متاسفانه همه ميگين چون اون اين كارو كرده منم ميكنم
ما همه از فقر فرهنگ رنج ميبريم
ههههه.ببخشید ولی خب.نه توجیح نمیکنم واقعیته مردم به اختلاسگر اجازه دادن که اختلاس کنه خودتونم خوب میدونین منظورم چیه.اون راننده تاکسیه هم یه نمونه از ادمایه......اگه طرف با راننده تاکسی نمیحرفید..... هم مسافرا به راننده تاکسی اجازه داده بهش زور بگه هم مردم ایران اجازه دادن بهشون زور بگن.دوباره که همون ظاهر بینی ، آیا در اختلاس توافقی دو طرفه انجام شده ؟ آیا راننده تاکسی دست مسافر را به زور گرفته و گفته دوتومن بده ؟ آیا اختلاس کننده در عوض اختلاسی که کرده کاری برات انجام داده یا مردم ازش تقاضای کاری کردن (برعکس راننده) و ...
قبول که راننده زور گفته ولی مسافر هم میتونسته سوار نشه و منتظره اتوبوس بمونه تا با 100 تومن سر وتهش را هم بیاره در صورتی که اختلاس کننده برای اختلاسش از کسی اجازه نگرفته .
فکر کنم با این دلایل منطقی همتون فهمیدید که اشتباه کردید و جوابی براش ندارید اگه هم بخواهید جوابی بدید فقط برای توجیح صحبت های احساساتی و سطحی نگری قبلیتون بوده . با تشکر از همگی
.سه تا نکته اخرتو عشقه داش.نکته اولتو من دارم میزنم تو سر و میگم و هی تو بام مخالفت میکنی.اگه مردم عرضه داشتن دو تا مشت میزدن تو دهن ای.....................نا تا ازشون دزدی نشه اگه عرضه داشتن.............نمیکردن تا توسری بخورن و این وضع راننده تاکسیا و .....شون باشهپس بزارید منم یه داستان که یک ساعت پیش برام اتفاق افتاد را تعریف کنم که مطمئنا برای اصلاح مملکت بسیار مفیده ، قول میدم اگه تا آخرش بخونید پشیمون نمیشین .
امروز صبح بعد از یکم ورزش صبح گاهی خواستم که بخونه برگردم که یکدفعه بارون شروع به بارش کرد ، هرچی از زمان میگذشت شدتش بیشتر میشد منم که قصد داشتم پیاده تا خونه برم منصرف شدم و منتظر تاکسی شدم تا بیاد و من را سوار کنه ولی خبری از تاکسی نبود تا اینکه یه پژو207 ترمز کرد منم با خوشحالی رفتم که سوارشم ولی فهمیدم ماشینه برای دوتا دختر با چکمه های باریک و پاشنه بلند ترمز کرده بوده ونه من ، دیگه خیسه خیس شده بودم تا اینکه یه پیکان مدل58 ترمز کرد و بهم گفت اگه بخوای میتونم در بست ببرمد وکرایش 25000 تومنمیشه (درصورتی که کرایه اونجا 350تومنه) منم که چاره ای نداشتم قبول کردم . دربین راه راننده رادیو را روشن کرد و گذاشت روی رادیو فردا که داشت درمورده اختلاس 3هزار میلیاردی صحبت میکرد ، بالاخره به مقصدم رسیدم و به راننده گفتم آقا پیاده میشم راننده هم ترمز کرد و گفت بفرمائید داداش ، موقع پول دادن که شد بهش گفتم من پول زور نمیدم و فقط 350 تومن میدم راننده هم قبول نکرد و گفت که قبلا به توافق رسیدیم میخواستی سوارنشی ، منم عصبانی شدم و مشت محکمی تو دهنش زدم که دوتا دندوناش پرت شد بیرون بعد 500 تومن بهش دادمو و گفتم حالا 350 حساب میکنی یا مشت دوم را بزنم گفت نه داداش 350 حساب میکنم فقط اگه یه 50تومنی داری بده تا 200تومنت بدم و منم دادم و بقیه پول و گرفتم و رفتم .
نکات آموزنده از این داستان زیبا :
1- اگه زمانی که اون اختلاس کننده دله دزدی میکرد دوتا مشت تو دهنش زده بودن جرات نمی کرد 3000000000000 تومن بدزده .
2- اگه من دختر بودم نه لازم بود اینهمه تو بارون خیس بشم و همم اینکه لازم نبود همون 350 تومنم بدم .
3- اینهمه تو این مملکت دزدی واختلاس میکنن و ما فقط زورمون به راننده تاکسی میرسه و همیشه اونا مثال می زنیم .
ههههه.ببخشید ولی خب.نه توجیح نمیکنم واقعیته مردم به اختلاسگر اجازه دادن که اختلاس کنه خودتونم خوب میدونین منظورم چیه.اون راننده تاکسیه هم یه نمونه از ادمایه......اگه طرف با راننده تاکسی نمیحرفید..... هم مسافرا به راننده تاکسی اجازه داده بهش زور بگه هم مردم ایران اجازه دادن بهشون زور بگن.
.خدایا سپاسگذارم که اخر یکی فهمید من چی میگم.بوس بوسقوربون آدم چيز فهم
مردم ايران در مقابل اين اختلاسهاي پي در پي سكوت كردن واجازه دان دايره اين همه بي قانوني و بي نظمي تو اداره مملكت اين همه گسترده بشه.
اجازه دادن دروغ تو جامعه نهادينه بشه و سوء استفاده از تمام مقدسات و احساسات عادي بشه. تقصير مردمه كه به راننده تاكسي باج ميدن .اونم تاكسي كه بايد قانونا در اختيار مردم باشه.
البته حرف تو معاني ديگري هم داشت كه خيلي نابتر بود ولي بنا به دلايلي نميشه بازش كرد به هر حال ماچ ماچ ماچ گنده.خدایا سپاسگذارم که اخر یکی فهمید من چی میگم.بوس بوس
بله درسته
من دیروز گیر همچین راننده ای افتادم ... الان که این متن رو دیدم برام خیلی جالب بود ... اما راننده ی ما اصلا منطقی نبود و نتیجه ش این شد که همون اول قاطی کرد و یکی از بچه ها از ماشین پیاده شد تا تو بارون پیاده بره... گاهی آدم واقعا نه دستش به جایی بنده و نه میخ آهنین در سنگ می ره...
قربون داداشکیوان جون مرسی قشنگ بود.
ممنون واقعا مشکل بزرگی هست
به نظر من هر کس باید اون طوری رفتار کنه که دوست داره باهاش رفتار کنن.
البته كه اينطوره ولي دست مردم نيست كه نزارن چنن اختلاس بزرگي روي بده ولي سوال اينجاست كه بزرگترين اختلاس تاريخ در ايران ودر زمان جمهوري اسلامي ودر دولتي كه ادعاي پاكترين دولت تاريخ رو داره روي داده ومردم نسبت بهش بي تفاوت بودن اگه چنين اختلاسي تو فرانسه رخ ميداد مردم دولتو با اعتراض واعتصاب عوض ميكردن.
مهم اينه كه مردم هم به چنين اختلاساتي كه نمونه كوچكش همين كار راننده تاكسي وبزرگترش اختلاس 3000 ميلياردي يه 1000 ميلياردي سازمان تامين اجتمايي هستش تن ميدن ودر مقابلس نميايستند ومعترض نميشن .انگار كه ديگه اين جور سو استفاده ها تو مملكت اسلاميمون عادي شده!!!!!!!!!!!!!!!!
حق با توه .ولي ميدوني اگه اين طرز فكرها رو اصلاح نكنيم كشور رو به نابودي ميره؟ من دارم سراشيبي اين نابودي رو حس ميكنمدقیقا خود من یک ماه واسه یه شرکت کار میکردم طوری که حتی ساعت چای خوردن رو هم جزء ساعت کاریم حساب نمیکردم بعد از دو ما هنوز نتونستم پولمو بگیرم الانم دیگه نمیرم اخه به خاطر پولی که معلوم نیست چقدر بدن این همه وقت گذاشتن و رفتن و اومدن بیشتر ضرره تا سود.بحث اعتراض درسته اما گاهی مثل همین تاکسی مجبوری سوار شی وگرنه باید بیشتر ضرر کنی.
مهم تر اینکه الان به این کارا میگن زرنگی تا دزدی مثلا کسی که به موقع میره سر کار مسخره میشه و کسی که از ساعت کاریش همه کار میکنه جز کار مفید ادم زرنگ چرا؟ (اینا رو که میگم دیدم هم تو دوران کاراموزیم و هم کار)
ولی بازم معتقدم هر کس باید اول کار خودشو درست کنه بعد به کار بقیه اعتراض کنه کسی که خودش دزدی میکنه نمیتونه به بقیه بگه دزدی کار بدیه.
وقتی ازمون دزدی میشه سکوت میکنیم وقتی حق مون ضایع میشه راحت میگذریم.انتظاری جز این نمیره..
تو همین مثال مسافر و راننده چند نفر اعتراض کردن.از 4 نفر فقط یه نفر اعتراض کرد
حالا اگه تصمیم به اصلاح خودتون دارید اینم یادتون باشه واسه گرفتن حق تون یه ذره هم کوتاه نیایید...
جنبه مثبت قضیه:البته كه اينطوره ولي دست مردم نيست كه نزارن چنن اختلاس بزرگي روي بده ولي سوال اينجاست كه بزرگترين اختلاس تاريخ در ايران ودر زمان جمهوري اسلامي ودر دولتي كه ادعاي پاكترين دولت تاريخ رو داره روي داده ومردم نسبت بهش بي تفاوت بودن اگه چنين اختلاسي تو فرانسه رخ ميداد مردم دولتو با اعتراض واعتصاب عوض ميكردن.
مهم اينه كه مردم هم به چنين اختلاساتي كه نمونه كوچكش همين كار راننده تاكسي وبزرگترش اختلاس 3000 ميلياردي يه 1000 ميلياردي سازمان تامين اجتمايي هستش تن ميدن ودر مقابلس نميايستند ومعترض نميشن .انگار كه ديگه اين جور سو استفاده ها تو مملكت اسلاميمون عادي شده!!!!!!!!!!!!!!!!
جنبه مثبت قضیه:البته كه اينطوره ولي دست مردم نيست كه نزارن چنن اختلاس بزرگي روي بده ولي سوال اينجاست كه بزرگترين اختلاس تاريخ در ايران ودر زمان جمهوري اسلامي ودر دولتي كه ادعاي پاكترين دولت تاريخ رو داره روي داده ومردم نسبت بهش بي تفاوت بودن اگه چنين اختلاسي تو فرانسه رخ ميداد مردم دولتو با اعتراض واعتصاب عوض ميكردن.
مهم اينه كه مردم هم به چنين اختلاساتي كه نمونه كوچكش همين كار راننده تاكسي وبزرگترش اختلاس 3000 ميلياردي يه 1000 ميلياردي سازمان تامين اجتمايي هستش تن ميدن ودر مقابلس نميايستند ومعترض نميشن .انگار كه ديگه اين جور سو استفاده ها تو مملكت اسلاميمون عادي شده!!!!!!!!!!!!!!!!
این مثبت اندیشیت منو کشته مصطفی جون. همیشه اینطور مثبت فکر کن باشه؟جنبه مثبت قضیه:
شاید به این دلیل مردم نمیریزن بیرون چون میبینند هنوز هستند کسانی در مناصب بالای نظام و بین نمایندگان مردم که به فکر مردم اند و در پی محاکمه و برخورد با عوامل اختلاس...
اتفاقا به نظرم دلیلش همینه که گفتم...این مثبت اندیشیت منو کشته مصطفی جون. همیشه اینطور مثبت فکر کن باشه؟
ولی دلیلش اینی نیست که گفتی خودت هم میدونی
اين خودتو به كوچه علي چپ زدنت هم منو كشته .اعتراض نميكنن به دو دليل اول اين كه قبح دزدي و حقه بازي مخصوصا بين سران از بين رفته دوما .............بيخيال بابااتفاقا به نظرم دلیلش همینه که گفتم...
اعتراض و اعتصاب وقتی انجام میشه که امید به اصلاح نباشه و اگر انجام نمیشه یعنی امید هست.
اینکه مردم میترسن و اعتراض نمیکنن و اینها دقیقا برخلاف اون توصیفاتیه که خوت قبلا از مردم ایران داشتی...
سرتان را در برف منفی نگری و سیاه نمایی فرو کردید و خلاصی از آن سخت است و همین باعث شده همه چیز را با دید منفی بنگرید و جنبه مثبت امور را کوچه علی چپ تصور کنید.اين خودتو به كوچه علي چپ زدنت هم منو كشته .اعتراض نميكنن به دو دليل اول اين كه قبح دزدي و حقه بازي مخصوصا بين سران از بين رفته دوما .............بيخيال بابا
سرتان را در برف منفی نگری و سیاه نمایی فرو کردید و خلاصی از آن سخت است و همین باعث شده همه چیز را با دید منفی بنگرید و جنبه مثبت امور را کوچه علی چپ تصور کنید.
همون بیخیال بابا بهتره!