سفال عصر آهن
سفال رایج ترین و در عین حال با ارزش ترین داده فرهنگی در میان دادههای باستان شناختی است و نقش ارزندهای در تجزیه و تحلیلهای باستان شناختی دارد. بسیاری از نتیجه گیریهای صورت گرفته در خصوص تاریخگذاریهای محوطههای عصر آهن در فلات ایران بر اساس تاریخگذاری بر روی سفالهای این محوطه انجام شدهاست. تقسیم بندی سفالهای عصر آهن و تفکیک دورههای موجود در عصر آهن نیز دستخوش تعدد عقاید و نظریات پژوهشگران است عدهای (برای مثال دایسون ) از سفالهای عصر آهن I ( 1200-1500 ق. م) Ii ( 800-1200 ق. م) و Iii ( 550-800 ق.م) نام میبرند و برخی همچون یانگ بر اساس سفالهای مکشوفه این عصر را به سه دوره افق سفال خاکستری غربی قدیم (آهن I) افق سفال خاکستری غربی جدید (آهن Ii) و افق سفال نخودی غربی جدید (آهن Iii) تقسیم میکنند. سفالهای خاکستری ساده عمده ترین نوع سفالهای عصر آهن I را تشکیل میدهد. درصد این نوع سفالها در مناطق غربی فلات ایران بیشتر است. سفالهای این مقطع زمانی اکثراً چرخ ساز بوده و درصد سفالهای دست ساز بسیار کم است. این سفالها از مناطق شمال غربی مرکزی و شمال فلات ایران بدست آمدهاست. رایج ترین شکل ظروف این دوره کوزه یا کاسههای دسته دار و لوله دار است گستردگی سفال خاکستری قدیمی در عصر آهن I نشاندهنده ارتباطات گسترده در مناطق غرب و شمال غرب ایران است اما با آغاز عصر آهن Ii مواد مکشوفه از مناطق مختلف ایران ارتباط نزدیکی با یکدیگر ندارند ظاهراً سنت سفالگری مستقل و پراکنده یکی از ویژگیهای این دورهاست اشیا و سفالینههای این دوره اغلب از تپههای حسنلو گوی تپه دره سلدوز دین خواه یانیک سیلک هفتوان تپه مارلیک و سگزآباد بدست آمدهاست . محدود شدن تاثیر فرهنگهای خا رجی همچون آشور آسیای صغیر و قفقاز تکامل طبیعی فرهنگ عصر آهن و نیز فعال شدن فرهنگهای بومی باعث منطقهای شدن سفالهای این دوره بودهاست سفالهای ساده خاکستری و نخودی قرمز روشن خرمایی و قرمز سفال خاکستری صیقلی لعابدار زرد سبز یا آبی از دیگر انواع سفالهای این دورهاست. اما در آغاز عصر آهن Iii که با ورود دستهای دیگر از مهاجرین کوچ رو همراه بوده و در عین حال نیمه دوم آن با عصر مادها هم دورهاست تغییرات چشمگیری در سنت سفالگری بوجود آمد سفال نخودی ساده نخودی منقوش بویژه در سیلک خاکستری ساده با ذرات میکا و سفال با لعاب قرمز از جمله سفالهای این دورهاست نوشیجان گودین باباجان جامهم شوران ماهیدشت شمال دریاچه ارومیه زیویه و دشت همدان از عمده مناطقی هستند که سفالهای این دوره در آنها دیده شدهاست نفوذ فرهنگ خارجی در این سفالها بندرت دیده میشود
سفال رایج ترین و در عین حال با ارزش ترین داده فرهنگی در میان دادههای باستان شناختی است و نقش ارزندهای در تجزیه و تحلیلهای باستان شناختی دارد. بسیاری از نتیجه گیریهای صورت گرفته در خصوص تاریخگذاریهای محوطههای عصر آهن در فلات ایران بر اساس تاریخگذاری بر روی سفالهای این محوطه انجام شدهاست. تقسیم بندی سفالهای عصر آهن و تفکیک دورههای موجود در عصر آهن نیز دستخوش تعدد عقاید و نظریات پژوهشگران است عدهای (برای مثال دایسون ) از سفالهای عصر آهن I ( 1200-1500 ق. م) Ii ( 800-1200 ق. م) و Iii ( 550-800 ق.م) نام میبرند و برخی همچون یانگ بر اساس سفالهای مکشوفه این عصر را به سه دوره افق سفال خاکستری غربی قدیم (آهن I) افق سفال خاکستری غربی جدید (آهن Ii) و افق سفال نخودی غربی جدید (آهن Iii) تقسیم میکنند. سفالهای خاکستری ساده عمده ترین نوع سفالهای عصر آهن I را تشکیل میدهد. درصد این نوع سفالها در مناطق غربی فلات ایران بیشتر است. سفالهای این مقطع زمانی اکثراً چرخ ساز بوده و درصد سفالهای دست ساز بسیار کم است. این سفالها از مناطق شمال غربی مرکزی و شمال فلات ایران بدست آمدهاست. رایج ترین شکل ظروف این دوره کوزه یا کاسههای دسته دار و لوله دار است گستردگی سفال خاکستری قدیمی در عصر آهن I نشاندهنده ارتباطات گسترده در مناطق غرب و شمال غرب ایران است اما با آغاز عصر آهن Ii مواد مکشوفه از مناطق مختلف ایران ارتباط نزدیکی با یکدیگر ندارند ظاهراً سنت سفالگری مستقل و پراکنده یکی از ویژگیهای این دورهاست اشیا و سفالینههای این دوره اغلب از تپههای حسنلو گوی تپه دره سلدوز دین خواه یانیک سیلک هفتوان تپه مارلیک و سگزآباد بدست آمدهاست . محدود شدن تاثیر فرهنگهای خا رجی همچون آشور آسیای صغیر و قفقاز تکامل طبیعی فرهنگ عصر آهن و نیز فعال شدن فرهنگهای بومی باعث منطقهای شدن سفالهای این دوره بودهاست سفالهای ساده خاکستری و نخودی قرمز روشن خرمایی و قرمز سفال خاکستری صیقلی لعابدار زرد سبز یا آبی از دیگر انواع سفالهای این دورهاست. اما در آغاز عصر آهن Iii که با ورود دستهای دیگر از مهاجرین کوچ رو همراه بوده و در عین حال نیمه دوم آن با عصر مادها هم دورهاست تغییرات چشمگیری در سنت سفالگری بوجود آمد سفال نخودی ساده نخودی منقوش بویژه در سیلک خاکستری ساده با ذرات میکا و سفال با لعاب قرمز از جمله سفالهای این دورهاست نوشیجان گودین باباجان جامهم شوران ماهیدشت شمال دریاچه ارومیه زیویه و دشت همدان از عمده مناطقی هستند که سفالهای این دوره در آنها دیده شدهاست نفوذ فرهنگ خارجی در این سفالها بندرت دیده میشود