*** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ ***

tomas.edison

عضو جدید
[FONT=&quot]به جاست از سر حسرت آه بكشیم كه برخی با استعدادشان می توانند ژرفترین ادراك ها را از احساس های خویش بیرون آورند، حال آنكه افرادی مانند ما با تردید رنج آور و تلاش های مداوم می تواند به آن راه پیدا كند[/FONT]
 

banooyeariayi

عضو جدید
مگـــر
بین منـــو تـــــو
چقــــدر فاصــــــــــــــــــــله اســـــت
که هـــر چــقــــدر
ســـکــــــوت میــــکنــــم ...

نـمیـشـنـوی ؟
 

MOΣIN

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=&quot]من از تو راه برگشتی ندارم به سمت[/FONT][FONT=&quot] سرازیرم همیشه [/FONT][FONT=&quot]

[/FONT]
[FONT=&quot]تو می دونی اگه از من جداشی منم[/FONT][FONT=&quot] که سمت تو میرم همیشه [/FONT]
[FONT=&quot][/FONT][FONT=&quot]
[/FONT]
 

faryad beseda

عضو جدید
مهربانا بزرگيت راشكر
كه چگونه پرندگان صبحگاهان ميگويند ذكر ترا
چگونه ميشود از كنار ياس ها واقاقيا گذشت وعاشق نشد
دراينجا حتي سنگريزه هاي كف رودخانه نيز برقص در امده اند
پس چگونه ميشود عاشق نشد
عاشق تو عاشق زيبايي
 

asaly

عضو جدید
کاربر ممتاز


فقـط چـند قـدم مانـده بـود
برسـم بـه "تــو"
اگر ایـن خواب لعنتـی ، دیشـب ادامـه داشـت !
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مگـــر
بین منـــو تـــــو
چقــــدر فاصــــــــــــــــــــله اســـــت
که هـــر چــقــــدر
ســـکــــــوت میــــکنــــم ...

نـمیـشـنـوی ؟
چه زیباست نوشتن ، وقتی میدانی او میخواند

چه زیباست سرودن ، وقتی میدانی او میشنود

و چه زیباست دیوانگی به خاطر او ، وقتی میدانی او میبیند
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
قسم به تو
قسم به تو...كه عشق من...يه عشق بي زبونه
به پاي تو...چــو آتــيش...يه چشمـه جنونـه
چو عشق ما...به هم رسد...طلوع يك ستاره است
تـو زندگـي...بــراي مـا...تـولـدي دوبــاره است
بكش به زنجيرم...كه بي تو ميميرم...
اسير تقديرم...فنـا پذيرم...
هميشه غمگينم...غم تو تسكينم...
بيا به بالينم...نذار بميرم
قسم به تو...كه عشق من...يه عشق بي زبونه
به پاي تو...چــو آتــيش...يه چشمـه جنونـه..چو عشق ما...به هم رسد...طلوع يك ستاره است
تـو زنـدگـي...بــراي مـا...تـولـدي دوبــاره است
اي يار...من ساحلم تو دريا...
لبـريـز آرزوهــا...عاشق تـريم تـو دنيـا...
اي يار...وقتي من وتوشدما...
دنياميشه چه زيبا...حتي توخواب ورؤيا.​
 

nice_Alice

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
باید خودم را ببرم خانه

باید ببرم صورتش را بشویم

ببرم دراز بکشد

دلداری‌‌اش بدهم که فکر نکند

بگویم که می گذرد،

که غصه نخورد

باید خودم را ببرم بخوابد

"مــــــــــن" خیلی خسته ست..

خیلی ................................
 

nice_Alice

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
بیا حواسمان را پرت کنیم

مال هر کس دورتر افتاد

عاشق تر است...

اول من...

حواسم را بده تا پرت کنم....

:warn:
 

nice_Alice

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
خوابیده بودم

کابوس می دیدم

از خواب بلند شدم تا به آغوشت پناه ببرم...

افسوس ...

یادم رفته بود که از نبودت به خواب پناه برده بودم...
:gol:
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
با تو هستم.....

چقدر دوست داشتم یک نفر از من میپرسید:

چرا نگاه هایت انقدر غمگین است؟

چرا لبخند هایت انقدر تلخ و بی رنگ است؟

اما افسوس که هیچکس نبود....

همیشه من بودم وتنهایی و پر از خاطره...

اری با تو هستم!......

با تویی که از کنارم گذشته و حتی یک بار نپرسیدی که چرا چشمهایم همیشه بارانی اند!!!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آدمیزاد....
غرورش را خیلی دوست دارد،
اگر داشته باشد،
آن را از او نگیرید...
حتی به امانت نبرید...
ضربه ای هم نزنیدش،
چه رسد به شکستن یا له کردن!
آدمی غرورش را خیلی زیاد، شاید بیشتر از تمام داشته هایش، دوست
می دارد؛
حالا ببین اگر خودش، غرورش را به خاطر تو، نادیده بگیرد، چه قدر
دوستت دارد!
و این را بفهم آدمیزاد!
 

nice_Alice

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز



سالهاست ساکن همین ایستگاهم

به ان امید که روزی از راه برسی
و من تمام روزهای نداشتنت را
در تلاقی نگاه و اغوش دستهایت
جا بگذارم. . .
:gol:
 

nice_Alice

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز


می بینی چه عظمت و شکوهی
در نگاه کودکانه اش موج میزند
انگار تمامی روحش به پشت پنجره چشم امده است
تا بگوید من
در دنیایی که شما درست کرده اید چه میتوانم بکنم
انگار دلش میخواهد بگوید
چرا مرا اسیر دنیایی کرده اید که تا این حد تنگ و تاریک و دشمنانه است ؟
و من جز نازکی طبع و لطافت روح و خوش باوری و راستی
چیزی برای زیستن در دنیای شما را ندارم
باور میکنی . . .

گاهی مانند همین نگاه کودک

در برابر این همه تنگی و خشونت و تاریکی و وحشت
هیچ سپر و سلاح و جان پناهی نمیابم. . .
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نمی دانم چطور با این همه تنهایی پا در جاده ی بی پایان گذارم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

زیر پتو

پارا جمع می کنم توی دلم

یک ورق دلتنگی زیر سرم

یک نفس تنهایی هم قفسم

بخار می شود شب طولانی

راستی در علوم چه خوانده بودیم؟

چه بود بعد تبخیر؟

میعان؟

شاید میعان است این صبح تنهایی!
 

sana84

عضو جدید
سخن نگو
هیچ نگو
فقط احساس کن
گوش نکن
نبین
حرف نزن
فکر نکن
فقط احساس کن
احساس کن که در اوج آسمانی
ابرها را لمس می کنی
بر آبی آسمان آرمید ه ای
خود را از تاریکی ها و تکرارها رها کن
و عشق زمینی
این عشق تو را آرام نمی سازد
تو همیشه سبزی
اما سبزی خویش را از یاد برده ای ...
 

banooyeariayi

عضو جدید
می نویسم: " د ی د ا ر"

تو اگر بی من و دلتنگ منی یك به یك فاصله ها را بردار
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
معنای عشق من منتظرت شدم ولی در نزدی

بر زخم دلم گل معطر نزدی

گفتی كه اگر شود می آیم اما

مرد این دل و آخرش به او سر نزدی
 

nice_Alice

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
باز باران با ترانه

میخورد بر بام خانه

خانه ام کو خانه ات کو ؟

آن دل دیوانه ات کو ؟

روزهای کودکی کو ؟

فصل خوب سادگی کو ؟

یادت آید روز
باران ؟

گردش آن روز دیرین ؟

پس چ شد دیگر کجا رفت ؟

خاطرات
خوب و رنگین ؟

در پس آن کوی بن بست

در دل تو آرزو هست ؟

کودک خوشحال دیروز ..

غرق در غم های امروز...

یاد
باران رفته از یاد

آرزوها رفته بر باد...

باز باران باز
باران

میخورد بر بام خانه

بی ترانه

بی بهانه

شایدم گم کرده خانه . . .



:w04:



 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
میـدونی بن بست ِ زنـدگی کـجـاست ؟

جــایــی کـه .. نـه حـــق ِ خــواسـتن داری !


نـه تــوانــایـی ِ فـــرامــوش کـــردن ..
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=2]
[/h]
رویای من......

روزی به رویایت.......

که هنوز با من است

حسادت خواهی کرد

روزی که هیچ نشانی از من نخواهی داشت
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
فرض کن کسی اسم منو کنار اسمت نیاورد ....



فرض کن تو این بازی یکی نفهمید و یکی برد.......



بد نیست اگه فکر منو بیرون بریزی از سرت ......



شاید میخوای بهم بگی دیگه نیام دور و برت......

خیلی چیزا هست که دیگه نیمه تموم مونده حالا.........



خیلی چیزا رو نمیشه بهش بگی یه اشتباه........

فرض کن که هیچوقت من و تو هیچ جای دنیا ما نشد.....



فرض کن که هیچ صبحی چشام تو چشمای تو وا نشد.....


کم کم واسه ترانه هات واسه تموم لحظه هات.....



به فکر قافیه های تازه باشی بد نیست....



پس میکشم پامو از این مثلث.....



قلب تو راه قلبمو بلد نیست........
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یهـو میــان ...

یهـو زندگیـتـــــو قشنگ میکنن ...

یهـو میشن همــــــه ی دلخـوشیت ....

یهـو میشن دلیـل خنــــــده هات...

یهـو میشن دلیل نفس کشیــــدنت ...

بـعــــد همینجـوری یهـو میــــــرن ....

یهـو گنـــــــــــد میـزنن بـه آرزوهــــات ...

یهـو میشن دلیل همــــــــه ی غصــه هات و همـــــــه ی اشکات . .

 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
توی آسمون دنیا هرکسی ستاره داره


چرا وقتی نوبت ماست ، آسمون جایی نداره

واسه من ، واسه من ، تنهایی درده


درد هیچکسو نداشتن

هر گل پژمرده ای رو تو کویر سینه کاشتن



دیگه باور کردم این رو ، که باید تنها بمونم

تا دم لحظه مردن ، شعر تنهایی بخونم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلتنگم از این قاب های مضحک بی روح

لبخند های خشک احوال پرسی های معمولی

چشمان من ،

تصویری از جنس تو میخواهد ...!!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
موجود بی آزاری هستم

کار می کنم

قصه می خوانم

شعر می نویسم

و گاهی

دلم که برایت تنگ می شود

تمام خیابانها را

با یادت پیاده می روم!
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
کنار زباله های خودم نشسته ام

کبریتی در دستم

خواهم سوزاند

"مَن "ی که مَن نیست...

بهتر که نباشد...



 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
او که می رود

نمی داند


اما او که بدرقه می کند

می داند

کاسه ی آب معجزه نمی کند...!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اینجا زمین است...




ساعت به وقت انسانیت خواب است!

عجب موجود سخت جانی است دل...!!!

هزار بار تنگ میشود،
میشکند،
میسوزد،
میمیرد!
و باز هم میتپد...!!!
 

MARIA RED

عضو جدید
کاربر ممتاز
از تو چه پنهان،

با تمام بی پناهی ام

گاهی ایستاده

در پس همین وجود

در پس همین خنده های سرد

در پس همین گریه های گرم

هـِـی می میرم و زنده می شوم!

سخــت است...

صبور باشی...

و در حجم این سکوت

نفسـت بند نیـایــــد...

 
Similar threads

Similar threads

بالا