذارم

هزار سال دور خودم چرخیده ام
انگار هزار سال رقصیده ام از غصه
و حالا که ایستاده ام گیج می روم میان عالم و ادم .
انگار کابوس هزار ساله به سراغت امده باشد و تو ترسان از خوابی عمیقتر از زندگی بپری.
انگار تمام دلخوشیهات رویایی باشد به اندازه یک چشم بر هم زدن..
انگار کورمال کورمال در تاریکی جلو بروی و ناگهان عصایت گم شود ، زمین بخوری.
انگار تکیه گاه پیچکی را از میان جانش بکشی و اوهم فرو بریزد.
اخر او هم رفت .....
او که رفتنش هیچ وقت بود هم وقتش رسید.

این بار غریبانه شکستم......!
مطلوب من تویی که سراپانجابتی
دل بسته ام به توکه سرا پا صداقتی
 

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
یه جوری زمزمه می کنه که از پیشش برم

لااقل کاش نمیشه ٬ کاش نمیرم سرش می شد

ای کاش اون فقط یه کم در به دری سرش می شد

اینکه می میره دل از بی خبری سرش می شد

کاش همه رنگایی که خودش می خواد و نمیدید
 
  • Like
واکنش ها: RZGH

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه جوری زمزمه می کنه که از پیشش برم

لااقل کاش نمیشه ٬ کاش نمیرم سرش می شد

ای کاش اون فقط یه کم در به دری سرش می شد

اینکه می میره دل از بی خبری سرش می شد

کاش همه رنگایی که خودش می خواد و نمیدید
دانه نخورده طعمه دام شدیم
بی جرم ببین چه بدنام شدیم
 

bahar01

عضو جدید
مبادا دل به غیر دوست بستن....
ز یاران قدیمی خود گسستن....
خلاف سنت مردی است ای مرد....
نمک خوردن نمکدان را شکستن.....
 
  • Like
واکنش ها: RZGH

RZGH

عضو جدید
کاربر ممتاز
مبادا دل به غیر دوست بستن....
ز یاران قدیمی خود گسستن....
خلاف سنت مردی است ای مرد....
نمک خوردن نمکدان را شکستن.....
نگهت هیچ نیفتادبه راهی که گذشتی
چون درخانه ببستم دگرازپای نشستم
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا