گفتگوها و گفتمان‌های مهندسان شیمی

[manochehri_s]

از خدا می خواهم به هر کسی به اندازه ظرفیتش مشکل بده تا جایی که انعطاف داره نه اینکه بشکنه

سلام داداش..انقد ناراحت شدم که بغض کردم یواشکی گریه میکنم الانه که همکارام بیان تو اتاق آبروم بره...ایشاله هرجا هست موفق باشه..

 

[شهرام 59]

بر نارفیقان شرم باد

بر خائنان نفرین باد

بر کسانی که دل می شکنند ننگ باد

 

[manochehri_s]

حالم خیلی گرفتست
کاش می تونستم کمکش کنم

داداش ببخش منو نمیتونم حرف بزنم من میرم تا یه کم آروم بشم..فعلا بای..اعصابم به هم ریخت..کاش دردشو میگفت..این راهش نبود!!!!

 

[شهرام 59]

خدا پشت و پناه همه عزیزان باشه

زیاد تجربه کردم ناراحتی رفتن رفیقام رو تو این باشگاه

ولی رفتن هم رشته ایهام خصوصا کسانی که تو این تالار باهاشون زندگی کردم واسم غیر قابل تحمله.

هیچی سخت تر از این نیست کسی از اعضای این تالار کم شه.

داداش جواد_ارش هم که یه مدته رفتن بهم گفتن شاید دیگه نیان هیچ وقت. والا دارم دیوونه میشم
فقط ارش گفت اگه مشکلش حل شه بر میگرده

خواست به همتون بگم که دوستون داره و به یادتون هست.

 

[vida90]

سلام
امان ازدست این گلادیاتور
ببین همه بچه ها غصه دار شدن
کاش حداقل ازدانشگاه انصراف نمیدادی
دلم ازاین خیلی میسوزه
ولی ازیه چیزمطمئنم وقتی عیدتموم بشه نه چندروز بعدش حالت خوب میشه ومیتونی نه تنها دنیای خودت روبسازی بلکه به خیلیای دیگه هم کمک خواهی کرد
........
به قول شهرامی برنارفیقان شرم باد
........
حالا دیگه دوستان غصه نخورین داره عیدمیاد
گوش کنید
تیک تیک ساعتو

 

[seabride]

 

[vahid.gerrard]

بر نارفیقان شرم باد

بر خائنان نفرین باد

بر کسانی که دل می شکنند ننگ باد

سلام داش شهرام..
دیگه رفتش ...
شب آغاز هجرت تو ،شب در خود شکستنم بود/ شب بیرحم رفتن تو ،شب از پا نشستنم بود

 

[javad_arash2003]

جواد آرش وارد می شود
سلاااااااااااااااااااااااااااااممممممممممممممممممممممم

 

[javad_arash2003]

سلام
فعلا یه کم کارد دارم
برمی گردم به حساب همتون می رسم
فعلا

 

[sssepideh]

جواد آرش وارد می شود
سلاااااااااااااااااااااااااااااممممممممممممممممممممممم

سلام آقا.شما بودین که شهرام گفت رفتین؟

 

[javad_arash2003]

سلام آقا.شما بودین که شهرام گفت رفتین؟

سلام دوست من
داش شهرام لطف دارن
من یه مشکلی پیش اومده بود که فعلا برطرف شده
با اجازه دوستان برگشتیم

 

[sssepideh]

سلام دوست من
داش شهرام لطف دارن
من یه مشکلی پیش اومده بود که فعلا برطرف شده
با اجازه دوستان برگشتیم

خدارو شکر که مشکل حل شده.آخه دیشب حمید رفت ما کلی نا راحت شدیم.شهرام که گفت شمام رفتین هر چند که افتخار آشنایی نداشتم باهاتون ولی ناراحت شدم.به هر حال خوش اومدین.

 

[(✿◠‿◠) Darya]

سلام دوست من
داش شهرام لطف دارن
من یه مشکلی پیش اومده بود که فعلا برطرف شده
با اجازه دوستان برگشتیم

سلام...خدا رو شکر ک برگشتین
خدا کنه حمید خان هم مثل شما خوشحال برگردن

واای ک چقدر شهرام خان خوشحال میشه بیاد اینجا شما رو ببینه.........

 

[seabride]

جوادآرش وارد ميشوددددد

:دي

خوش اومدي
دستيار مدير

 

[javad_arash2003]

سلام...خدا رو شکر ک برگشتین
خدا کنه حمید خان هم مثل شما خوشحال برگردن

واای ک چقدر شهرام خان خوشحال میشه بیاد اینجا شما رو ببینه.........

ممنون
الان بهش می گم که اومدم

 

[javad_arash2003]

جوادآرش وارد ميشوددددد

:دي

خوش اومدي
دستيار مدير

بازم سلام نکردی
حال باشه فعلا باهات کار دارم
که می خوای جای منو بگیری
الانم ناراحتی برگشتم
بزار یه کم به کارام برسم بعد میام

*************
ما که سعادت نداشتیم گلادیاتور رو ببینیم ( داش حمید)
ایشاله که برگرده

 

[seabride]

بازم سلام نکردی
حال باشه فعلا باهات کار دارم
که می خوای جای منو بگیری
الانم ناراحتی برگشتم
بزار یه کم به کارام برسم بعد میام

*************
ما که سعادت نداشتیم گلادیاتور رو ببینیم ( داش حمید)
ایشاله که برگرده

كاره خوبي ميكني به كارات برس

من نبودم
همش تقصير شهرام بود اصلا

:دي

 

[vida90]

سلام
فعلا یه کم کارد دارم
برمی گردم به حساب همتون می رسم
فعلا

سلام
چرا آخه
مگه گناه ما چیه
باز این شهرام و حامدوبهنام ووحیدوبگی یه چیزی
آخه من که همش دوسالمه به من چه کارداری
مامان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

[vida90]

من سرم توی کار خودم بود


بعد یه روز یه نفرو دیدم


اون این شکلی بود


ما اوقات خوبی با هم داشتیم


من یه کادو مثل این بهش دادم


وقتی اون کادومو قبول کرد من اینجوری شدم


ما تقریبا همه شبها با هم گفت و گو میکردیم


وقتی همکارام من و اونو توی اداره دیدن اینجوری نگاه میکردن


و منم اینجوری بهشون جواب میدادم


اما روز ولنتاین اون یه گل رز مثل این داد به یه نفر دیگه


و من اینجوری بودم


بعدش اینجوری شدم



احساس من اینجوری بود


بعد اینجوری شدم


بله....آخرش به این حال و روز افتادم


پدر عاشقی بسوزه

 

[hamed_majhool]

که باهم دیگه اوقات خوشی داشتین هااااا!!!!!!!

 

[sssepideh]

ای جانم خیلی نازن ویدا.......ما الان تو خونمون 2 تا از این نی نی ها داریم اونم از نوع دو قلوش

 

[sssepideh]

که باهم دیگه اوقات خوشی داشتین هااااا!!!!!!!

حامد دیدی تو رو خدا بچه های امروزی رو

 

[hamed_majhool]

ای جانم خیلی نازن ویدا.......ما الان تو خونمون 2 تا از این نی نی ها داریم اونم از نوع دو قلوش

توروخدا؟؟؟؟؟؟؟خواهر برادرت؟؟؟؟؟چند سالشونه؟

 

[hamed_majhool]

حامد دیدی تو رو خدا بچه های امروزی رو

آره والا....سال 42 ما بس که سر به زیر بودیم همش تو در و دیوار بودیم جوونای این دوره زمونه میرین باهم دیگه اوقات خوش سپری میکنن....

 

[(✿◠‿◠) Darya]

آره والا....سال 42 ما بس که سر به زیر بودیم همش تو در و دیوار بودیم جوونای این دوره زمونه میرین باهم دیگه اوقات خوش سپری میکنن....

دیگه گذشته دوره سر ب زیری ماهـــا...........
ای دل غافل

 

[sssepideh]

آره والا....سال 42 ما بس که سر به زیر بودیم همش تو در و دیوار بودیم جوونای این دوره زمونه میرین باهم دیگه اوقات خوش سپری میکنن....

آره به خدا ما خیلی ساده بودیمحامد حتی یه درصد فکر کن من با این سن خواهر کوچیک داشته باشمبرادر زاده هام هستن.یه دخمل یه پسر

 

[hamed_majhool]

دیگه گذشته دوره سر ب زیری ماهـــا...........
ای دل غافل

آره واقعا....پس شما هم مال دوران ما هستی...دوران یخ حوض....ای روزگار..ای داد بی دود

 

[hamed_majhool]

آره به خدا ما خیلی ساده بودیمحامد حتی یه درصد فکر کن من با این سن خواهر کوچیک داشته باشمبرادر زاده هام هستن.یه دخمل یه پسر

آخیییی...من عشق نینیم....دیگه 2 قلو که حرفشو نزن خیلی بانمکه

 

[vida90]

که باهم دیگه اوقات خوشی داشتین هااااا!!!!!!!

سلام حامدی
به خدا من غلط بکنم ازاین کارابکنم
ایناروواسه تو گذاشتم خاطرات سال 42 واست مرور شه

 

[sssepideh]

دیگه گذشته دوره سر ب زیری ماهـــا...........
ای دل غافل

فدات شم از ما که کلا گذشته بخوایمم نمیتونیم دیگه سر به زیر نباشیم.بلد نیستیم