باران

Ekram

عضو جدید
کاربر ممتاز
از این همه ابر لوس باران عزیز!
شد چهره ی من عبوس باران عزیز!
خشکید دوباره غنچه ی لبهایم
یک قطره مرا ببوس باران عزیز
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
ای که طوفان در دلم انگیختی
تو مرا از نو به عشق آمیختی
ای دو چشمت رنگ دشت سوخته
آتشی در جان من افروخته
رخت عشقی بر تن عریان من
بوسه هایت نم نم باران من
در حریم بستر سوزان تن
می طپد چون قلب تو بر قلب من
می شکافد پوست من از شور عشق
می طراود از نگاهم نور عشق
می دود خون در رگ من با شتاب
از تب داغ تنم در التهاب ...
می فشارد قلبمان را اسم تو
جسم مان جاری شده در جسم تو
ای نفسهایت نسیم سبز زار
سقف خانه پر شد از عطر بهار
گاهی از من عاشقانه یاد کن
تو به یادم بوسه ای بر باد کن
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد



ز مردم رو بگردان ؛ با خدا کن

خدا را وقتِ تنهائی صدا کن

در آن حالت که اشکت می چکد گرم

غنیمت دان و باران را دعا کن

**مهدی سهیلی**

 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
دوستت دارم



حتي اگر قرار باشد



شبي بي چراغ، در حسرت يافتنت



تمام پس كوچه ها را



زير باران، قدم بزنم.



مرا فراموش مكن.
 

maryam_22

عضو جدید
کاربر ممتاز

چه زيباست صداي باران در دل سياهي شب
صداي نم نم باران بوي گلهاي رازقي را مي آورد به ياد
بوي خوش باران در فضاي خالي دل پر ميشود
و شمشادها با نم نم باران به رقص ستاره ها ميروند
صداي خوش باران در فضاي خالي دل طنين انداز ميشود
و سکوت خاموشي را با نواي دل انگيز خود مي شکند
باران با قطرات پاک خود معصوميت کودکانه را به ارمغان مي آورد
و آهنگ خوش عشق را در گوشها زمزمه مي کند
باران با بارش تند خود نويد اميد دوباره را ميدهد
و آدمي را از هر چه لغزش و خطاست پاک و مبرا مي کند
باران با خود ترانه زيباي زندگي را زمزمه مي کند
و همگان را به داشتن يه قلب ياک دعوت مي کند
چه زيباست باران با آن ابرهاي سياه در آسمان
چه شورانگيز است قدم زدن زير باران تک و تنها
باران جلوه خوش نور و پاکيس
جلوه اي از برکت خوب خداييس
باران ياد آور خوب خاطرهاس
برگي از روزهاي خوش عاشقاس
باراني دوباره در دفتر زندگيس
برگي از گل محمديس
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
یکی قطره باران ز ابری چکید

خجل شد چو پهنای دریا بدید

که جایی که دریاست من کیستم؟

گر او هست حقا که من نیستم

چو خود را به چشم حقارت بدید

صدف در کنارش به جان پرورید

سپهرش به جایی رسانید کار

که شد نامور لؤلؤ شاهوار

بلندی از آن یافت کو پست شد

در نیستی کوفت تا هست شد




**سعدی**
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
تو صدای آواز بارون،طپش قلب خاکی

مثل گریه تسکین دردی،مثل سوره پاکی

طعم غربت رو لباته مثل یک کولی عاشق

راز جنگل تو چشاته،گونه هات رنگ شقایق

بی تو شمع وگل می میره،خونه رنگ غم می گیره

تو نذار تنها بمونم...می دونی دلم می گیره...

وسعت قلب تو قد یه دنیاست

خواستنت واسه من مثل یه رویاست

بوی تو،بوی بارون،بوی یاسه

دست من ساقه های التماسه...
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد



تو بارون که رفتی
شبم زیر و رو شد
یه بغض شکسته
رفیق گلو شد
تو بارون که رفتی
دل باغچه پژمرد
تمام وجودم
توی آینه خط خورد
هنوز وقتی بارون
تو کوچه می باره
دلم غصه داره
دلم بی قراره
نه شب عاشقانه است
نه رویا قشنگه
دلم بی تو خونه
دلم بی تو تنگه
یه شب زیر بارون
که چشمم به راهه
می بینم که کوچه
پر نور ماهه
تو ماه منی که
تو بارون رسیدی
امید منی تو
شب نا امیدی



 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد

بشنوسرود ریزش باران را
که امشب به یاد تو می اورم
گویی صدای سم سواران را
امشب صفای گریه من
سیلاب ابرهای بهاران است
امشب این گریه نیست
این ریزش باران است
 

Ekram

عضو جدید
کاربر ممتاز
بنویس که عشق آخرم باران است
این چتر همیشه بر سرم باران است
بگذار که پاک آبرویم برود
بنویس که دوست دخترم باران است
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز
و صدایت هنوز زیباست
آنگاه که تاختی و نواختی بر
کوچکتریت قلب دنیا.
چرا که نقشی از زیباترین نوای تو در ذهن بی پود و تارم ساختی.
و همچنان می گریم
و
کماکان میمیرم.
و تو می روی بدون من...
جسمم تنها و روحم خیس شده
از فکرم قطرات باران سرازیر گشته...
و هنوز زیبایی و صدایت هنوز زیباست.:gol:
 

Ekram

عضو جدید
کاربر ممتاز
[

تو که بارونو ندیدی
گل ابرا رو نچیدی
گله از خیسی جاده های غربت می کنی.......
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد


ای سکوتت لحظه لحظه مرگ من
آسمانی!
با توام ، حرفی بزن
بوی باران می دهد نجوای تو
گفتگوی سبز و بی پروای تو
می توان در بستر یادت شکفت
می توان همچون تو شعری تازه گفت
با غزل ، با مثنوی ، با انتظار!
یاد تو باغی است سرشار از بهار ..
 

maryam_22

عضو جدید
کاربر ممتاز


بارونو دوست دارم هنوز
چون تو رو یادم میاره
حس میکنم پیش منی

وقتی که بارون می باره


بارونو دوست دارم هنوز

بدون چتر و سرپناه
وقتی که حرفای دلم

جا میگیرن توی یه آه


شونه به شونه می رفتیم

من و تو تو جشن بارون
حالا تو نیستی و خیسه

چشمای من و خیابون



بارونو دوست داشتی یه روز

تو خلوت پیاده رو
پرسه ی پاییزی ما

مرداد داغ دست تو


بارونو دوست داشتی یه روز

عزیز هم پرسه ي من
بیا دوباره پا به پام

تو کوچه ها قدم بزن
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد


هرگز برای عاشق شدن،

به دنبال باران و بهار و بابونه نباش.

گاهی در انتهای خارهای یک کاکتوس به غنچه ای می رسی که ماه را بر لبانت می نشاند .

...دوستایِ گلم شرمنده تشکّر ندارم...





 

maryam_22

عضو جدید
کاربر ممتاز


به تو مدیونم همیشه ، مگه میشه بی تو باشم

از شبی که روبه رومه چه جوری بی تو رها شم؟

به تو مدیونم همیشه مثل شب به صبح فردا

مثل موج سرد تنها به نگاه ناز دریا

به تو مدیونم همیشه منه خسته منه بی روح

مثل خاک سرد و تنشه به نوازش های بارون

به تو می رسم دوباره زیر رگبار ستاره

وقتی بارون نگاهت به حریم شب می باره

اگه پایانی نباشی واسه بغض خستگی هام

چه جوری برگردم از این جاده های بی سرانجام؟

تو خدای عاشق هایی به تو مدیونم همیشه

وقتی اسمتو میارم نبض لحظه تازه میشه

به تو می رسم دوباره..........
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد

اشک سحر زداید از لوح دل سیاهی

خرم کند چمن را باران صبحگاهی

عمری ز مهرت ای مه شب تا سحر نخفتم

دعوی ز دیده من و ز اختران گواهی
 

maryam_22

عضو جدید
کاربر ممتاز


من: دهکده‌ها نبض حقایق هستند
او: مردم ده با تو موافق هستند
ناگاه صدای خیس رعدی پیچید:
باران که بیاید همه عاشق هستند


ايرج زبردست
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد

باران مي بارد امشب، دلم غم دارد امشب
آرام جان خسته، ره مي سپارد امشب
در نگاهت مانده چشمم
شايد از فکر سفر بر گردي امشب
از تو دارم يادگاري
سردي اين بوسه را پيوسته بر لب
قطره قطره اشک چشمم
مي چکد با نم نم باران به دامن
بسته اي بار سفر را
با تواي عاشق ترين بد کرده ام من
رنگ چشمت رنگ درياست
سينه ي من دشت غم هاست
يادم آيد زير باران، با تو بودم، با تو تنها
زير باران با تو بودم، زير باران با تو تنها
باران مي بارد امشب، دلم غم دارد امشب
آرام جان خسته، ره مي سپارد امشب
اين کلام آخرينت
برده ميل زندگي را از سر من
گفته اي شايد بيايياز سفر
اما نمي شه باور من
رفتنت را کرده باور
التماسم را ببين در اين نگاهم
زير باران گريه کردم
بلکه باران بشويد از جانم گناهم
کي رود از خاطر من
آخرين بوسه شبي در زير باران...
 

mahboobeyeshab

عضو جدید
کاربر ممتاز
چيست اين باران كه دلخواه من است ؟
زير چتر او روانم روشن است .
چشم دل وا مي كنم
قصه يك قطره باران را تماشا مي كنم :
در فضا،
همچو من در چاه تنهائي رها،
مي زند در موج حيرت دست و پا،
خود نمي داند كه مي افتد كجا !
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد


ای دوست دوا فرست بیماران را
روزی ده جن و انس و هم یاران را
ما تشنه لبان وادی حرمانیم
بر کشت امید ما بده باران را
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد


خيلي وقته ديگه بارون نزده
رنگ عشق به اين خيابون نزده
خيلي وقته ابري پرپر نشده
دل آسمون سبك تر نشده
مه سرد رو تن پنجره ها
مثل بغض توي سينه ي منه
ابر چشمام پر اشكه اي خدا
وقتشه دوباره بارون بزنه
خيلي وقته كه دلم براي تو تنگ شده
قلبم از دوري تو بد جوري دلتنگ شده
بعد تو هيچ چيزي دوست داشتني نيست
كوه غصه از دلم رفتني نيست
حرف عشق تو رو من با كي بگم؟
همه حرفها كه آخه گفتني نيست
خيلي وقته كه دلم براي تو تنگ شده
قلبم از دوري تو بدجوري دلتنگ شده

 

maryam_22

عضو جدید
کاربر ممتاز


هوا تاریک و غمگین است چرا باران نمی باری؟


ببین بغضم چه سنگین است . چرا

باران نمی باری ؟


چرا باران
نمی باری ؟ غبارم را نمی شویی


مگر قهری تو بامن که سخن با من نمی گویی


ببار ای ابر بارانی
بگیر از من حیاتم را


وسیلی باش و جاری شو ببراین خاطراتم را


که بی تو خاطرات من کویر است و بیابان است


برایم بی تو ای باران
زمین مانند زندان است


وحالا در بیابان من فقط مانند یک خارم


نباریدی و خشکیدم ببین حالا که بی بارم


ودر این مرگ تدریجی که یک عمری اسیرم من


ببار ای سیل و کاری کن که راحتتر بمیرم من


بکن بنیادم عمرم را که ذره ذره می میرم


مرا تو این چنین کردی من از دست تو دلگیرم


من اینجا آخر این راه و این هم حرف پایانی


که ابری و نمی باری تو بدتر از بیابانی ..
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز



چتر آسمان را دوست دارم
نم نم باران را دوست دارم
سکوت شب را دوست دارم
ولی با تو . . .
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد


يك سال نقش فاصله هامان سكوت بود

شايد براي حرف زدن از عشق زود بود

اي كاش قفل سخت سكوت تو ميشكست

يا در نگاه سرد تو خورشيد مي نشست

من موج خسته بودم و تو ساحلم شدي

با يك نگاه ساكن شهر دلم شدي

اكنون ولي به ساحل باور رسيده ام

ديگر گذشت فصل و به آخر رسيده ام

آري كوير تشنه به باران نمي رسد

اين قصه تا ابد به پايان نمي رسد

 

maryam_22

عضو جدید
کاربر ممتاز


خواب خوبی دیدم
زیر باران بودیم
و کسی چتر نداشت
 

شبگرد23

عضو فعال شعر نو
کاربر ممتاز


.
.
.

باران

ادامه بغض‌های من است

وقتی می‌گویی

دوستت ندارم...
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]باران.........................[/FONT]​

[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]

[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]چه زيباست صداي باران در دل سياهي شب[/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]صداي نم نم باران بویِ گلهاي رازقي را مي آورد به ياد[/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]بوي خوش باران درفضاي خالي دل پر ميشود[/FONT]​

[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]و شمشادها با نم نم باران به رقص ستاره ها ميروند[/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]صداي خوش باران در فضاي خالي دل طنين انداز ميشود[/FONT]​

[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]و سکوت خاموشي را با نواي دل انگيز خود مي شکند[/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]باران با قطرات پاک خود معصوميت کودکانه را به ارمغان مي آورد[/FONT]​

[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]و آهنگ خوش عشق را در گوشها زمزمه مي کند[/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]باران بابارش تند خود نويد اميد دوباره را ميدهد[/FONT]​

[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]و آدمي را از هر چه لغزش و خطاست پاک و مبرا مي کند[/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]باران با خود ترانه زيباي زندگي را زمزمه مي کند[/FONT]​

[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]و همگان را به داشتن يه قلب ياک دعوت مي کند[/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]چه زيباست باران باآن ابرهاي سياه در آسمان[/FONT]​

[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]چه شورانگيز است قدم زدن زير باران تک و تنها[/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]بران جلوه خوش نور و پاکيس[/FONT]​

[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]جلوه اي از برکت خوب خدايس[/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]باران یادآور خوب خاطرهاس[/FONT]​

[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]برگي از روزهاي خوش عاشقاس[/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif][/FONT][FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]باران طلوعي دوباره در دفتر زندگيس[/FONT]​
[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]برگي ار گل محمديست[/FONT]​

[FONT=tahoma,verdana,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]

 

maryam_22

عضو جدید
کاربر ممتاز


باران شروع شده و من پشت پنجره
افسانه شکفتن يک دشت خاطره
بارش هنوز تمام نشده من عاشق شدم
هفت شقايق و هفت پرنده يک خاطره شدم
باران هنوز بارش يک ترانه است
چشم هاي خيس شاپرک خسته است
نم نم لطافت و پاکي يک لحظه يک نگاه
باران شروع شده و من پشت پنجره
افسانه شکفتن يک دشت خاطره
بارش هنوز تمام نشده من عاشق شدم
هفت شقايق و هفت پرنده يک خاطره شدم
باران هنوز بارش يک ترانه است
چشم هاي خيس شاپرک خسته است
نم نم لطافت و پاکي يک لحظه يک نگاه
برق شکفتن يک دشت شقايق است
باران شکوه پر کشيدن و رفتن است
در اوج آسمان بي ستاره آتش گرفتن است
نم نم شروع دست نوشته هاي من
روياي عاشقانه لحظه هاي خيس من
هر چه مينويسم انگار خسته است
حرفهايم گذشته از شعر ...قصه است
باران هنوز تمام نشده من شکفته ام
بر روي قطره هاي محبت نشسته ام




بچه ها ميگم چه باروني گرفته فضا شاعرانه شد حسابي
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
:gol:...مریم گلی اینقدر از بارون نوشتیم تا اومد ....:gol:


ببار ای ابر بارونی
که تشنم از دگرگونی
ببر من را به آرامش
که خستم از پریشونی

 
بالا