اینم واسه ...اونیکه این بستنی رو
دوست داشت....
اولين بار ناصرالدين شاه قاجار در سفر به فرانسه با بستني آشنا شد. وي دوست داشت بستني را به ايران بياورد ولي هرگز نتوانست. اما جانشين وي مظفرالدين شاه در كاخ خود ويژه درباريان بستني سازي تاسيس كرده بود. تا زمان جنگ جهاني دوم ايراني ها با بستني هنوز آشنا نبودند. در زمان به قدرت رسيدن رضا خان به مصرف بستني در ايران عموميت يافته بود.
اكبر مشتي:
اكبر مشتي اولين كسي بود كه در ايران بستني فروشي داشت. نام وي حتي در لس آنجلس و پاريس معروف شده بود. نام واقعي او اكبر مشتي ملايري بود كه در سال 1257 هجري شمسي متولد شد. اكبر براي يافتن شغل از روستا به شهر رفته بود وي قبل از اينكه به شغل بستني فروشي به پردازد شغلهاي مختلفي را تجربه كرده بود.
او از شمال شكر و چاي مي خريد و به تهران براي فروش مي آورد. . وي در سن 20 سالكي با فردي بنام محمد ريش آشنا شد. محمد ريش با درباريان مظفردين شاه ارتباط نزديكي داشت لذا اولين بار اكبر مشتي از طريق محمد ريش با بستني هايي كه توسط درباريان مصرف مي شد آشنا شد.
پس از به قدرت رسيدن رضا خان محمد ريش و اكبر مشتي ملايري اولين فروشگاه بستني خود را در ايران داير كردند.
آنها بستني فروشي خود را كنار راه آهن تهران در سال 1318 راه اندازي كردند. دو سال بعد محمد ريش از شراكت در اين كار جدا شد و كار را رها كرد ولي اكبر مشتي به ادامه فروش بستني اصرار و پافشاري داشت.
محمد ملايري تنها وارث و فاميل اكبر مشتي مي گويد: بستني اكبر مشتي با نوع خارجي آن بسيار متفاوت بود. .ايراني ها استفاده از گلاب و زعفران را بر استبلايزر ها ترجيح مي دادند همچنين از گياهان خاصي نيز بعنوان طعم دهنده استفاده مي كردند. او بخاطر صداقت و درستي شهرت يافته بود و هميشه بهترين كيفت را در توليد و عرضه بستني در نظر داشت.
محمد ملايري مي گويد: يادم هست كه در فصل زمستان زحمات خيلي سنگيني مي كشيد. در آن زمان يخچال وجود نداشت و اكبر مي بايست يخ را از كوه هاي نزديك تهران جمع مي كرد. در آن زمان مردم از يخچال طبيعي استفاده مي كردند. آنها زمين را تا عمق 60 متر گود مي كردند و در فصل زمستان برف ها را براي مصرف در تابستان ذخيره مي كردند.
درباريان ، سفرا و مردم عادي از اكبر مشتي بستني مي خريدند. محمد ملايري در ادامه مي گويد: يكبار فخرالدله مادر دكتر اميني نخست وزير وقت از اكبر مشتي خواست تا با او براي پذيرايي بستني از ميهمانانش همراه او به فرانسه برود.
اكبر مشتي ملايري بيش از 90 سال عمر كرد و بدليل مشكلات كليوي در سن 92 سالگي در گذشت. روزنامه هاي عراقي و پاكستاني خبر مرگ او را منتشر كردند.يك ديپلمات پاكستاني يك ستون در مورد بزرگداشت اكبر مشتي در روزنامه نوشت.اكبر مشتي بخاطر اينكه به شغلش خيلي علاقه مند بود هرگز ازدواج نكرد و لذا فرزندي هم نداشت.
در آن زمان قيمت بستني بسيار با كيفيت اكبر مشتي هر كيلوگرم تنها 3 ريال بود. هنوز علي رغم ماشيني شدن توليد بستني نام بلند اكبر مشتي بر سر زبانهاست.
دوست داشت....
اولين بار ناصرالدين شاه قاجار در سفر به فرانسه با بستني آشنا شد. وي دوست داشت بستني را به ايران بياورد ولي هرگز نتوانست. اما جانشين وي مظفرالدين شاه در كاخ خود ويژه درباريان بستني سازي تاسيس كرده بود. تا زمان جنگ جهاني دوم ايراني ها با بستني هنوز آشنا نبودند. در زمان به قدرت رسيدن رضا خان به مصرف بستني در ايران عموميت يافته بود.
اكبر مشتي:
اكبر مشتي اولين كسي بود كه در ايران بستني فروشي داشت. نام وي حتي در لس آنجلس و پاريس معروف شده بود. نام واقعي او اكبر مشتي ملايري بود كه در سال 1257 هجري شمسي متولد شد. اكبر براي يافتن شغل از روستا به شهر رفته بود وي قبل از اينكه به شغل بستني فروشي به پردازد شغلهاي مختلفي را تجربه كرده بود.
او از شمال شكر و چاي مي خريد و به تهران براي فروش مي آورد. . وي در سن 20 سالكي با فردي بنام محمد ريش آشنا شد. محمد ريش با درباريان مظفردين شاه ارتباط نزديكي داشت لذا اولين بار اكبر مشتي از طريق محمد ريش با بستني هايي كه توسط درباريان مصرف مي شد آشنا شد.
پس از به قدرت رسيدن رضا خان محمد ريش و اكبر مشتي ملايري اولين فروشگاه بستني خود را در ايران داير كردند.
آنها بستني فروشي خود را كنار راه آهن تهران در سال 1318 راه اندازي كردند. دو سال بعد محمد ريش از شراكت در اين كار جدا شد و كار را رها كرد ولي اكبر مشتي به ادامه فروش بستني اصرار و پافشاري داشت.
محمد ملايري تنها وارث و فاميل اكبر مشتي مي گويد: بستني اكبر مشتي با نوع خارجي آن بسيار متفاوت بود. .ايراني ها استفاده از گلاب و زعفران را بر استبلايزر ها ترجيح مي دادند همچنين از گياهان خاصي نيز بعنوان طعم دهنده استفاده مي كردند. او بخاطر صداقت و درستي شهرت يافته بود و هميشه بهترين كيفت را در توليد و عرضه بستني در نظر داشت.
محمد ملايري مي گويد: يادم هست كه در فصل زمستان زحمات خيلي سنگيني مي كشيد. در آن زمان يخچال وجود نداشت و اكبر مي بايست يخ را از كوه هاي نزديك تهران جمع مي كرد. در آن زمان مردم از يخچال طبيعي استفاده مي كردند. آنها زمين را تا عمق 60 متر گود مي كردند و در فصل زمستان برف ها را براي مصرف در تابستان ذخيره مي كردند.
درباريان ، سفرا و مردم عادي از اكبر مشتي بستني مي خريدند. محمد ملايري در ادامه مي گويد: يكبار فخرالدله مادر دكتر اميني نخست وزير وقت از اكبر مشتي خواست تا با او براي پذيرايي بستني از ميهمانانش همراه او به فرانسه برود.
اكبر مشتي ملايري بيش از 90 سال عمر كرد و بدليل مشكلات كليوي در سن 92 سالگي در گذشت. روزنامه هاي عراقي و پاكستاني خبر مرگ او را منتشر كردند.يك ديپلمات پاكستاني يك ستون در مورد بزرگداشت اكبر مشتي در روزنامه نوشت.اكبر مشتي بخاطر اينكه به شغلش خيلي علاقه مند بود هرگز ازدواج نكرد و لذا فرزندي هم نداشت.
در آن زمان قيمت بستني بسيار با كيفيت اكبر مشتي هر كيلوگرم تنها 3 ريال بود. هنوز علي رغم ماشيني شدن توليد بستني نام بلند اكبر مشتي بر سر زبانهاست.