قربوت برم عزیزم
البته تو معتبر بودنش هنوز تردید هستا
توسل حضرت نوح به پنج تن (ع) و ثبت اسامی آنها برکشتی
- شروع کننده موضوع #MaHDi#
- تاریخ شروع
البته تو معتبر بودنش هنوز تردید هستا
در مورد این موضوع تحقیقات بسیاری عمل اومده .و رد هم شده.
فکر نکنید خودمون فقط دنبال اثباتش هستیم.اون مسیحا و یهودی هم دوست دارند اثباتش کنند.
ولی صحت این قضیه رد شده.
ولی همچنان این متن و خبر در اینترنت میچرخه
الان این موضوع بحث میشه.1 سال دیگه دوباره این تاپیک میزنند و دوباره روش بحث میکنند .
یک منبع علمی بیار که دانشمندان به این نتیجه رسیدند.
سلام سکولار جان
چون مطلبی که گذاشتم منبع نداره؛ واسه همین من گفتم قضاوت با خودتون، ولی وقتی شما ردش میکنید باید منبع بیارید.
خودم هم گفتم که با اعتقادات خودم سازگاری نداره ولی اسم تمامین محققین مشهور و بنامی که اینجا کار کردن هم آورده شده. یعنی چیزی نیست که همینجوری گفته بشه. من رو این مطلب اصلا پافشاری نمیکنم، خیلی هم خوشحال میشم که مطلب بزارید، تا خود من هم از شک و تردید دربیام
ممنون
ببخشد تشکرام صفحه اول تموم شد
یک سوال دارم.
تو به من بگو در زمان نوح چه اتفاق افتاده.یعنی قران و احادیث و علمای دینی چی میگند.
یعنی سیل اومد و کل مردم جهان مردند .نوح تمام حیوان های جهان را گذاشت تو کشتی و با فامیلاش از اونجا رفت.؟؟؟
یا چیز دیگری بوده؟؟؟؟
خوب این داستان رواج یافته. تو بگو جریان چی بوده؟
عقل تو چی میگه.؟؟
از خودت سوال نکردی که اگر فقط گونه های حیوانی اسیا را جمع کنی و از هر کدوم 2 تا .نه تنها در 1 کشتی بلکه تو 500 تا کشتی هم جا نمیشده...
ببین دوست عزیز
به نظرم بهتره به این فکر کنیم :
اینکه این ماجرا اتفاق افتاده یا نه چه تاثیری میتواند در زندگی ما بگذارد؟
من فکر میکنم قسمت مفید این داستان برای ما قضیه توسل است.
شاید ما نتوانیم به طور دقیق بفهمیم که ایا این کشتی همان است یا خیر
اما چک کردن اینکه ایا توسل به 5تن جواب میده یا نه تجربه ای است که ما خودمان میتوانیم ازمایش کنیم.
بالشخصه تجربه اش کرده ام و قبولش دارم.
به نظرم بهتره به این فکر کنیم :
اینکه این ماجرا اتفاق افتاده یا نه چه تاثیری میتواند در زندگی ما بگذارد؟
من فکر میکنم قسمت مفید این داستان برای ما قضیه توسل است.
شاید ما نتوانیم به طور دقیق بفهمیم که ایا این کشتی همان است یا خیر
اما چک کردن اینکه ایا توسل به 5تن جواب میده یا نه تجربه ای است که ما خودمان میتوانیم ازمایش کنیم.
بالشخصه تجربه اش کرده ام و قبولش دارم.
تا جاییکه توی زیست شناسی خوانده ایم جهشهای زنتیکی در طول زمان باعث بوجود امدن انواع جدید شده است. پس لزومی نداشته که همه انواع حاضر داخل کشتی جمع باشند
شما فکر کن مثلا صد نوع وجود داشته همانها در طی قرنها با انواع جهشها میتونستند هزاران نوع جدید را بوجود بیاورند.کاملا قابل تصوره.عجیب هم نیست.
خیلی ابتدائی فکر نکنید ،اگه از عقل استفاده میکنین پس چرا به این فکر نمیکنی که خدا تو قران گفته همه چیز را از عدم خلق کردم!!!!درحالی که ماهیت اتم تازه کشف شده !!!!!!
یا گفته کوهها را لنگرگاه قرار دادم !!!از این قانون هم در چرخ فلایویل اتومبیل استفاده میشه
یا مسئله زوجیت ودهها چیز دیگه
یه آدم بیسواد 14قرن پیش اینا رو از کجا میدونست؟؟؟؟؟قران هرچی گفته حق است
میتونید با عقل خودتون اونا رو کشف کنید
ربط اینها به سادگی هست.ربط دادن عدم به اتم کاری هست که فقط مسلمان ها دارند میکنند.
همین کشتی نوح .همین زندگی یک شخص در بدن یک نهنگ .باور اینها برای یک کودک شاید جالب باشه .
من نمیدونم داریم در مورد کشتی نوح بحث میکنیم.یک دفعه چیزهای دیگه میاد وسط.
واقعا عجیبه.
هزاران سال قبل از محمد یک قوم مثل مایا جمجمه کریستالی اختراع کرده .
هنوز دقیق نمیدونم که کاملا اهرام مصر چطوری ساخته شده.
علم در گذشته وجود داشته.
قبل از اینکه گالیله ادعا گرد بودن زمین بکنه.3000 سال قبل دانشمندان یونانی هم این ادعا را کردند.ولی چون امکان اثباتش نبوده.اینطوری شده.
محمد هم یک بازرگان بوده که به همه جا میرفته..
این که قران میگه همه را از عدم خلق کردم.چیز خنده داری هست که داره اتم کشف میشه.یکدفعه بیاییم بگیم منظورش اتم بوده.
از هر چیزی میشه در اورد همچنین چیزی
عزیز من تکامل ژنتیکی کیلویی نیست که.تو 10 هزار سال این تغییر بوجود نمیاد
یعنی از نظر تکاملی انسان با 100 هزار سال قبل خود فرق چندانی نکرده.
حتی حیوانات دیگه.
وقتی از تکامل انسان و میمون میکنند.
جد انسان و میمون حدود 5 ملیون سال پیش از هم جدا شدند.
صحبت از 10 هزار ساله
من فقط دلم به حال اون کاشف های علم های اتم و چرخ اتومبیل میسوزه که این همه زحمت الکی کشیدن برای کشفشون.
میرفتند یک بار قران را میخوندند.این همه زحمت دیگه نمیکشیدند.
عزیز من اگر اینطوری بود.
شما یک پولی به من بده که من الکی وقتم هدر نشه.
قول بهت میدم از هر کتاب و رمانی که بخوای 100 ها پیشبینی علم برایت پیدا کنم.
میرفتند یک بار قران را میخوندند.این همه زحمت دیگه نمیکشیدند.
عزیز من اگر اینطوری بود.
شما یک پولی به من بده که من الکی وقتم هدر نشه.
قول بهت میدم از هر کتاب و رمانی که بخوای 100 ها پیشبینی علم برایت پیدا کنم.
در مورد علم میدونم وجود داشته ولی شما یه کم مطالعه کنید
من تعجب میکنم یعنی چی که دنیا از عدم خلق شده نظر مسلمانهاست!!!!!!!!!!!
همه چیز از اتم به وجود اومده اتم ها جمع شدند و مولکولها به وجود اومدن مولکولها هم سلول ها رو به وجود آوردند
این رو که بچه 14 ساله تو دبیرستان هم میخونه
همه چیز از اتم به وجود اومده حرفاتون تعجب آوره!!!!!!!!!!!!!
ماهیت اتم هم الکترون پروتون ونوترون هست
بقیش رو هم برو یا سرچ کن یا یه کتاب فیزیک مطالعه کنید
سکولار شما که اهل فکرید چرا در این موارد مطالعه نمیکنید چرا لج بازی میکنید آخه شما رشته تون یه چیز دیگه هست از فیزیک ومکانیک چی میدونید
من مقاله اش رو خوندم چی میشه لج بازی نکنی
سکولار عزیز
قران با کتابهای دیگه فرق میکنه
اخه فقط این نیس مثلا پیامبر از کجا میدونست که در ته اقیانوس رودی از آب شیرین وجود داره که با آب شور قاطی نمیشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اینو بازرگانها از کجا میدونستن
تازه مگه شما با بیسوادها معاشرت نکردین اونا طرز فکرشون خیلی پایین هست
ایه های قران طوری هستند که هر برداشتی میشه ازشون کرد
مثل پیشگویی های نوستراداموس.
جالب اینجاست که همه کشفیات بعد کشف علم بوجود میاد.
قضیه لجبازی نیست.
قضیه ربط دادن همه چیز به هم هست.
جملات طوری هستند که شما هر معنی میتونید ازشون در بیارید.
حتی من میتونم از اشعار حافظ معجزاتی در بیارم.
پیدا کردن اینها اون هم با زوم کردن ملیون ها انسان اون هم در 1400 سال برای پیدا کردن بهانه ای برای ربط دادن این کتاب به معجزه چیز عجیبی نیست.
اینجوری هست که یک عکس از سایت ناسا برداشته میشه که متنش یک چیز دیگه هست و یک دفعه یک متن درش قرار میدهند که ناسا گفته شق القمر بوجود امده .
در مورد این که میتونم بگم قبلا در یک فروم در موردش بحث شده بود .مشخص بود که کار شاقی نبوده.یک بومی در اون منطقه به راحتی میتونسته تشخیصش بده.البته برداشت شما از این ایه یکم متفاوت هست.
بیسواد از نظر شما یعنی چی؟؟؟
در گذشته کسانی بودند که سواد خوندن و نوشتن نداشتند .ولی دانش را بر اساس تجربه بدست میاوردند.
محمد یک انسان بسیار باهوش بود .خیلی خیلی باهوش.
در ضمن یک سوال از شما دارم.دلیل اینکه شما از روی بحث نوح پریدید روی این بحث ها چی بود.
پس اگه این طوریه یه آیه بیارین که مثل قران باشه یا یه سوره
چرا شما هر چی که مربوط به اسلام باشه رو رد میکنین
بله در مورد ناستاراداموس من کل پیش گوییهش رو خوندم
ولی خیلی از آدم ها میتونن این کارو بکنن ادعای پیامبری هم ندارن
حالا شما که منکر همه چیز هستین ولی باید بدونین عالم غیب وجود داره روح هم همین طور
شما مرتاض های هندی رو دیدین چه کارای عجیبی میکنن !!!!ادعای پیامبری هم ندارن
تازه اونایی که شهود دارن مثل عارف ها هر کدوم چیز های متفاوتی درک میکنن
ولی همه پیامبران خدا یه اصل مشترک دارن وفقط یه چیز میگن
شما نمیدونم چرا این همه لج بازین !!!!!باشه هر طور که دوست دارین فکر کنین من هم پیامبر نیستم شمارو هدایت کنم به من چه
ولی خدا کنه ،نه ببخشید خدا رو که قبول ندارین ]سعی کنین یه کم هم این وری فکر کنین پریدم چون شما(ک)بودین باید فکر کنین وگرنه
شما نمیدونم چرا این همه لج بازین !!!!!باشه هر طور که دوست دارین فکر کنین من هم پیامبر نیستم شمارو هدایت کنم به من چه
پریدم چون شما(ک)بودین باید فکر کنین وگرنه
لج بازی در کار نیست.
من هم یک روز هم مثل شما بودم و همین حرف ها را میزدم ولی دیگه تعصبات را کنار گذاشتم و به حقیقت رسیدم
من نمیتونم اینجا بگم به چی اعتقاد دارم ولی به خدا وقران به دلایل زیادی اعتقاد دارم
من اصلا تعصبی نیستم باور کنین ،حقیقت رو یه بار دیگه سرچ کن
تازه همه اینای که میگی درست اون زمان هنوز هیچ کس نمی دانست که اثر انگشت انسانها متفاوته اینو پیامبر از کجا فهمید نکنه اینم از قبایل عقب مونده یاد گرفته !!!!!
تازه من گفته بودم خدا رو حس کردم تو گفتی ازش عکس میگرفتم !!!!!من حقیقت را نه در قران بلکه خودم به آن رسیدم وبعد قران را مطالعه کردم میدونی چه قدر طول کشید تا خدای خودم رو با الله قران یکی کنم من به حقیقت رسیدم نه با دین نه با مذهب با قلبم درک کردم باور کنین
ho3in.s
عضو جدید
شاید فکر میکنی به حقیقت رسیدی...
توی قرآن و اسلام خیلی چیزا ذکر شده که تازه بشر داره کشفشون میکنه! اینها تصادف نیست!
به نظر من شما داری لج بازی میکنی... شما خیلی ساده درباره کتابی صحبت میکنید که پر از علم و معجزه هست...
یه کتابی هست که اسمشو درست نمیدونم که توی اون کتاب سخنان بسیاری از دانشمندان و اندیشمندان رو درباره قرآن نوشته... خیلی هاشون شاید سکولار باشن ولی حرفهایی زدن که باعث تعجب آدمه!
تمام این معجزاتی که به قران داده میشه کذب هست .لج بازی هم در کار نیست.
حقیقتی تلخ هست که خیلی ها نمیخوان قبول کنند.
در تمام کتاب ها حتی کتابهای بت پرستان هم میشه معجزاتی به این شکل پیدا کرد.
مخصوصا اگر N ملیون نفر روی یک کتاب زوم کنند و طی 1400 سال بخواهند ازش معجزه در بیارند.
یادم هست یک نفر تو همین سایت یک تاپیک باز کرد .
با تیتر تایید ناسا برای شق القمر.
رفتن یک عکس از ناسا برداشتند که از برخورد شهاب سنگ ها با ماه بود. و متنش هم در مورد همین بود.این پدیده بسیار در زمین هم وجود داره.
ولی تو اون تاپیک یک متن دیگه وجود داشت و طوری بود که ناسا تایید کرده شق القمر را .
باور کنید هر کی میومد.یکی گل پست میکرد.یک شکلک گریه پست میکرد.همینطوری خیلی ممنون و تشکر برای بازکننده تاپیک میفرستادند.
حالا من و چند تا از دوستان اومدیم گفتیم این اشتباه.
سیلی از توهین ها به ما شد.ما را متهم به لجبازی کردند.و غیره.
اگر دوری از جهل لجبازی هست.اری من لجبازم.
البته من دیگه بحثی در این زمینه نخواهم کرد.
حقیقتی تلخ هست که خیلی ها نمیخوان قبول کنند.
در تمام کتاب ها حتی کتابهای بت پرستان هم میشه معجزاتی به این شکل پیدا کرد.
مخصوصا اگر N ملیون نفر روی یک کتاب زوم کنند و طی 1400 سال بخواهند ازش معجزه در بیارند.
یادم هست یک نفر تو همین سایت یک تاپیک باز کرد .
با تیتر تایید ناسا برای شق القمر.
رفتن یک عکس از ناسا برداشتند که از برخورد شهاب سنگ ها با ماه بود. و متنش هم در مورد همین بود.این پدیده بسیار در زمین هم وجود داره.
ولی تو اون تاپیک یک متن دیگه وجود داشت و طوری بود که ناسا تایید کرده شق القمر را .
باور کنید هر کی میومد.یکی گل پست میکرد.یک شکلک گریه پست میکرد.همینطوری خیلی ممنون و تشکر برای بازکننده تاپیک میفرستادند.
حالا من و چند تا از دوستان اومدیم گفتیم این اشتباه.
سیلی از توهین ها به ما شد.ما را متهم به لجبازی کردند.و غیره.
اگر دوری از جهل لجبازی هست.اری من لجبازم.
البته من دیگه بحثی در این زمینه نخواهم کرد.
ho3in.s
عضو جدید
البته اینو بدون که همه کسانی هم که به دین اعتقاد دارن جاهل نیستن... شاید اونها هم با تحقیق به حقیقت مد نظرشون رسیده باشن... امیدوارم که موفق باشی و به حقیقت هم برسی... از ما دلگیر نباش... بالاخره تفاوت نظر وجود داره...
afshin-18
عضو جدید
خالا شما از کجا می دونین پیامبر بی سواد بوده؟
اگر کتاب های مقدس و عقائد همه ی پیامبرا رو بخونی به این نتیجه می رسی تنها چیز مشترک بین پیامبر ها اینه که می گن از طرف خدا اومدن ولی وجه مشترکی ندارن
شما با اوردن اسم مرتاض ها در حیقیت پیامبرا رو می برین زیر سوال چون ممکنه اونا هم مثل مرتاضا بوده ان
الان من می گم شاهنامه ی فردوسی از قران بالاتره و ابیاتش بهتر از ایه های قرانه (این هم از رقیب قران)
این یه حسی است که حتی بت پرست ها می تونن نسبت به خداشون به این حس برسن
شبهه تناقض آیات قرآن در مورد کشتی نوح
برخی بر اساس مبانی نقلی شبهه ای را در مورد داستان حضرت نوح مطرح نموده اند که: قرآن در سوره هود در آیات 38 ـ 37 می‌گوید: «ما به نوح گفتیم: دیگر به تو ایمان نمیآورند و با ساختن کشتی به فکر نجات مؤمنان از عذاب ما باش. او مشغول ساختن کشتی بود و هر گروهی از اشراف و قوم نوح بر او می‌گذشتند او را مسخره می‌کردند.» در حالی که در سوره قمر آیه 9 در تناقضی آشکار می‌گوید: «آنها نوح را تکذیب کرده و گفتند: او دیوانه است و مانع رسالتش شده و او را راندند.» چگونه ممکن است که نوح رانده شده را باز میبینند و مسخرهاش میکنند؟ او که دیگر در بین قوم خود نبود؟! بنابر این با مقایسه این آیات می فهمیم که داستان نوح یک افسانه ای بیش نیست.
عناصر منطقی شبهه:
پاسخ شبهه:
قرآن کریم کتابی است که سرگذشت پیشینیان را همان گونه که بوده، شرح میدهد(طه / 99) و از راه بیان ماجرای زندگی آنان به بیداری و هشیاری مردم و عبرت گرفتن از سرنوشت آنان کمک میکند، چنانچه امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: «بر شما باد به آشنایی و خواندن قرآن، وقتی به آیه‌ای میرسید که گذشتهگان در اثر انجام کاری به نجات و سعادت رسیدهاند به آن عمل کنید و وقتی به آیه‌ای رسیدید که افرادی به واسطه انجام کاری به هلاکت رسیدهاند از آن کار دور باشید.».
اما با کمال تأسف عده‌ای هم هستند که نه تنها از این سرگذشتها درس و عبرت نمیگیرند، بلکه بدون در نظر گرفتن شرائط و آداب درک و فهم قرآن، سراغ آیاتی میروند که به پندار خویش آن آیات با هم تناقض دارند و آن وقت بر علیه قرآن موضعگیری میکنند و بر این اساس است که در مورد داستان حضرت نوح با مقایسه سوره هود که می فرماید: « و اصنع الفلک بأعیننا و وحینا و لا تخطبنى فى الذین ظلموا إنهم مغرقون *و یصنع الفلک و کلما مر علیه ملأ من قومه سخروا منه قال إن تسخروا منا فإنا نسخر منکم کما تسخرون» ترجمه: و کشتى را زیر نظر ما و به اشاره ى ما بساز، و در باره کسانى که ستم کردند با من سخن مگوى که آنها غرق شدنى هستند.و [نوح ] کشتى را مى ساخت و هر بار که اشرافى از قومش بر او مى گذشتند مسخره اش مى کردند. گفت: اگر ما را مسخره کنید، ما [نیز] شما را همان گونه که مسخره مى کنید مسخره خواهیم کرد( هود، 37-38) و سوره قمر که می فرماید: « کذبت قبلهم قوم نوح فکذبوا عبدنا و قالوا مجنون و ازدجر» ترجمه: پیش از آن قوم نوح تکذیب کردند و بنده ى ما را دروغگو خواندند و گفتند: دیوانه اى طرد شده [از اجتماع ] است( قمر، 9) این شبهه را مطرح نموده اند.آنچه باعث این توهم شده است کلمه «ازدجر» است که به رانده شد، ترجمه کردند و نتیجه گرفتند که نوح از بین قومش رفته ولی باید دید معنای واقعی این کلمه چیست؟ این کلمه در اصل «ازتجر» بود که «تا» مبدل به «دال» شده است و از ریشهاش «زجر» می‌باشد، «زجر» در لغت دو معنی دارد: اول: صدای بلند و فریاد زدن. دوم: منع و نهی و جلوگیری کردن. در تفسیر این آیه نیز سه قول وجود دارد که در هیچ کدام همانند معانی لغوی، تبعید شدن نیامده است:
نتیجه:
با توجه به معنی لغوی «ازدجر» و نیز تفسیرها و روایات اسلامی، از این آیات تبعید شدن حضرت نوح استفاده نمیشود و گویا آنها پنداشته اند که رانده شدن یعنی تبعید کردن است، ولی در عرف نیز از رانده شدن این مفهوم فهمیده نمیشود و اگر گفته شود فلانی را از سیاست راندند یا از جامعه راندند به این معنی نیست که او را از کشور اخراج کردند، بلکه مراد این است که دیگر فلانی نفوذ سیاسی و اجتماعی ندارد. بنابراین هیچ تناقضی در داستان حضرت نوح وجود ندارد، حتی اگر «ازدجر» در لغت و تفسیر هم معنی نمیشد باز باید به تبعید کردن استعمال نشود چرا که خود آیه 38 سوره هود می‌گوید: «قوم نوح وقتی از کنار کشتی نوح می‌گذشتند، او را مسخره می‌کردند» و هیچ وقت نباید صراحت آیات قرآنی را با پندارهای ذهنی در تناقض دید و همه این سرگذشتها برای عبرتگیری است که خداوند می‌فرماید: « تلک من أنباء الغیب نوحیها إلیک ما کنت تعلمها أنت و لا قومک من قبل هاذا فاصبر إن العقبة للمتقین » ترجمه: «این از اخبار غیبی است که قبل از این تو و قومت بیخبر بودید و با وحی آگاهی یافتید، پس (ای رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ ) شکیبایی پیشه کن که عاقبت کار با اهل تقوا است» ( هود / 49). 1- طوفان نوح در قرآن کریم ذکر شده است. 2- ولی طبق بررسی آیات می بینیم که در مورد داستان کشتی نوح بین آیات قرآن تناقض وجود دارد. 3- بنابر این داستان کشتی نوح نمی تواند حقیقت داشته باشد. 1. ازدجر یعنی حضرت نوح آزار داده شد چرا که حضرت نوح را خیلی آزار میدادند تا دست از تبلیغ خود بردارد و در روایت نیز آمده که «ازدجر» یعنی او را دشنام دادند وبرخی نیز گفته‌اند که نوح را تهدید به مرگ کردند. شیخ طوسی نیز گفته است «ازدجر» یعنی او را دشنام داده و گاهی تهدید به مرگ می‌کردند. و در سوره شعراء / 116 آمده که به نوح گفتند: « قالوا لئن لم تنته یانوح لتکونن من المرجومین » ترجمه: اگر دست از تبلیغ خدایت بر نداری سنگسارت میکنیم، علاوه بر این تفاسیر در تفسیرهای مجمع البیان طبرسی، روض الجنان، شریف لاهیجی، هدایت، من هدی القرآن و... هم در ذیل تفسیر این آیه، کلمه «ازدجر» را به آزار دادن با دشنام، کتک و تهدید به کشتن معنی کردهاند. 2. یعنی حضرت نوح را با صدای بلند و فریادها طرد و رد می‌کردند و نه تنها با فریاد و هیاهو، بلکه با هر عملی مانع میشدند تا نوح دست از تبلیغ یکتاپرستی بردارد. 3. علامه طباطبایی و برخی از دیگر مفسران احتمال سومی نیز دادهاند که «ازدجر» توضیح کلمه «مجنون» است یعنی میگفتند: نوح را جن آزار رسانده و عقل او را ربوده است و در نتیجه هرسخنی که می‌گوید، جن در آن مؤثر است و آثار جن زدگی از سخنانش مشهود است، چه برسد به این که نوح بخواهد وحی الهی را به مردم برساند. علامه طباطبایی می فرماید: مراد از" ازدجار" این است که: جن او را آزار رسانده و در او اثرى از جنون است، و معنایش این است که: قوم نوح تنها به تکذیب او اکتفاء نکردند، بلکه نسبت جنون هم به او دادند، و گفتند او جن زده اى است که اثرى از آزار جن در او هست، در نتیجه هیچ سخنى نمى گوید، مگر آنکه اثرى از آن حالت در آن سخنش هست، تا چه رسد به اینکه سخنش وحى آسمانى باشد. بعضى دیگر گفته اند: فاعل فعل مجهول" ازدجر" جن نیست، بلکه قوم نوح است، که آن جناب را از دعوت و تبلیغ زجر داده، با انواع اذیت ها و تخویف ها مانع کارش شدند، ولى معناى اول شاید روشن تر باشد.
برخی بر اساس مبانی نقلی شبهه ای را در مورد داستان حضرت نوح مطرح نموده اند که: قرآن در سوره هود در آیات 38 ـ 37 می‌گوید: «ما به نوح گفتیم: دیگر به تو ایمان نمیآورند و با ساختن کشتی به فکر نجات مؤمنان از عذاب ما باش. او مشغول ساختن کشتی بود و هر گروهی از اشراف و قوم نوح بر او می‌گذشتند او را مسخره می‌کردند.» در حالی که در سوره قمر آیه 9 در تناقضی آشکار می‌گوید: «آنها نوح را تکذیب کرده و گفتند: او دیوانه است و مانع رسالتش شده و او را راندند.» چگونه ممکن است که نوح رانده شده را باز میبینند و مسخرهاش میکنند؟ او که دیگر در بین قوم خود نبود؟! بنابر این با مقایسه این آیات می فهمیم که داستان نوح یک افسانه ای بیش نیست.
عناصر منطقی شبهه:
پاسخ شبهه:
قرآن کریم کتابی است که سرگذشت پیشینیان را همان گونه که بوده، شرح میدهد(طه / 99) و از راه بیان ماجرای زندگی آنان به بیداری و هشیاری مردم و عبرت گرفتن از سرنوشت آنان کمک میکند، چنانچه امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: «بر شما باد به آشنایی و خواندن قرآن، وقتی به آیه‌ای میرسید که گذشتهگان در اثر انجام کاری به نجات و سعادت رسیدهاند به آن عمل کنید و وقتی به آیه‌ای رسیدید که افرادی به واسطه انجام کاری به هلاکت رسیدهاند از آن کار دور باشید.».
اما با کمال تأسف عده‌ای هم هستند که نه تنها از این سرگذشتها درس و عبرت نمیگیرند، بلکه بدون در نظر گرفتن شرائط و آداب درک و فهم قرآن، سراغ آیاتی میروند که به پندار خویش آن آیات با هم تناقض دارند و آن وقت بر علیه قرآن موضعگیری میکنند و بر این اساس است که در مورد داستان حضرت نوح با مقایسه سوره هود که می فرماید: « و اصنع الفلک بأعیننا و وحینا و لا تخطبنى فى الذین ظلموا إنهم مغرقون *و یصنع الفلک و کلما مر علیه ملأ من قومه سخروا منه قال إن تسخروا منا فإنا نسخر منکم کما تسخرون» ترجمه: و کشتى را زیر نظر ما و به اشاره ى ما بساز، و در باره کسانى که ستم کردند با من سخن مگوى که آنها غرق شدنى هستند.و [نوح ] کشتى را مى ساخت و هر بار که اشرافى از قومش بر او مى گذشتند مسخره اش مى کردند. گفت: اگر ما را مسخره کنید، ما [نیز] شما را همان گونه که مسخره مى کنید مسخره خواهیم کرد( هود، 37-38) و سوره قمر که می فرماید: « کذبت قبلهم قوم نوح فکذبوا عبدنا و قالوا مجنون و ازدجر» ترجمه: پیش از آن قوم نوح تکذیب کردند و بنده ى ما را دروغگو خواندند و گفتند: دیوانه اى طرد شده [از اجتماع ] است( قمر، 9) این شبهه را مطرح نموده اند.آنچه باعث این توهم شده است کلمه «ازدجر» است که به رانده شد، ترجمه کردند و نتیجه گرفتند که نوح از بین قومش رفته ولی باید دید معنای واقعی این کلمه چیست؟ این کلمه در اصل «ازتجر» بود که «تا» مبدل به «دال» شده است و از ریشهاش «زجر» می‌باشد، «زجر» در لغت دو معنی دارد: اول: صدای بلند و فریاد زدن. دوم: منع و نهی و جلوگیری کردن. در تفسیر این آیه نیز سه قول وجود دارد که در هیچ کدام همانند معانی لغوی، تبعید شدن نیامده است:
نتیجه:
با توجه به معنی لغوی «ازدجر» و نیز تفسیرها و روایات اسلامی، از این آیات تبعید شدن حضرت نوح استفاده نمیشود و گویا آنها پنداشته اند که رانده شدن یعنی تبعید کردن است، ولی در عرف نیز از رانده شدن این مفهوم فهمیده نمیشود و اگر گفته شود فلانی را از سیاست راندند یا از جامعه راندند به این معنی نیست که او را از کشور اخراج کردند، بلکه مراد این است که دیگر فلانی نفوذ سیاسی و اجتماعی ندارد. بنابراین هیچ تناقضی در داستان حضرت نوح وجود ندارد، حتی اگر «ازدجر» در لغت و تفسیر هم معنی نمیشد باز باید به تبعید کردن استعمال نشود چرا که خود آیه 38 سوره هود می‌گوید: «قوم نوح وقتی از کنار کشتی نوح می‌گذشتند، او را مسخره می‌کردند» و هیچ وقت نباید صراحت آیات قرآنی را با پندارهای ذهنی در تناقض دید و همه این سرگذشتها برای عبرتگیری است که خداوند می‌فرماید: « تلک من أنباء الغیب نوحیها إلیک ما کنت تعلمها أنت و لا قومک من قبل هاذا فاصبر إن العقبة للمتقین » ترجمه: «این از اخبار غیبی است که قبل از این تو و قومت بیخبر بودید و با وحی آگاهی یافتید، پس (ای رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ ) شکیبایی پیشه کن که عاقبت کار با اهل تقوا است» ( هود / 49). 1- طوفان نوح در قرآن کریم ذکر شده است. 2- ولی طبق بررسی آیات می بینیم که در مورد داستان کشتی نوح بین آیات قرآن تناقض وجود دارد. 3- بنابر این داستان کشتی نوح نمی تواند حقیقت داشته باشد. 1. ازدجر یعنی حضرت نوح آزار داده شد چرا که حضرت نوح را خیلی آزار میدادند تا دست از تبلیغ خود بردارد و در روایت نیز آمده که «ازدجر» یعنی او را دشنام دادند وبرخی نیز گفته‌اند که نوح را تهدید به مرگ کردند. شیخ طوسی نیز گفته است «ازدجر» یعنی او را دشنام داده و گاهی تهدید به مرگ می‌کردند. و در سوره شعراء / 116 آمده که به نوح گفتند: « قالوا لئن لم تنته یانوح لتکونن من المرجومین » ترجمه: اگر دست از تبلیغ خدایت بر نداری سنگسارت میکنیم، علاوه بر این تفاسیر در تفسیرهای مجمع البیان طبرسی، روض الجنان، شریف لاهیجی، هدایت، من هدی القرآن و... هم در ذیل تفسیر این آیه، کلمه «ازدجر» را به آزار دادن با دشنام، کتک و تهدید به کشتن معنی کردهاند. 2. یعنی حضرت نوح را با صدای بلند و فریادها طرد و رد می‌کردند و نه تنها با فریاد و هیاهو، بلکه با هر عملی مانع میشدند تا نوح دست از تبلیغ یکتاپرستی بردارد. 3. علامه طباطبایی و برخی از دیگر مفسران احتمال سومی نیز دادهاند که «ازدجر» توضیح کلمه «مجنون» است یعنی میگفتند: نوح را جن آزار رسانده و عقل او را ربوده است و در نتیجه هرسخنی که می‌گوید، جن در آن مؤثر است و آثار جن زدگی از سخنانش مشهود است، چه برسد به این که نوح بخواهد وحی الهی را به مردم برساند. علامه طباطبایی می فرماید: مراد از" ازدجار" این است که: جن او را آزار رسانده و در او اثرى از جنون است، و معنایش این است که: قوم نوح تنها به تکذیب او اکتفاء نکردند، بلکه نسبت جنون هم به او دادند، و گفتند او جن زده اى است که اثرى از آزار جن در او هست، در نتیجه هیچ سخنى نمى گوید، مگر آنکه اثرى از آن حالت در آن سخنش هست، تا چه رسد به اینکه سخنش وحى آسمانى باشد. بعضى دیگر گفته اند: فاعل فعل مجهول" ازدجر" جن نیست، بلکه قوم نوح است، که آن جناب را از دعوت و تبلیغ زجر داده، با انواع اذیت ها و تخویف ها مانع کارش شدند، ولى معناى اول شاید روشن تر باشد.
آیا آیاتی دربارة کشتی نوح در قرآن آمده است؟
آیاتی که به تصریح و یا اشاره دربارة کشتی نوح وارد شده است حدود چهارده آیه می‌باشد که ما در قالب شش دسته به بیان آنها می‌پردازیم.
1. آیاتی که در آنها دستور ساختن کشتی از طرف خداوند متعال به حضرت نوح‌غ داده شده است و در آنها به تمسخر دشمنان در قبال ساختی کشتی اشاره شده است:"وَ اصْنَع‌ِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنَا وَ وَحْیِنَا وَ لاَ تُخَـَطِبْنِی فِی الَّذِین‌َ ظَـلَمُوَّاْ إِنَّهُم مُّغْرَقُون # وَ یَصْنَع‌ُ الْفُلْکَ وَ کُلَّمَا مَرَّ عَلَیْه‌ِ مَلاَ ؟ٌ مِّن قَوْمِه‌ِی سَخِرُواْ مِنْه‌ُ قَال‌َ إِن تَسْخَرُواْ مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنکُم‌ْ کَمَا تَسْخَرُون‌َ ؛(هود،37ـ38) و ]اکنون[ در حضور ما و طبق وحی ما، کشتی بساز. و دربارة آنها که ستم کردند شفاعت مکن، که ]همة[ آنها غرق شدنی هستند!# او مشغول ساختن کشتی بود، و هر زمان گروهی از اشراف قومش بر او می‌گذشتند، او را مسخره می‌کردند؛ ]ولی نوح[ گفت:"اگر ما را مسخره میکنید، ما نیز شما را همین گونه مسخره خواهیم کرد."
2. آیاتی که خداوند متعال در آنها دستور به سوار شدن بر کشتی را صادر فرموده و این که حیوانات نیز در کشتی باشند و درخواست حضرت نوح از پسرش که سوار بر کشتی شود:"حَتَّی‌ََّ إِذَا جَآءَ أَمْرُنَا وَ فَارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِل‌ْ فِیهَا مِن کُل‌ٍّ زَوْجَیْن‌ِ اثْنَیْن‌ِ وَ أَهْلَکَ إِلآ مَن سَبَق‌َ عَلَیْه‌ِ الْقَوْل‌ُ وَ مَن‌ْ ءَامَن‌َ وَ مَآ ءَامَن‌َ مَعَه‌ُوَّ إِلآ قَلِیل‌ٌ # وَ قَال‌َ ارْکَبُواْ فِیهَا بِسْم‌ِ اللَّه‌ِ مَجْرغ‌هَا وَ مُرْسَغهَآ إِن‌َّ رَبِّی لَغَفُورٌ رَّحِیم‌ٌ # وَ هِی‌َ تَجْرِی بِهِم‌ْ فِی مَوْج‌ٍ کَالْجِبَال‌ِ وَ نَادَی‌َ نُوح‌ٌ ابْنَه‌ُو وَ کَان‌َ فِی مَعْزِل‌ٍ یَـَبُنَی‌َّ ارْکَب مَّعَنَا وَ لاَ تَکُن مَّع‌َ الْکَـَفِرِین‌َ ؛(هود،40ـ42) ]این وضع هم چنان ادامه یافت[ تا آن زمان که فرمان ما فرا رسید، و تنور جوشیدن گرفت؛ ]به نوح[ گفتیم:"از هر جفتی از حیوانات ]نر و ماده[ یک زوج در آن ]کشتی[ حمل کن؛ هم چنین خاندانت را ]بر آن سوار کن[ مگر آنها که قبلاً وعدة هلاک آنان داده شده ]=همسر و یکی از فرزندانت[؛ ـ و هم چنین مؤمنان را." امّا جز عدة کمی همراه او ایمان نیاوردند. او گفت:"به نام خدا بر آن سوار شوید؛ و هنگام حرکت و توقف کشتی، یاد او کنید، که پروردگارم آمرزنده و مهربان است. و آن ]کشتی[ آنها را از میان امواجی هم چون کوهها حرکت می‌داد؛ ]در این هنگام،[ نوح فرزندش را که در گوشه‌ای بود صدا زد:"پسرم!همراه ما سوار شو، و با کافران مباش."
3. آیه‌ای که فرود آمدن کشتی نوح‌غ را پس از طوفان بیان میکند:"وَ قِیل‌َ یَـََّأَرْض‌ُ ابْلَعِی مَآءَکِ وَ یَـَسَمَآءُ أَقْلِعِی وَغِیض‌َ الْمَآءُ وَ قُضِی‌َ الاْ ؟َمْرُ وَ اسْتَوَت‌ْ عَلَی الْجُودِی؛(هود،44) و گفته شد:"ای زمین، آب خود را فرو بر!و ای آسمان، خودداری کن!و آب فرو نشست و کار پایان یافت و ]کشتی[ بر ]دامنة کوه[ جودی، پهلو گرفت."
4. در سورة مؤمنون آیات 28ـ27 نیز خداوند قضیة ساختن کشتی و سوار شدن نوح و یارانش را بیان فرموده است.
5. جریان غرق شدن دشمنان خدا در طوفان و نجات حضرت نوح و کسانی که با او در کشتی بودند در سورة یونس و عنکبوت و شعرأ آمده است:"فَکَذَّبُوه‌ُ فَنَجَّیْنَـَه‌ُ وَ مَن مَّعَه‌ُو فِی الْفُلْکِ وَ جَعَلْنَـَهُم‌ْ خَلَغ‌ف‌َ وَأَغْرَقْنَا الَّذِین‌َ کَذَّبُواْ بِ ؟‹َایَـَتِنَا فَانظُرْ کَیْف‌َ کَان‌َ عَـَقِبَة‌ُ الْمُنذَرِین‌َ ؛(یونس،73) امّا آنها او را تکذیب کردند؛ و ما، او و کسانی را که با او در کشتی بودند، نجات دادیم؛ و آنان را جانشین ]و وارث کافران[ قرار دادیم؛ و کسانی را که آیات ما را تکذیب کردند، غرق نمودیم. پس ببین عاقبت کار کسانی را که انذار شدند ]و به انذار الهی اهمیت نداند[، چگونه بود!" شبیه این آیه در اعراف، 64 آمده است:"فَأَنجَیْنَـَه‌ُ وَ أَصْحَـَب‌َ السَّفِینَة‌ِ وَ جَعَلْنَـَهَآ ءَایَة‌ً لِّلْعَـَـلَمِین‌َ ؛(عنکبوت،15) ما او و سرنشینان کشتی را رهایی بخشیدیم، و آن را آیتی برای جهانیان قرار دادیم."؛ "فَأَنجَیْنَـَه‌ُ وَ مَن مَّعَه‌ُو فِی الْفُلْکِ الْمَشْحُون‌ِ ؛(شعرأ،119) ما و او و کسانی را که با او بودند، در آن کشتی که پر ]از انسان و انواع حیوانات[ بود، رهایی بخشیدیم." شبیه این آیه در سوره یس آیة 41 آمده است.
6. در سورة قمر خداوند از آن به مرکب چوبی یاد میکند:"وَ حَمَلْنَـَه‌ُ عَلَی‌َ ذَات‌ِ أَلْوَ َح‌ٍ وَ دُسُرٍ ؛(قمر،13) و او را بر مرکبی از الواح و میخ‌هایی ساخته شده سوار کردیم."
آیاتی که به تصریح و یا اشاره دربارة کشتی نوح وارد شده است حدود چهارده آیه می‌باشد که ما در قالب شش دسته به بیان آنها می‌پردازیم.
1. آیاتی که در آنها دستور ساختن کشتی از طرف خداوند متعال به حضرت نوح‌غ داده شده است و در آنها به تمسخر دشمنان در قبال ساختی کشتی اشاره شده است:"وَ اصْنَع‌ِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنَا وَ وَحْیِنَا وَ لاَ تُخَـَطِبْنِی فِی الَّذِین‌َ ظَـلَمُوَّاْ إِنَّهُم مُّغْرَقُون # وَ یَصْنَع‌ُ الْفُلْکَ وَ کُلَّمَا مَرَّ عَلَیْه‌ِ مَلاَ ؟ٌ مِّن قَوْمِه‌ِی سَخِرُواْ مِنْه‌ُ قَال‌َ إِن تَسْخَرُواْ مِنَّا فَإِنَّا نَسْخَرُ مِنکُم‌ْ کَمَا تَسْخَرُون‌َ ؛(هود،37ـ38) و ]اکنون[ در حضور ما و طبق وحی ما، کشتی بساز. و دربارة آنها که ستم کردند شفاعت مکن، که ]همة[ آنها غرق شدنی هستند!# او مشغول ساختن کشتی بود، و هر زمان گروهی از اشراف قومش بر او می‌گذشتند، او را مسخره می‌کردند؛ ]ولی نوح[ گفت:"اگر ما را مسخره میکنید، ما نیز شما را همین گونه مسخره خواهیم کرد."
2. آیاتی که خداوند متعال در آنها دستور به سوار شدن بر کشتی را صادر فرموده و این که حیوانات نیز در کشتی باشند و درخواست حضرت نوح از پسرش که سوار بر کشتی شود:"حَتَّی‌ََّ إِذَا جَآءَ أَمْرُنَا وَ فَارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِل‌ْ فِیهَا مِن کُل‌ٍّ زَوْجَیْن‌ِ اثْنَیْن‌ِ وَ أَهْلَکَ إِلآ مَن سَبَق‌َ عَلَیْه‌ِ الْقَوْل‌ُ وَ مَن‌ْ ءَامَن‌َ وَ مَآ ءَامَن‌َ مَعَه‌ُوَّ إِلآ قَلِیل‌ٌ # وَ قَال‌َ ارْکَبُواْ فِیهَا بِسْم‌ِ اللَّه‌ِ مَجْرغ‌هَا وَ مُرْسَغهَآ إِن‌َّ رَبِّی لَغَفُورٌ رَّحِیم‌ٌ # وَ هِی‌َ تَجْرِی بِهِم‌ْ فِی مَوْج‌ٍ کَالْجِبَال‌ِ وَ نَادَی‌َ نُوح‌ٌ ابْنَه‌ُو وَ کَان‌َ فِی مَعْزِل‌ٍ یَـَبُنَی‌َّ ارْکَب مَّعَنَا وَ لاَ تَکُن مَّع‌َ الْکَـَفِرِین‌َ ؛(هود،40ـ42) ]این وضع هم چنان ادامه یافت[ تا آن زمان که فرمان ما فرا رسید، و تنور جوشیدن گرفت؛ ]به نوح[ گفتیم:"از هر جفتی از حیوانات ]نر و ماده[ یک زوج در آن ]کشتی[ حمل کن؛ هم چنین خاندانت را ]بر آن سوار کن[ مگر آنها که قبلاً وعدة هلاک آنان داده شده ]=همسر و یکی از فرزندانت[؛ ـ و هم چنین مؤمنان را." امّا جز عدة کمی همراه او ایمان نیاوردند. او گفت:"به نام خدا بر آن سوار شوید؛ و هنگام حرکت و توقف کشتی، یاد او کنید، که پروردگارم آمرزنده و مهربان است. و آن ]کشتی[ آنها را از میان امواجی هم چون کوهها حرکت می‌داد؛ ]در این هنگام،[ نوح فرزندش را که در گوشه‌ای بود صدا زد:"پسرم!همراه ما سوار شو، و با کافران مباش."
3. آیه‌ای که فرود آمدن کشتی نوح‌غ را پس از طوفان بیان میکند:"وَ قِیل‌َ یَـََّأَرْض‌ُ ابْلَعِی مَآءَکِ وَ یَـَسَمَآءُ أَقْلِعِی وَغِیض‌َ الْمَآءُ وَ قُضِی‌َ الاْ ؟َمْرُ وَ اسْتَوَت‌ْ عَلَی الْجُودِی؛(هود،44) و گفته شد:"ای زمین، آب خود را فرو بر!و ای آسمان، خودداری کن!و آب فرو نشست و کار پایان یافت و ]کشتی[ بر ]دامنة کوه[ جودی، پهلو گرفت."
4. در سورة مؤمنون آیات 28ـ27 نیز خداوند قضیة ساختن کشتی و سوار شدن نوح و یارانش را بیان فرموده است.
5. جریان غرق شدن دشمنان خدا در طوفان و نجات حضرت نوح و کسانی که با او در کشتی بودند در سورة یونس و عنکبوت و شعرأ آمده است:"فَکَذَّبُوه‌ُ فَنَجَّیْنَـَه‌ُ وَ مَن مَّعَه‌ُو فِی الْفُلْکِ وَ جَعَلْنَـَهُم‌ْ خَلَغ‌ف‌َ وَأَغْرَقْنَا الَّذِین‌َ کَذَّبُواْ بِ ؟‹َایَـَتِنَا فَانظُرْ کَیْف‌َ کَان‌َ عَـَقِبَة‌ُ الْمُنذَرِین‌َ ؛(یونس،73) امّا آنها او را تکذیب کردند؛ و ما، او و کسانی را که با او در کشتی بودند، نجات دادیم؛ و آنان را جانشین ]و وارث کافران[ قرار دادیم؛ و کسانی را که آیات ما را تکذیب کردند، غرق نمودیم. پس ببین عاقبت کار کسانی را که انذار شدند ]و به انذار الهی اهمیت نداند[، چگونه بود!" شبیه این آیه در اعراف، 64 آمده است:"فَأَنجَیْنَـَه‌ُ وَ أَصْحَـَب‌َ السَّفِینَة‌ِ وَ جَعَلْنَـَهَآ ءَایَة‌ً لِّلْعَـَـلَمِین‌َ ؛(عنکبوت،15) ما او و سرنشینان کشتی را رهایی بخشیدیم، و آن را آیتی برای جهانیان قرار دادیم."؛ "فَأَنجَیْنَـَه‌ُ وَ مَن مَّعَه‌ُو فِی الْفُلْکِ الْمَشْحُون‌ِ ؛(شعرأ،119) ما و او و کسانی را که با او بودند، در آن کشتی که پر ]از انسان و انواع حیوانات[ بود، رهایی بخشیدیم." شبیه این آیه در سوره یس آیة 41 آمده است.
6. در سورة قمر خداوند از آن به مرکب چوبی یاد میکند:"وَ حَمَلْنَـَه‌ُ عَلَی‌َ ذَات‌ِ أَلْوَ َح‌ٍ وَ دُسُرٍ ؛(قمر،13) و او را بر مرکبی از الواح و میخ‌هایی ساخته شده سوار کردیم."
آثار باستانی کشتی نوح و توسل به ائمه ع
اینک شرحی از دعا و توسل نوح علیه السلام علی نبینا و آله و علیه السلام را که از اکتشافات اخیر است و سند زنده و تاریخی از جهت نورانیت خمسة طیبه است از مجلة «مکتب اسلام » می آوریم و برای آنکه امانت در نقل رعایت شود ما در اینجا عین مطالب مندرجه در این شماره را بدون هیچ کم و کاستی و بدون هیچ زیادتی بیان می کنیم تا بر اهل نظر مطلب روشن شود:
یک سند زنده و تاریخی بر حقانیت دین اسلام و مذهب تشیع
مجله رسمی و پر تیراژ «اتفاد نیزوب » شوروی که بطور ماهانه منتشر می شود، گزارش عجیب زیر را که هم از نظر باستانی بسیار ارزنده و جالب است و هم از نظر دینی عالی ترین دلیل بر عظمت قرآن و عقائد دینی ماست ، درج نموده است و به دنبال آن عده ای از نویسندگان انگلیسی ، مصری ، پاکستانی و... آن مقاله را از روسی به انگلیسی و عربی و اُرْدو ترجمه نموده و در مجله ها و روزنامه های محلی خود نقل کرده اند؛ اینک ما خلاصه آنرا با توضیح درباره ارزش علمی و دینی آن از نظر خوانندگان ارجمند میگذرانیم :
گزارش بسیار جالب باستان شناسی شوروی درباره کشتی حضرت نوح
مجله نامبرده در شماره دوم 1953 مینویسد: هنگامیکه باستان شناسان روسی در منطقه ای معروف به «وادی قاف » مشغول حفاری و جستجوی آثار باستانی بودند، در اعماق زمین به چند پاره تخته قطور و پوسیده ای برخوردند که بعداً معلوم شد این تخته ها قطعات جدا شده از کشتی نوح بوده ، و بر اثر تحولات دریائی و زمینی در طول حدود 5000 سال همچنان در دل زمین باقی مانده است . برخورد به این تخته ها نظر محققین باستان شناس را آنچنان به خود جلب نمود که دو سال دیگر به کنجکاوی و تعقیب عملیات حفاری خود پرداخته ، و بالاخره در همان منطقه به یک قطعه تخته دیگری برخوردند که به صورت لوحی طبق کلیشه صفحه زیر، چند سطر کوتاه از کهن ترین و ناشناخته ترین خطوط بر روی آن منقوش بود. اما بسیار شگفت آور بود که این تخته لوح بدون اینکه پوسیده یا متحجر شده باشد، آنچنان سالم و دست نخورده باقی مانده که هم اکنون در موزه آثار باستانی مُسکو در معرض دید توریست ها و تماشاگران خارجی و داخلی است . بر اثر این اکتشاف ، اداره کل باستان شناسی شوروی برای تحقیق از چگونگی این لوح و خواندن آن ، هیئتی مرکب از هفت نفر از مهمترین باستان شناسان و اساتید خط شناس و زبان دان روسی و چینی را مأمور تحقیق و بررسی نموده که نام آنها بدین گونه است :
1 ـ پرفسور سولی نوف ، استاد زبان های قدیمی و باستانی در دانشکده مسکو.
2 ـ ایفاهان خینو، دانشمند و استاد زبان شناس در دانشکده لولوهان چین .
3 ـ میشانن لوفارنک ، مدیر کل آثار باستانی شوروی .
4 ـ تانمول گورف ، استاد لغات در دانشکده کیفزو.
5 ـ پرفسور دی راکن، استاد باستان شناس در آکادمی علوم لنین .
6 ـ ایم احمد کولا، مدیر تحقیقات و اکتشافات عمومی شوروی .
7 ـ میچر کولتوف ، رئیس دانشکده استالین .
این هیئت پس از 8 ماه تحقیق و مطالعه و مقایسه حروف آن با نمونه سائر خطوط و کلمات قدیم ، متفقاً گزارش زیر را در اختیار باستان شناسی شوروی گذاشت :
1 ـ این لوح مخطوط چوبی از جنس همان پاره تخته های مربوط به کاوش های قبلی ، و کُلا متعلق به کشتی نوح بوده است ؛ منتهی لوح مزبور مثل سائر تخته ها آنقدرها پوسیده نشده ، و طوری سالم مانده که خواندن خطهای آن به آسانی امکان پذیر می باشد.
2 ـ حروف و کلمات این عبارات به لغت سامانی یا سامی است که در حقیقت اُم اللغات (ریشة لغات ) و به سام بن نوح منسوب می باشد.
3 ـ معنای این حروف و کلمات بدین شرح است :
«ای خدای من ! و ای یاور من ! به رحمت و کرمت مرا یاری نما! و به پاس خاطر این نفوس مقدسه : مُحمد، إیلیا (علی)، شَبَر (حَسَن )، شُبَیْر (حُسَین )،فاطِمَه ، آنان که همه بزرگان و گرامی اند، جهان به برکت آنها برپاست ، به احترام نام آنها مرا یاری کن ! تنها توئی که میتوانی مرا به راه راست هدایت کنی !»
بعداً دانشمند انگلیسی "این ایف ماکس" ، استاد زبان های باستانی در دانشگاه منچستر، ترجمه روسی این کلمات را به زبان انگلیسی برگردانید، و عیناً در مجله ها و روزنامه ها نقل و منتشر گردید. سپس دانشمند و محدث عالیمقام پاکستانی حکیم سید محمود گیلانی که یک موقع مدیر روزنامه «أهل الحَدیث » پاکستان (و نخست از اهل تسنن بوده و بعداً از روی تحقیق به آئین تشیع گرائیده ) آن گزارش را به زبان اُرْدو در کتابی به نام «إیلیا مرکز نجات ادیان العالم » ترجمه و نقل کرده است . (کتاب «ایلیا...» به زبان اردو). آنگاه مجله «بذره » نجف در شماره های شوال و ذوالقعدة 1385، سال اول ، صفحه 78 إلی 81 زیر عنوان : نامهای مبارکی که حضرت نوح بدان توسل جست ، از اردو به عربی ترجمه و نقل کرده است .
اکتشاف کشتی نوح دلیلی در اثبات حقانیت مذهب تشیع
اکنون لازم می نماید بطور فشرده توجه خوانندگان ارجمند را به نکاتی چند معطوف نمائیم ؛ تا بیشتر به ارزش علمی و تاریخی این اکتشاف باستانی معتقد شوند:
1 ـ آنکه اکتشاف این تخته ها و لوح ، یکی از دلائل بر أصالت و واقعیت داستانهای قرآن مجید و احادیث دینی است که مشروحاً حاکی از قضیه کشتی نوح و ماجرای آنست ؛ همچنانکه مورخان اسلامی و غیر اسلامی نیز نوشته اند.
2 ـ آنکه معتقدات شیعه درباره اهل بیت از روی تمایلات و اغراض شخصی رهبران شیعی و مؤلفین نیست ، بلکه بر مبنای یک سلسله حقائق علمی و واقعیت های تاریخی است که شیعه خود را ناگزیر از تسلیم در پابند شدن به آن دیده و در نتیجه پیروی اهل بیت را انتخاب کرده است .
بدیهی است استمداد نوح پیامبر از خاندان رسالت و نقش نامهای آنان بر کشتی ، چند هزار سال قبل از نزول قرآن و پیدایش اسلام و انشعاب مسلمانان به فرقه های مختلف و متضاد شیعه و سنی بوده ، و جز از روی الهام از مبدأ اعلی و اشاره غیبی به هیچ چیز نمی توان آن را تفسیر کرد. درست است که حضرت نام های مقدس : محمد صلی الله علیه وآله وسلم، علی علیه السلام ، حسن علیه السلام ، حسین علیه السلام و فاطمه علیها السلام را به عنوان دعا و به عنوان تبرک نقش بر لوح نمود؛ اما در حقیقت این یک پیشگوئی عجیب از دوران های خیلی دور و دراز، درباره پیدایش خاندان وحی و رسالت بوده است که با فاصله حدود 5000 سال پس از طوفان ، قدم به عرصه گیتی گذاشتند.
جالب آنکه برخورد به یک چنین اثر باستانی در یک کشور غیر دینی و به دست یک عده افراد غیر مسلمان و بالاخره در محیطی اتفاق افتاده که از نیم قرن پیش دین و عقیده به مبدأ و معاد و وحی و رسالت را کنار گذارده و تنها از دیده محدود مادیگری به جهان و آنچه در آنست می نگرند. ناگفته معلوم است که ماجرای این لوح به نسبت ارزش و اهمیتی که از دید باستان شناسان دنیای روز دارد، نیز ارزش دینی و مذهبی برای مسلمانان به ویژه شیعیان داشته و دارد.
اینک شرحی از دعا و توسل نوح علیه السلام علی نبینا و آله و علیه السلام را که از اکتشافات اخیر است و سند زنده و تاریخی از جهت نورانیت خمسة طیبه است از مجلة «مکتب اسلام » می آوریم و برای آنکه امانت در نقل رعایت شود ما در اینجا عین مطالب مندرجه در این شماره را بدون هیچ کم و کاستی و بدون هیچ زیادتی بیان می کنیم تا بر اهل نظر مطلب روشن شود:
یک سند زنده و تاریخی بر حقانیت دین اسلام و مذهب تشیع
مجله رسمی و پر تیراژ «اتفاد نیزوب » شوروی که بطور ماهانه منتشر می شود، گزارش عجیب زیر را که هم از نظر باستانی بسیار ارزنده و جالب است و هم از نظر دینی عالی ترین دلیل بر عظمت قرآن و عقائد دینی ماست ، درج نموده است و به دنبال آن عده ای از نویسندگان انگلیسی ، مصری ، پاکستانی و... آن مقاله را از روسی به انگلیسی و عربی و اُرْدو ترجمه نموده و در مجله ها و روزنامه های محلی خود نقل کرده اند؛ اینک ما خلاصه آنرا با توضیح درباره ارزش علمی و دینی آن از نظر خوانندگان ارجمند میگذرانیم :
گزارش بسیار جالب باستان شناسی شوروی درباره کشتی حضرت نوح
مجله نامبرده در شماره دوم 1953 مینویسد: هنگامیکه باستان شناسان روسی در منطقه ای معروف به «وادی قاف » مشغول حفاری و جستجوی آثار باستانی بودند، در اعماق زمین به چند پاره تخته قطور و پوسیده ای برخوردند که بعداً معلوم شد این تخته ها قطعات جدا شده از کشتی نوح بوده ، و بر اثر تحولات دریائی و زمینی در طول حدود 5000 سال همچنان در دل زمین باقی مانده است . برخورد به این تخته ها نظر محققین باستان شناس را آنچنان به خود جلب نمود که دو سال دیگر به کنجکاوی و تعقیب عملیات حفاری خود پرداخته ، و بالاخره در همان منطقه به یک قطعه تخته دیگری برخوردند که به صورت لوحی طبق کلیشه صفحه زیر، چند سطر کوتاه از کهن ترین و ناشناخته ترین خطوط بر روی آن منقوش بود. اما بسیار شگفت آور بود که این تخته لوح بدون اینکه پوسیده یا متحجر شده باشد، آنچنان سالم و دست نخورده باقی مانده که هم اکنون در موزه آثار باستانی مُسکو در معرض دید توریست ها و تماشاگران خارجی و داخلی است . بر اثر این اکتشاف ، اداره کل باستان شناسی شوروی برای تحقیق از چگونگی این لوح و خواندن آن ، هیئتی مرکب از هفت نفر از مهمترین باستان شناسان و اساتید خط شناس و زبان دان روسی و چینی را مأمور تحقیق و بررسی نموده که نام آنها بدین گونه است :
1 ـ پرفسور سولی نوف ، استاد زبان های قدیمی و باستانی در دانشکده مسکو.
2 ـ ایفاهان خینو، دانشمند و استاد زبان شناس در دانشکده لولوهان چین .
3 ـ میشانن لوفارنک ، مدیر کل آثار باستانی شوروی .
4 ـ تانمول گورف ، استاد لغات در دانشکده کیفزو.
5 ـ پرفسور دی راکن، استاد باستان شناس در آکادمی علوم لنین .
6 ـ ایم احمد کولا، مدیر تحقیقات و اکتشافات عمومی شوروی .
7 ـ میچر کولتوف ، رئیس دانشکده استالین .
این هیئت پس از 8 ماه تحقیق و مطالعه و مقایسه حروف آن با نمونه سائر خطوط و کلمات قدیم ، متفقاً گزارش زیر را در اختیار باستان شناسی شوروی گذاشت :
1 ـ این لوح مخطوط چوبی از جنس همان پاره تخته های مربوط به کاوش های قبلی ، و کُلا متعلق به کشتی نوح بوده است ؛ منتهی لوح مزبور مثل سائر تخته ها آنقدرها پوسیده نشده ، و طوری سالم مانده که خواندن خطهای آن به آسانی امکان پذیر می باشد.
2 ـ حروف و کلمات این عبارات به لغت سامانی یا سامی است که در حقیقت اُم اللغات (ریشة لغات ) و به سام بن نوح منسوب می باشد.
3 ـ معنای این حروف و کلمات بدین شرح است :
«ای خدای من ! و ای یاور من ! به رحمت و کرمت مرا یاری نما! و به پاس خاطر این نفوس مقدسه : مُحمد، إیلیا (علی)، شَبَر (حَسَن )، شُبَیْر (حُسَین )،فاطِمَه ، آنان که همه بزرگان و گرامی اند، جهان به برکت آنها برپاست ، به احترام نام آنها مرا یاری کن ! تنها توئی که میتوانی مرا به راه راست هدایت کنی !»
بعداً دانشمند انگلیسی "این ایف ماکس" ، استاد زبان های باستانی در دانشگاه منچستر، ترجمه روسی این کلمات را به زبان انگلیسی برگردانید، و عیناً در مجله ها و روزنامه ها نقل و منتشر گردید. سپس دانشمند و محدث عالیمقام پاکستانی حکیم سید محمود گیلانی که یک موقع مدیر روزنامه «أهل الحَدیث » پاکستان (و نخست از اهل تسنن بوده و بعداً از روی تحقیق به آئین تشیع گرائیده ) آن گزارش را به زبان اُرْدو در کتابی به نام «إیلیا مرکز نجات ادیان العالم » ترجمه و نقل کرده است . (کتاب «ایلیا...» به زبان اردو). آنگاه مجله «بذره » نجف در شماره های شوال و ذوالقعدة 1385، سال اول ، صفحه 78 إلی 81 زیر عنوان : نامهای مبارکی که حضرت نوح بدان توسل جست ، از اردو به عربی ترجمه و نقل کرده است .
اکتشاف کشتی نوح دلیلی در اثبات حقانیت مذهب تشیع
اکنون لازم می نماید بطور فشرده توجه خوانندگان ارجمند را به نکاتی چند معطوف نمائیم ؛ تا بیشتر به ارزش علمی و تاریخی این اکتشاف باستانی معتقد شوند:
1 ـ آنکه اکتشاف این تخته ها و لوح ، یکی از دلائل بر أصالت و واقعیت داستانهای قرآن مجید و احادیث دینی است که مشروحاً حاکی از قضیه کشتی نوح و ماجرای آنست ؛ همچنانکه مورخان اسلامی و غیر اسلامی نیز نوشته اند.
2 ـ آنکه معتقدات شیعه درباره اهل بیت از روی تمایلات و اغراض شخصی رهبران شیعی و مؤلفین نیست ، بلکه بر مبنای یک سلسله حقائق علمی و واقعیت های تاریخی است که شیعه خود را ناگزیر از تسلیم در پابند شدن به آن دیده و در نتیجه پیروی اهل بیت را انتخاب کرده است .
بدیهی است استمداد نوح پیامبر از خاندان رسالت و نقش نامهای آنان بر کشتی ، چند هزار سال قبل از نزول قرآن و پیدایش اسلام و انشعاب مسلمانان به فرقه های مختلف و متضاد شیعه و سنی بوده ، و جز از روی الهام از مبدأ اعلی و اشاره غیبی به هیچ چیز نمی توان آن را تفسیر کرد. درست است که حضرت نام های مقدس : محمد صلی الله علیه وآله وسلم، علی علیه السلام ، حسن علیه السلام ، حسین علیه السلام و فاطمه علیها السلام را به عنوان دعا و به عنوان تبرک نقش بر لوح نمود؛ اما در حقیقت این یک پیشگوئی عجیب از دوران های خیلی دور و دراز، درباره پیدایش خاندان وحی و رسالت بوده است که با فاصله حدود 5000 سال پس از طوفان ، قدم به عرصه گیتی گذاشتند.
جالب آنکه برخورد به یک چنین اثر باستانی در یک کشور غیر دینی و به دست یک عده افراد غیر مسلمان و بالاخره در محیطی اتفاق افتاده که از نیم قرن پیش دین و عقیده به مبدأ و معاد و وحی و رسالت را کنار گذارده و تنها از دیده محدود مادیگری به جهان و آنچه در آنست می نگرند. ناگفته معلوم است که ماجرای این لوح به نسبت ارزش و اهمیتی که از دید باستان شناسان دنیای روز دارد، نیز ارزش دینی و مذهبی برای مسلمانان به ویژه شیعیان داشته و دارد.
کشتی نوح و نظریه ی داروین؟؟؟
1. آیت بودن كشتی:
كشتی نوحیم در دره كه تا
رو نگردانی ز كشتی ای فتی.[1]
امام علی ـ علیه السلام ـ در مورد سمبل بودن كشتی و طوفان می‌فرماید:
«... مردم خود را چنان می‌جنباند كه باد سخت كشتی را در دل دریاها بلرزاند. دسته‌ای از آنان در دل آب مرده، و دسته‌ای بر روی موج‌ها جان به در برده.»[2]
آیه در قرآن شریف دارای معانی متعدد است. به معنای علامت نشانه عبرت دلیل رمز و معجزه نیز آمده است در متن قرآن همه‌ی این معانی را می‌توان یافت. موجودات عالم را از آن جهت كه نشانه‌های وجود خدا و صفات او هستند، آیات الله می‌گویند.[3]
پس یكی از معانی آیه و آیت عبرت و معجزه‌ی روشنگر است. قرآن شریف می‌فرماید آنگاه او(نوح) و كشتی نشینان را نجات دادیم و آن را آیت و مایه‌ی عبرت جهانیان گرداندیم.»[4]
در جای دیگر می‌فرماید:
و قوم نوح چون پیامبران را دروغگو انگاشته‌اند، غرقه‌شان كردیم و آنان را برای مردم مایه‌ی عبرت ساختیم و برای ستمكاران عذابی دردناك آماده ساختیم».[5]
و در جای دیگر قرآن شریف داستان كشتی و طوفان را از اخبار غیب معرفی می‌كند، می‌فرماید: «تلك من انباء الغیب ...» [6]
این از اخبار غیب است كه بر تو وحی می‌كنیم، نه تو و نه قومت پیش از این آنها را نمی‌دانستید، پس شكیبایی پیشه كن كه نیك سرانجام از آن پرهیزكاران است.»
به هر تقدیر سرگذشت نوح تاریخی هزار ساله دارد، كه داستان یك سیل عالمگیر، ماجرای انقراض یك نسل و آغاز جامعه‌ای نوین، تابلویی از پیروزی حق بر باطل، جلوه‌ای از مستجاب شدن نفرین پیامبر، نمونه‌ای از قطع رابطه‌ی پدر و پسر به خاطر مكتب، آیتی از تسلیم هستی در برابر فرمان خداوند، حفظ نسل حیوانات و كشتی سازی دور از دریا، را در خود جای داده است[7]و به عنوان معجزه روشنگر و آیتی از آیات الهی معرفی گشته است.
استاد جوادی آملی می‌فرماید:
صاحب معجزه از راه علل خفیه‌ای كه در كار است، از آن علل خبر دارد كه افراد عادی بشر از علل خفیه‌ی آن خبر ندارند. ماجرای ناقه‌ی صالح و طوفان نوح ـ علیه السلام ـ و دیگر معجزات انبیاء الهی و اولیای خداوند، همگی چنین است كه شی ممكن‌الوجودی كه محال عقلی نیست، ولی به طور عادی زمان زیادی را می‌طلبد تا به وجود آید. در مدت كوتاهی محقق می‌گردد.[8]
جریان اعجاز در هر امر ممكنی میتواند جاری گردد. در ماجرای طوفان و كشتی نوح نیز مساله چنین است.[9] گفته شد ای زمین، آب را فرو بر، ای آسمان از بارش باز ایست.[10]و این همان معجزه الهی است. معجزه یعنی امور خارق‌العاده‌ای كه از شخص پیامبر ـ صلی الله علیه وآله ـ برای اثبات نبوت صادر می‌شود.[11]و كشتی نوح ـ علیه السلام ـ آیت و معجزه‌ی الهی است.
در قرآن شریف از كلمه‌ی «معجزه» استفاده نشده است و به جای آن كلمه آیه به كار رفته است و آیات اعجازی پیام آوران الهی، برخی ابتدائا و همراه وحی و رسالت به آنان داده شده و گاهی به درخواست مردم گاهی نیز برای خاتمه بخشیدن به درگیری مردم با پیامبران و به نام عذاب ظاهر شده است كه داستان كشتی و طوفان نیز چنین است.[12]
معجزه و آیت دو نوع است: 1. معجزه و آیت فعلی و غیر كلامی. مانند شق‌القمر كردن، كشتی و طوفان 2. معجزه و آیت كلامی معجزه‌ی كلامی مانند سخن گفتن عیسای مسیح در گهواره.
آن چه به طور خلاصه قابل بیان است این است كه كشتی حضرت نوح ـ علیه السلام ـ به عنوان آیت و معجزه‌ای الهی محسوب می‌شود. این معجزه فعلی فقط به حضرت نوح و عصر وی مربوط می‌شود. معنای آیت و معجزه بودن كشتی هم این نیست كه چوب‌های كشتی هنور در دسترس باشد و تا قیامت سالم و دست نخورده بماند بلكه كشتی و نجات از غرقاب آیت و معجزه است نه چوب و میخ‌های آن این آیت و معجزه، برای نسل‌های آینده بلكه برای هر عصری عبرت آمیز و درس آموز است. قرآن شریف در مورد عبرت از داستان حضرت نوح ـ علیه السلام ـ می‌فرماید:
آیا جز پیشینیان از قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهیم و اهل مدین و شهرهای زیر و زبر شده(ی قوم لوط) به آنان نرسیده است كه پیامبرانشان معجزات بر ایشان آوردند و خداوند نمی‌خواست بر آنان ستم كند بلكه(آنان) بر خود ستم می‌كردند.[13]
در جای دیگر می‌فرماید:
«آنگاه درهای آسمان را به آبی سیل آسا گشودیم. و از زمین چشمه‌هایی برشكافتیم، سپس آب(بسیاری) برای كاری كه مقدر بود به هم برآمد. و او(نوح) را بر (كشتی) ساخته و پرداخته از تخته‌ها و میخ‌ها سوار كردیم. كه زیر نظر ما روان بود، این پاداش كسی بود كه به او ناسپاسی كرده بودند. و به راستی آن را به عنوان مایه‌ی عبرت باقی گذاردیم، پس آیا پند پذیری هست؟ پس (بنگر تا) عذاب و هشدار من چگونه است.»[14]
مجموعه‌ی اینها آیت و معجزه‌ی الهی است و عبرت برای هر عصری نه آن كه چوب آن پایه در دسترس ما باشد و یا نپوسیده و یا .. .
2. اما كوه جودی و آرارات:
قرآن شریف می‌فرماید: گفته شد كه ای زمین آبت را فرو بر، و ای آسمان (بارانت را) فرو بند، و آب فروكش كرد و كار به سرانجام رسید و (كشتی) بر (كوه) جودی قرار گرفت، و گفته شد كه لعنت بر ستم پیشگان (مشرك)[15]
مراد از «جودی» در این آیه یا مطلق كوه سخت است كه در این صورت با روایات و تورات كه به كوه آرارات اشاره دارند، هم خوانی دارد و هماهنگ است. و یا اسم كوهی خاص است كه در مورد محل آن در مناطق زیر اختلاف است: 1. كوه جودی در موصل عراق است. 2. كوه جودی در حدودث است 3. كوه جودی در میان موصل و الجزیره است. 4. كوه جودی در عربستان است 5. كوه جودی در سلسله جبال آرارات در تركیه است كه در صورت قائل شدن به قول دوم باز با معنای پنجم هماهنگ است و بین روایات و تورات كه به كوه آرارات اشاره دارند با معنای پنجم كه محل كوه جودی را سلسله جبال آرارات در تركیه می‌دانند قابل جمع است.[16]
علامه طباطبائی در تفسیر «جودی» می‌فرمایند:
«جودی مطلق الجبل و الارض الصلبه»[17] یعنی جودی همان مطلق كوه سخت است.
علامه برای تایید قول و نظر خود می‌فرمایند:
«چند تن از دانشمندان آمریكا، به راهنمایی عده‌ای از ارتشیان تركیه، در قسمتی از قله‌های كوه آرارات، واقع در قسمت شرق تركیه ارتفاع 1400 پایی به چوب‌هایی دست یافتند كه طبق محاسبات و قرائن قطعات متلاشی شده‌ی یك كشتی قدیمی است كه در این محل وجود داشته است. قدمت پاره‌ای از این قطعه‌ها به 500 سال قبل از میلاد می‌رسد.
قرائن حاكی است كه این قطعه‌ها از یك كشتی است كه حجم آن معادل دو ثلث كشتی(كوئن مارس) انگلیسی است كه طول آن 1019 پا و عرض آن 118 پا بود. چوب‌های پیدا شده را به سانفرانسیسكو حمل كردند تا درباره‌ی آنها تحقیق كنند كه آیا با اعتقادات در باب نحل راجع به كشتی نوح ـ علیه السلام ـ قابل انطباق هست؟
بنابر این نظر كوه «جودی» میتواند همان كوه آرارات باشد و بین روایات و تورات كه به كوه آرارات اشاره كرده‌اند با معنای مطلق جودی كه به معنای مطلق كوه سخت را گویند قابل جمع باشد و هیچ تنافی با این دو معنا وجود نداشته باشد. پس جودی یعنی كوه و آن كوه آرارات است.
3. تاریخ طوفان و عمر انسان:
آن چه در این راستا قابل بیان است این است كه حضرت نوح نخستین پیامبر اولوالعزم است كه خداوند او را با كتاب و شریعت جداگانه‌ای به سوی مردم آن روزگار مبعوث نمود. تاریخ ولادت حضرت نوح را 1442 سال بعد از هبوط آدم ـ علیه السلام ـ نوشته‌اند. 950 سال به پیامبری مبعوث بوده است.[18] مدت عمر ایشان را بیش از هزار سال نوشته‌اند خود حضرت آدم نیز عمر طولانی داشته و 930 سال عمر كرده است و ... تا به پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه وآله ـ كه ولادت وی را 6163 سال بعد از هبوط آدم ـ علیه السلام ـ نوشته‌اند و تا به امروز كه 1425 ه.ق و 2004 میلادی است حدود 7600 سال ه.ق از خلقت حضرت آدم ـ علیه السلام ـ تا به امروز می‌گذرد. در مورد خلقت بشر قبل از آدم ـ علیه السلام ـ نیز اختلاف است به هر تقدیر تاریخ دقیقی از تاریخ خلقت بشر و جانوران و نظام هستی در دست نیست. و باستان شناسان تاریخ بسیار طولانی تر از اینها را نیز گفته‌اند.[19]
در مورد آغاز طوفان نوح نیز اختلاف نظر وجود دارد. ابن اثیر معتقد است زمان طوفان، در سال ششصدم از عمر نوح بوده است. نویری در این زمینه می‌گوید: «روز اول ماه رجب به هنگام ظهر، از تنور بانگ برآمد كه ای نوح! برخیز و از هر حیوانی، یك جفت نر و ماده بر كشتی سوار كن». در جای دیگر مینویسد: گفته شده سوار شدن نوح و همراهانش به كشتی، دهم ماه رجب و 2250 سال پس از هبوط آدم بود.[20]
آن چه به طور خلاصه قابل بیان است این است كه بارش و جوشش زمان نوح ـ علیه السلام ـ گستره‌اش طولانی بوده و سراسر گیتی را فرا گرفته و این خود معجزه‌ی الهی بوده است. خودكشتی با شدت مراقبت خداوند ساخته شد و خود آیت و معجزه‌ی الهی است گستره‌ی كشتی هم تا حدودی گسترده بوده است و تا به هفت طبقه نیز نقل كرده‌اند. در مورد گونه‌های حیوانات و جانوران هم كه بحث جفت مطرح است غیر از جانوران آبزی كه در طوفان در امان بوده‌اند جانوران خشك زی هم اگر نجات همه گونه‌های آن مورد نظر بوده باشد باز هم هیچ بعید به نظر نمی‌رسد، چون كشتی می‌خواسته 3500 جفت از گونه‌های جانوران را در خود جای دهد و در این مورد نمی‌توان گفت: خداوند طرح و نقشه‌ی درست و دقیقی از كشتی ارائه نكرده بود و در نهایت كشتی جوابگوی جمعیت و گونه‌های جانوران نبوده است ...! چون وقتی همه چیز آیت و معجزه‌ی الهی است، دیگر چنین تصوری درست نیست. خودكشتی هم آیت و معجزه الهی و آیت بودن آن به این نیست، چوب‌ها و میخ‌های آن نپوسد و یا تا به الان در دسترس باشد. در مورد كوه جودی و كوه آرارات نیز گفته شد كه طبق نظر معروف و مشهور، هر دو یكی‌اند. در مورد تاریخ خلقت بشریت و یا تاریخ آغاز طوفان هم اختلاف نظر وجود دارد و تاریخ دقیق نمی‌توان ارائه كرد.
در سوره نوح که آمده نوح از هر حیوانی یک جفت در کشتی قرار داد این چه جور میشه در حالی که داروین ثابت کرده که بیش از 400هزار نوع جاندار روی زمین زیست میکند ممنون؟
این سوال چند محور دارد كه به هر كدام جداگانه می پردازیم 1. آیت بودن كشتی:
كشتی نوحیم در دره كه تا
رو نگردانی ز كشتی ای فتی.[1]
امام علی ـ علیه السلام ـ در مورد سمبل بودن كشتی و طوفان می‌فرماید:
«... مردم خود را چنان می‌جنباند كه باد سخت كشتی را در دل دریاها بلرزاند. دسته‌ای از آنان در دل آب مرده، و دسته‌ای بر روی موج‌ها جان به در برده.»[2]
آیه در قرآن شریف دارای معانی متعدد است. به معنای علامت نشانه عبرت دلیل رمز و معجزه نیز آمده است در متن قرآن همه‌ی این معانی را می‌توان یافت. موجودات عالم را از آن جهت كه نشانه‌های وجود خدا و صفات او هستند، آیات الله می‌گویند.[3]
پس یكی از معانی آیه و آیت عبرت و معجزه‌ی روشنگر است. قرآن شریف می‌فرماید آنگاه او(نوح) و كشتی نشینان را نجات دادیم و آن را آیت و مایه‌ی عبرت جهانیان گرداندیم.»[4]
در جای دیگر می‌فرماید:
و قوم نوح چون پیامبران را دروغگو انگاشته‌اند، غرقه‌شان كردیم و آنان را برای مردم مایه‌ی عبرت ساختیم و برای ستمكاران عذابی دردناك آماده ساختیم».[5]
و در جای دیگر قرآن شریف داستان كشتی و طوفان را از اخبار غیب معرفی می‌كند، می‌فرماید: «تلك من انباء الغیب ...» [6]
این از اخبار غیب است كه بر تو وحی می‌كنیم، نه تو و نه قومت پیش از این آنها را نمی‌دانستید، پس شكیبایی پیشه كن كه نیك سرانجام از آن پرهیزكاران است.»
به هر تقدیر سرگذشت نوح تاریخی هزار ساله دارد، كه داستان یك سیل عالمگیر، ماجرای انقراض یك نسل و آغاز جامعه‌ای نوین، تابلویی از پیروزی حق بر باطل، جلوه‌ای از مستجاب شدن نفرین پیامبر، نمونه‌ای از قطع رابطه‌ی پدر و پسر به خاطر مكتب، آیتی از تسلیم هستی در برابر فرمان خداوند، حفظ نسل حیوانات و كشتی سازی دور از دریا، را در خود جای داده است[7]و به عنوان معجزه روشنگر و آیتی از آیات الهی معرفی گشته است.
استاد جوادی آملی می‌فرماید:
صاحب معجزه از راه علل خفیه‌ای كه در كار است، از آن علل خبر دارد كه افراد عادی بشر از علل خفیه‌ی آن خبر ندارند. ماجرای ناقه‌ی صالح و طوفان نوح ـ علیه السلام ـ و دیگر معجزات انبیاء الهی و اولیای خداوند، همگی چنین است كه شی ممكن‌الوجودی كه محال عقلی نیست، ولی به طور عادی زمان زیادی را می‌طلبد تا به وجود آید. در مدت كوتاهی محقق می‌گردد.[8]
جریان اعجاز در هر امر ممكنی میتواند جاری گردد. در ماجرای طوفان و كشتی نوح نیز مساله چنین است.[9] گفته شد ای زمین، آب را فرو بر، ای آسمان از بارش باز ایست.[10]و این همان معجزه الهی است. معجزه یعنی امور خارق‌العاده‌ای كه از شخص پیامبر ـ صلی الله علیه وآله ـ برای اثبات نبوت صادر می‌شود.[11]و كشتی نوح ـ علیه السلام ـ آیت و معجزه‌ی الهی است.
در قرآن شریف از كلمه‌ی «معجزه» استفاده نشده است و به جای آن كلمه آیه به كار رفته است و آیات اعجازی پیام آوران الهی، برخی ابتدائا و همراه وحی و رسالت به آنان داده شده و گاهی به درخواست مردم گاهی نیز برای خاتمه بخشیدن به درگیری مردم با پیامبران و به نام عذاب ظاهر شده است كه داستان كشتی و طوفان نیز چنین است.[12]
معجزه و آیت دو نوع است: 1. معجزه و آیت فعلی و غیر كلامی. مانند شق‌القمر كردن، كشتی و طوفان 2. معجزه و آیت كلامی معجزه‌ی كلامی مانند سخن گفتن عیسای مسیح در گهواره.
آن چه به طور خلاصه قابل بیان است این است كه كشتی حضرت نوح ـ علیه السلام ـ به عنوان آیت و معجزه‌ای الهی محسوب می‌شود. این معجزه فعلی فقط به حضرت نوح و عصر وی مربوط می‌شود. معنای آیت و معجزه بودن كشتی هم این نیست كه چوب‌های كشتی هنور در دسترس باشد و تا قیامت سالم و دست نخورده بماند بلكه كشتی و نجات از غرقاب آیت و معجزه است نه چوب و میخ‌های آن این آیت و معجزه، برای نسل‌های آینده بلكه برای هر عصری عبرت آمیز و درس آموز است. قرآن شریف در مورد عبرت از داستان حضرت نوح ـ علیه السلام ـ می‌فرماید:
آیا جز پیشینیان از قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهیم و اهل مدین و شهرهای زیر و زبر شده(ی قوم لوط) به آنان نرسیده است كه پیامبرانشان معجزات بر ایشان آوردند و خداوند نمی‌خواست بر آنان ستم كند بلكه(آنان) بر خود ستم می‌كردند.[13]
در جای دیگر می‌فرماید:
«آنگاه درهای آسمان را به آبی سیل آسا گشودیم. و از زمین چشمه‌هایی برشكافتیم، سپس آب(بسیاری) برای كاری كه مقدر بود به هم برآمد. و او(نوح) را بر (كشتی) ساخته و پرداخته از تخته‌ها و میخ‌ها سوار كردیم. كه زیر نظر ما روان بود، این پاداش كسی بود كه به او ناسپاسی كرده بودند. و به راستی آن را به عنوان مایه‌ی عبرت باقی گذاردیم، پس آیا پند پذیری هست؟ پس (بنگر تا) عذاب و هشدار من چگونه است.»[14]
مجموعه‌ی اینها آیت و معجزه‌ی الهی است و عبرت برای هر عصری نه آن كه چوب آن پایه در دسترس ما باشد و یا نپوسیده و یا .. .
2. اما كوه جودی و آرارات:
قرآن شریف می‌فرماید: گفته شد كه ای زمین آبت را فرو بر، و ای آسمان (بارانت را) فرو بند، و آب فروكش كرد و كار به سرانجام رسید و (كشتی) بر (كوه) جودی قرار گرفت، و گفته شد كه لعنت بر ستم پیشگان (مشرك)[15]
مراد از «جودی» در این آیه یا مطلق كوه سخت است كه در این صورت با روایات و تورات كه به كوه آرارات اشاره دارند، هم خوانی دارد و هماهنگ است. و یا اسم كوهی خاص است كه در مورد محل آن در مناطق زیر اختلاف است: 1. كوه جودی در موصل عراق است. 2. كوه جودی در حدودث است 3. كوه جودی در میان موصل و الجزیره است. 4. كوه جودی در عربستان است 5. كوه جودی در سلسله جبال آرارات در تركیه است كه در صورت قائل شدن به قول دوم باز با معنای پنجم هماهنگ است و بین روایات و تورات كه به كوه آرارات اشاره دارند با معنای پنجم كه محل كوه جودی را سلسله جبال آرارات در تركیه می‌دانند قابل جمع است.[16]
علامه طباطبائی در تفسیر «جودی» می‌فرمایند:
«جودی مطلق الجبل و الارض الصلبه»[17] یعنی جودی همان مطلق كوه سخت است.
علامه برای تایید قول و نظر خود می‌فرمایند:
«چند تن از دانشمندان آمریكا، به راهنمایی عده‌ای از ارتشیان تركیه، در قسمتی از قله‌های كوه آرارات، واقع در قسمت شرق تركیه ارتفاع 1400 پایی به چوب‌هایی دست یافتند كه طبق محاسبات و قرائن قطعات متلاشی شده‌ی یك كشتی قدیمی است كه در این محل وجود داشته است. قدمت پاره‌ای از این قطعه‌ها به 500 سال قبل از میلاد می‌رسد.
قرائن حاكی است كه این قطعه‌ها از یك كشتی است كه حجم آن معادل دو ثلث كشتی(كوئن مارس) انگلیسی است كه طول آن 1019 پا و عرض آن 118 پا بود. چوب‌های پیدا شده را به سانفرانسیسكو حمل كردند تا درباره‌ی آنها تحقیق كنند كه آیا با اعتقادات در باب نحل راجع به كشتی نوح ـ علیه السلام ـ قابل انطباق هست؟
بنابر این نظر كوه «جودی» میتواند همان كوه آرارات باشد و بین روایات و تورات كه به كوه آرارات اشاره كرده‌اند با معنای مطلق جودی كه به معنای مطلق كوه سخت را گویند قابل جمع باشد و هیچ تنافی با این دو معنا وجود نداشته باشد. پس جودی یعنی كوه و آن كوه آرارات است.
3. تاریخ طوفان و عمر انسان:
آن چه در این راستا قابل بیان است این است كه حضرت نوح نخستین پیامبر اولوالعزم است كه خداوند او را با كتاب و شریعت جداگانه‌ای به سوی مردم آن روزگار مبعوث نمود. تاریخ ولادت حضرت نوح را 1442 سال بعد از هبوط آدم ـ علیه السلام ـ نوشته‌اند. 950 سال به پیامبری مبعوث بوده است.[18] مدت عمر ایشان را بیش از هزار سال نوشته‌اند خود حضرت آدم نیز عمر طولانی داشته و 930 سال عمر كرده است و ... تا به پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه وآله ـ كه ولادت وی را 6163 سال بعد از هبوط آدم ـ علیه السلام ـ نوشته‌اند و تا به امروز كه 1425 ه.ق و 2004 میلادی است حدود 7600 سال ه.ق از خلقت حضرت آدم ـ علیه السلام ـ تا به امروز می‌گذرد. در مورد خلقت بشر قبل از آدم ـ علیه السلام ـ نیز اختلاف است به هر تقدیر تاریخ دقیقی از تاریخ خلقت بشر و جانوران و نظام هستی در دست نیست. و باستان شناسان تاریخ بسیار طولانی تر از اینها را نیز گفته‌اند.[19]
در مورد آغاز طوفان نوح نیز اختلاف نظر وجود دارد. ابن اثیر معتقد است زمان طوفان، در سال ششصدم از عمر نوح بوده است. نویری در این زمینه می‌گوید: «روز اول ماه رجب به هنگام ظهر، از تنور بانگ برآمد كه ای نوح! برخیز و از هر حیوانی، یك جفت نر و ماده بر كشتی سوار كن». در جای دیگر مینویسد: گفته شده سوار شدن نوح و همراهانش به كشتی، دهم ماه رجب و 2250 سال پس از هبوط آدم بود.[20]
آن چه به طور خلاصه قابل بیان است این است كه بارش و جوشش زمان نوح ـ علیه السلام ـ گستره‌اش طولانی بوده و سراسر گیتی را فرا گرفته و این خود معجزه‌ی الهی بوده است. خودكشتی با شدت مراقبت خداوند ساخته شد و خود آیت و معجزه‌ی الهی است گستره‌ی كشتی هم تا حدودی گسترده بوده است و تا به هفت طبقه نیز نقل كرده‌اند. در مورد گونه‌های حیوانات و جانوران هم كه بحث جفت مطرح است غیر از جانوران آبزی كه در طوفان در امان بوده‌اند جانوران خشك زی هم اگر نجات همه گونه‌های آن مورد نظر بوده باشد باز هم هیچ بعید به نظر نمی‌رسد، چون كشتی می‌خواسته 3500 جفت از گونه‌های جانوران را در خود جای دهد و در این مورد نمی‌توان گفت: خداوند طرح و نقشه‌ی درست و دقیقی از كشتی ارائه نكرده بود و در نهایت كشتی جوابگوی جمعیت و گونه‌های جانوران نبوده است ...! چون وقتی همه چیز آیت و معجزه‌ی الهی است، دیگر چنین تصوری درست نیست. خودكشتی هم آیت و معجزه الهی و آیت بودن آن به این نیست، چوب‌ها و میخ‌های آن نپوسد و یا تا به الان در دسترس باشد. در مورد كوه جودی و كوه آرارات نیز گفته شد كه طبق نظر معروف و مشهور، هر دو یكی‌اند. در مورد تاریخ خلقت بشریت و یا تاریخ آغاز طوفان هم اختلاف نظر وجود دارد و تاریخ دقیق نمی‌توان ارائه كرد.
Similar threads
| Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
|---|---|---|---|---|
|
ماجرای توسل و تمثال امام رضا (ع)... | گفتگوی آزاد | 0 | |
|
جنجال درباره متاهل بودن حضرت مسیح(ع) | گفتگوی آزاد | 3 | |
| F | داستان کوتاه درباره حضرت عباس علیه السلام | گفتگوی آزاد | 0 | |
|
ماجرای شراکت شیطان با حضرت آدم(ع) | گفتگوی آزاد | 0 | |
|
کریسمس مبارک - میلاد حضرت مسیح ( ع ) | گفتگوی آزاد | 14 |