مشاعرۀ سنّتی

fairy a

عضو جدید
دل خوارزمشه یک لحظه لرزید / که دید آن آفتاب بخت خفته
ز دست ترک تازیهای ایام / به آبسکون شهی بر تخت خفته
 

semiramis261

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
یک بار دیگر صاعقه ی درد عیان شد
نوری زد و چرخی زد و در خویش نهان شد
 

mut

عضو جدید
تاب بنفشه ميدهد طره مشك ساي تو
پرده ي غنچه ميدرد خنده دلگشاي تو
واعظان کاین چهره در محراب و منبر می کنند
چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند...
مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند ؟
 

meddler

عضو جدید
کاربر ممتاز
واعظان کاین چهره در محراب و منبر می کنند
چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند...
مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند ؟


دلتنگ در طویله چه شب ها کنار هم
جز مادیان و من به خدا هیچ کس نبود
 

mut

عضو جدید
شما عربی ؟
من با لهجت مشکل دارم !
یک چادر سیاه گلی روی سر نداشت ؟
سر به هوا و ساده و بی دست و پا نبود ؟
دوش رفتم به در میکده خواب آلوده
خرقه تر ، دامن و سجاده شراب آلوده
آمد افسوس کنان مغبچه باده فروش
گفت بیدار شو ای رهرو خوال آلوده ...
slm,hamash az hafeze & ziba, u ham bekhunin sheraye arabi(molamma'at) hafez ro,zarar nemikonin,man bayad beram lala... khosh'hal az ashnaietun,felan by honey,dar zemn fekr konam doroste yeki az sheratun ine
زین همرهان سست عناصر دلم گرفت
شیر خدا و رستم دستانم آرزوست ...
 

Narges *

عضو جدید
دوش رفتم به در میکده خواب آلوده
خرقه تر ، دامن و سجاده شراب آلوده
آمد افسوس کنان مغبچه باده فروش
گفت بیدار شو ای رهرو خوال آلوده ...
QUOTE]
هزار دشمنم ار ميكنند قصد هلاك
گرم تو دوستي ازدشمنان ندارم باك
 

meddler

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوش رفتم به در میکده خواب آلوده
خرقه تر ، دامن و سجاده شراب آلوده
آمد افسوس کنان مغبچه باده فروش
گفت بیدار شو ای رهرو خوال آلوده ...
QUOTE]
هزار دشمنم ار ميكنند قصد هلاك
گرم تو دوستي ازدشمنان ندارم باك


کسی به یاد سر آغاز او نمی افتاد
بیاد پنجره ی باز او نمی افتاد
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا