تفاوت عشق و دوست داشتن....

daryanian

عضو جدید
کاربر ممتاز
عشق از دوست داشتن بهتر است ولی این برای عشق هوس است(قابل توجه بعضی خانم ها)
تفاوت عشق و دوست داشتن ...

[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]عشق يک جوشش کور است و پيوندي از سر نابينايي،
دوست داشتن پيوندي خودآگاه واز روي بصيرت روشن و زلال .

عشق بيشتر از غريزه آب مي خورد وهرچه از غريزه سر زند بي ارزش است،
دوست داشتن از روح طلوع مي کند وتا هرجا که روح ارتفاع دارد همگام با آن اوج ميگيرد .

عشق با شناسنامه بي ارتباط نيست،و گذر فصل ها و عبور سال ها بر آن اثر ميگذارد

دوست داشتن در وراي سن و زمان و مزاج زندگي ميکند.


عشق طوفاني ومتلاطم است،
دوست داشتن آرام و استوار و پروقار وسرشاراز نجابت.

عشق جنون است و جنون چيزي جز خرابي و پريشاني "فهميدن و انديشيدن "نيست،
دوست داشتن ،دراوج،از سر حد عقل فراتر ميرودو فهميدن و انديشيدن را از زمين ميکند
و باخود به قله ي بلند اشراق ميبرد.


عشق زيبايي هاي دلخواه را در معشوق مي آفريند،
دوست داشتن زيبايي هاي دلخواه را در دوست مي بيند و مي يابد.

عشق يک فريب بزرگ و قوي است ، دوست داشتن يک صداقت راستين و صميمي،بي انتها و مطلق.

عشق در دريا غرق شدن است،
دوست داشتن در دريا شنا کردن.

عشق بينايي را ميگيرد،
دوست داشتن بينايي ميدهد.

عشق خشن است و شديد و ناپايدار،
دوست داشتن لطيف است و نرم و پايدار.

عشق همواره با شک آلوده است،
دوست داشتن سرا پا يقين است و شک ناپذير.

ازعشق هرچه بيشتر نوشيم سيراب تر ميشويم،
از دوست داشتن هرچه بيشتر ،تشنه تر.



عشق نيرويي است در عاشق ،که او را به معشوق ميکشاند،
دوست داشتن جاذبه اي در دوست ، که دوست را به دوست مي برد.

عشق تملک معشوق است،
دوست داشتن تشنگي محو شدن در دوست.



عشق معشوق را مجهول و گمنام مي خواهد تا در انحصار او بماند،
دوست داشتن دوست را محبوب و عزيز ميخواهد وميخواهد که همه ي دلها آنچه را او از دوست در خود دارد ،داشته باشند.

در عشق رقيب منفور است،
در دوست داشتن است که:“هواداران کويش را چو جان خويشتن دارند”
که حسد شاخصه ي عشق است
عشق معشوق را طعمه ي خويش ميبيند
و همواره در اضطراب است که ديگري از چنگش نربايد
و اگر ربود با هردو دشمني مي ورزد و معشوق نيز منفور ميگردد .



دوست داشتن ايمان است و ايمان يک روح مطلق است
يک ابديت بي مرز است ; که از جنس اين عالم نيست.
[/FONT]
images.jpg
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]
[FONT=tahoma,arial,helvetica,sans-serif]
[/FONT]​
 
آخرین ویرایش:

hale a.a

عضو جدید
کاربر ممتاز
بدبختی نمیدونم چرا من اینو قبول ندارم!تو قاموس ما ارزش عشق خیلی بالاتر از دوست داشتن صرفه!که ادم میتونه همه رو دوست داشته باشه پدر مادر دوست همکلاسی اما عشق مال یه نفره!اونی که...(بگم اینجاشو؟!)
 

میثم1919

عضو جدید
عشق ادمو کور میکنه هست
ولی ادم عاشق باید باچش باز بهش نگاه کنه
 

moeinz

کاربر بیش فعال
اون حسی که آدم با عشق پیدا میکنه با هیچی دیگه پیدا نمیکنه
حالا عشق زمینی اینجوریه ببین عشق خدایی چطوره
در زمین عشقی نیست که زمینت نزند آسمان را دریاب
 

Mossit

عضو جدید
کاربر ممتاز
این داستان ها رو درباره دوست داشتن قبول ندارم. دوست داشتن والاتر از عشق نیست.
و اگر هم باشه من همون نام عشق رو روش میذارم.
 
آخرین ویرایش:

malihe68

عضو جدید
این داستان ها رو درباره دوست داشتن قبول ندارم. دوست داشتن والاتر از عشق نیست.
و اگر هم باشه من همون نام عشق رو روش میذارم.
دوست داشتن از عشق بالاتره چون دوست داشتن رو با عقل انتخاب می کنی و دوامش بیشتره ولی عشق از احساسه و آدم رو کور می کنه
 

sami1984

عضو جدید
کاربر ممتاز
چرا عاشق می‌شویم؟

چرا عاشق می‌شویم؟

به راستی این‌چه نیروی اسرارآمیزی است که ما را به سمت یک نفر می‌کشد و از فردی دیگر- که شاید به چشم یک شاهد بی‌طرف به همان اندازه خواستنی باشد- دور می‌کند؟
شاید با زن و شوهرهایی برخورد کرده‌ باشید که ظاهرا از هیچ نظر به هم نمی‌خورند، اما در عین حال زندگی بسیار خوبی دارند، و شما هم نمی‌توانید بفهمید چرا ؟؟؟

من چنین زوجی را می‌شناسم: یک مرد قوی هیکل که در گذشته ورزشکار بوده و در حال حاضر مربی یک تیم ورزشی است، و آخر هفته با دوست هایش به ورزش می روند و فروشنده موفقی هم هست. همسر همین آقا، خانمی ریز نقش و آرام است که همه وقتش را در خانه می‌گذارند. او حتی برای صرف شام هم دوست ندارد از خانه بیرون برود!

نقشه عشق
در فرآیند انتخاب همسر، عوامل بسیاری دخالت دارند، اما طبق گفته جان‌ مانی، استاد برجسته روان‌شناسی و طب اطفال در دانشگاه چانزهاپکینز، یکی از آشکارترین آنها چیزی است که او آن را «نقشه عشق» می‌‌خواند: یک سری پیام‌های رمز شده در مغز که به ما می‌گوید به چه چیزی علاقه‌مندیم و از چه چیزی متنفر.

این نقشه است که تعیین می‌کند ما از کدام رنگ مو، رنگ چشم، لحن صدا، عطر و تیپ خوش‌مان می‌آید. همچنین تیپ شخصیتی که ما را جذب خود می‌کند با این نقشه مطابقت دارد . مثلا این که ما از شخصیت تیپ گرم و دوستانه خوش‌مان می‌آید، یا عاشق افرادی می‌شویم که ساکت اما قدرتمند هستند همگی بستگی به نقشه ی عشق ما دارد.

به طور خلاصه افرادی چشم ما را می‌گیرند و ما را به سمت خود می‌کشند که بیشتر به «نقشه عشق» ما بخورند. شاید برای‌تان جالب باشد بدانید این نقشه خیلی زودتر از آن چه که فکرش را بکنید در مغزتان شکل می‌گیرد؛ یعنی در همان سنین کودکی. قبل از اینکه شما 8 ساله شوید نقشه عشق در مغزتان شکل‌گیری را آغاز کرده است. حتما می‌پرسید چگونه؟

تاثیر والدین
در دوران کودکی مادرمان مرکز توجه ماست، و ما هم مرکز توجه او هستیم. بنابراین خصوصیات او تاثیر ماندگاری بر ما دارد، به ‌طوری که بعد از آن ما همیشه جذب کسانی می‌شویم که دارای چهره، تیپ، اندام، خصوصیات اخلاقی و حتی شوخ‌طبعی مادرمان هستند.
به این نحو مادران ما- اولین عشق حقیقی در زندگی‌مان- بخش قابل توجهی از نقشه عشق ما را ترسیم می‌کنند. اگر مادرمان صمیمی و مهربان باشد، در بزرگسالی جذب کسانی می‌شویم که صمیمی و مهربان هستند. اگر مادرمان زنی آرام و قدرتمند باشد، شیفته قدرت روحی موجود در همسرمان خواهیم شد.
من اغلب در سخنرانی‌هایم از زوج‌های حاضر می‌پرسم که چه‌ چیزی باعث شد آنها با هم ارتباط برقرار کنند. پاسخ‌های مختلفی می‌شنوم، مثلا اینکه «همسر من مستقل و قوی است»، «من عاشق شوخ طبعی او شدم» و یا «حرف هاش مرا شیفته خود کرد». من حرف‌های آنها را باور می‌کنم، اما این را هم می‌دانم که اگر از آنها می‌خواستم مادرشان را توصیف کنند، شباهت‌های بسیاری بین همسر ایده‌آل آنها و «مامان»‌های شان پیدا می‌کردم!

یک مادر بر فرزندان پسر خود تاثیر دیگری نیز دارد: او نه تنها در این مورد که چه خصوصیاتی در خانم‌ها آنها را جذب می‌کند سرنخ‌هایی به آنها می‌دهد، بلکه بر احساس کلی آنها نسبت به زنان نیز تاثیر می‌گذارد. بر این اساس اگر یک مادر، صمیمی و دوست داشتنی باشد، طبیعتا پسرانش فکر می‌کنند همه ی زن‌ها همین‌طورند آنها احتمالا تبدیل به عاشقانی گرم و پذیرا می‌شوند و در امور خانه فعال خواهند بود.

برعکس، مادری که دارای شخصیتی خشک و ملال‌انگیز است و با این که گاهی اوقات حالت دوستانه‌ دارد اما ناگهان رفتاری سرد و خصمانه پیدا می‌کند، می‌تواند فردی پرورش دهد که در عشق خود مردد و ناپایدار است. چرا که مادرش او را از عشق ترسانده است. چنین مردی از تعهد هراس دارد و ممکن است به همین دلیل رابطه عاشقانه‌اش را به هم بزند و از معشوق خود فاصله بگیرد.

در حالی که مادر تا حد زیادی تعیین می‌کند که چه‌ چیزهایی در یک همسر ما را جذب می‌کند، شخصیت پدر نیز- به عنوان اولین مرد زندگی‌مان- بر نحوه ی ارتباط ما با جنس مخالف اثرگذار است. پدرها تاثیر شگرفی بر شخصیت فرزندان و شانس آنها برای داشتن یک ازدواج موفق خواهند داشت. آنها نیز مثل مادرها می‌توانند بر احساس کلی دختران‌شان نسبت به مردان تاثیر‌گذار باشند. اگر پدر در ستایش دخترش دست و دلبازی کند و به او نشان دهد که فردی ارزشمند است، دختر نیز در ارتباط با همسرش در مورد خود احساس بسیار خوبی خواهد داشت.

اما اگر پدر خشن و ایرادگیر باشد و شخصیتی خشک و بی‌روح داشته باشد معمولا دخترش احساس می‌کند دوست داشتنی یا جذاب نیست. البته این تاثیر فقط منحصر به پدر و مادر نیست. مثلا در مورد کودکان بی‌سرپرست، مربیان یا اولین کسانی که مورد عشق و توجه آنها قرار می‌گیرند می‌توانند تاثیر مشابهی داشته باشند.
نویسنده : دکتر جویس برادرز
newmind.mihanblog.com
 

Similar threads

بالا