نه دیگه انقد درد مرگش زیاد بود که گفتیم اگه باز بگیریم دردش تکرار میشه چون عمر این بیچاره ها دو سه سال که بیشتر نیست . ولی عوضش لاک پشت بگیر تا شب هفتت همراهیت می کنهاینم دو تا از عکسای بعد از مرگش
یادش بخیر چه شبای شلوغی داشتیم ....
آخي عرفان چقد سخت منم دركت ميكنم. الان نداري؟
آره. سخت جونه... ميتونم بذارمش توكولم باخودم ببرمشنه دیگه انقد درد مرگش زیاد بود که گفتیم اگه باز بگیریم دردش تکرار میشه چون عمر این بیچاره ها دو سه سال که بیشتر نیست . ولی عوضش لاک پشت بگیر تا شب هفتت همراهیت می کنه
دختر خالم یه لاکی داشت ولی مرد!!!ميگم دكتر من تحمل يه داغ ديگرو نداررررررررررررررررم
لاكي خوب نيست؟
نخرم؟
نخیرم کی گفته 2-3 سال عمر میکنن دوستم الان 7 ساله که همسترش هنوز زندست!!!!نه دیگه انقد درد مرگش زیاد بود که گفتیم اگه باز بگیریم دردش تکرار میشه چون عمر این بیچاره ها دو سه سال که بیشتر نیست . ولی عوضش لاک پشت بگیر تا شب هفتت همراهیت می کنه
اون لاکی که به دخترخالت انداختن بالای صد سال عمر داشته
صدبار مامانت بهت گفت با دوستای صادق و راستگو بگرد گوش نمیدی !
اینم دو تا از عکسای بعد از مرگش
یادش بخیر چه شبای شلوغی داشتیم ....
مشاهده پیوست 85211مشاهده پیوست 85212
نخیرم لاکیه اندازه کف دستم بود !!اون لاکی که به دخترخالت انداختن بالای صد سال عمر داشته
صدبار مامانت بهت گفت با دوستای صادق و راستگو بگرد گوش نمیدی !
همیشه وقتی بهش دستمال کاغذی میدادم دیوونه میشد و می پرید بگیره . ولی دقایق آخر عمرش فقط نشسته بود بتونه نفس بکشه هرچی بهش دستمال دادم عکس العملی نشون نداد . فقط تقلا می کرد بتونه نفس بکشه . خیلی دردناک بود . یاد لحظه ی مرگ خودم افتادم ...ای وااییی
حتی فکرشم اذیت میکنه...
همینه که مرده!!!
همون پس اندازه ی کف دست بود ناقص الخلقه بهش انداخته بودن ...
در دوران طفولیت یک عدد داشتم
آخر سر داشت دق مرگ میشد از دستم
که مادر پدرتصمیم گرفتن بدنش به همسایمون که ازین چیز میزا تو خونشون زیاد داره
کشتی کج.راست.مایل به کج و.................شمام مث من باهاش کشتی کج میگرفتی؟!
نه وقتی رفته بودیم شمال خودش پیداش کرده بود!!!همون پس اندازه ی کف دست بود ناقص الخلقه بهش انداخته بودن ...
کاشکی ماهم دختر دختر خاله مامان داشتیم واسه همسترش می رفتیم سراغش ...
عکسشو نگاه کن ببین چقد خوراکیای خوشمزه تو آکواریومشه ! دستمال کاغذی لحاف شبش بود میرفت زیر میخوابید ....
همون پس سرخیابونی بوده معلوم نیست چه دردی داشته زود مرده وگرنه اینا بمیر نیستن
کشتی کج.راست.مایل به کج و.................
پس بهش اهمیت نمیدادی!!!
منظور!؟!؟همون پس سرخیابونی بوده معلوم نیست چه دردی داشته زود مرده وگرنه اینا بمیر نیستن
حیف که فقط سه سال کوچیکتره ...
همستر من از همون اولش مستل بود تو رختخواب خودش می خوابید
چه بی احساس!!!همستر من از همون اولش مستل بود تو رختخواب خودش می خوابید
نه من اعصاب پرنده رو ندارم روز دوم میزنم میکشمش درضمن از صدای پرنده ها متنفرم
چیه چرا اینجوری نیگا میکنی!؟!؟
این خوبه:
بازم نه!!!!
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
#######علاقه مندان همستر ####### | تالار عکس | 63 | |
|
همستر جوگیر!!!! | تالار عکس | 23 | |
| E | این همستر احساس همه را برانگیخت | تالار عکس | 11 | |
|
گربه ها و موش (همستر) بیچاره ...! | تالار عکس | 2 | |
|
آخرین لحظات زندگی یک همستر | تالار عکس | 1 |
