برو بچ دانشجواگه میخواین روحیتون شاد شه بیاین تو!!!!!!!!!!!!!!

برو بچ دانشجواگه میخواین روحیتون شاد شه بیاین تو!!!!!!!!!!!!!!


  • مجموع رای دهندگان
    37
  • نظرسنجی بسته .

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
آره خب خواسته ی مرد بودن از من که دخترم یه خورده بی معنیه
الان کی گفت که تو باید به جک هایی که شخص بنده گفتم بخندی دوباره متذکر میشم این تالار گفت و گوی آزاده البته نه به این معنی که هر کی هر چی به دهنش رسید بگه من فقط چند تا جک نوشتم ولی شما حتی به من فرصت عذر خواهی هم ندادین و خیلی زود بدون حضورمن به من توهین کردین این واقعا عجیبه در حالی که من از یکی از دوستانتون عذر خواهی کردم چون ایشون این مجالو به من دادن ولی شما چی؟

از اسمتون که مشخص نیست مردید یا زن ولی مرد بودن اینجا نشان از جنسیت نیست
خودت که بهتر درک میکنی دیگه چرا من جواب بدم
اینو جدی میگم اگه میدونستم خانمی لحن حرف زدنمو عوض میکردم
عذر میخام
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
جوجه خودتي بچه نننه

بيا اينجا بينم كي جوجه ................................. شما كه جنبه نداريد وارد اين تاپيكا نشيد

گنده تر از دهنت حرف نزن
به تو هیچ ربطی نداره حرفای ما
تا زمانیکه به من توهین نشده بود من که نیومدم نظر بدم؟
اگه برات مهم نیست اسم کسی رو که دوست داری بگو تا واسش جک بگن
 

abu_72

عضو جدید
کاربر ممتاز
جو گير شديم .......................شما ببخشيد


آقا حلالمون كنيد.............. من قصد تهمت نداشتم

فوق العاده ببخشيد
 

dey68

عضو جدید
کاربر ممتاز
بچه ها نظرتون چیه یه تایپیک راه بندازیم فقط واسه دعوا کردن

:wallbash::w00::w39::w00::w39::w13::w13::w43::w08::neutral::neutral:


بعد عاقبتش هم میشه این:w47::w47:


_ بابا تو رو خدا بازم شروع نکنید بیاید یه کم بخندیم و جنبمون رو ببریم بالا_
:w36::w36::w36:
 

abu_72

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلی زود پریدی وسط کاش چند دقیقه منتظر میموندی
اگه بی ادبی شده از طرف من عذر میخام
آقا شرمنده.............. اگر يهو پريدم وسط به خاطر دلايل امنيتي بود

بازم عذر ميخوام من خاك زير پاي همه بشريت هستم و اصلا قصد توهين به كسي ندارم


ما مخلصيم
 

dey68

عضو جدید
کاربر ممتاز
وظیفه و تکلیف


روزی ملانصرالدین بدون دعوت رفت به مجلس جشنی.
یكی گفت: "جناب ملا! شما كه دعوت نداشتی چرا آمدی؟"
ملانصرالدین جواب داد: "اگر صاحب خانه تكلیف خودش را نمی‌داند. من وظیفه‌ی خودم را می‌دانم و هیچ‌وقت از آن غافل نمی‌شوم."
:w15:
 

dey68

عضو جدید
کاربر ممتاز
یه روز حیف نون میره مغازه لوازم خونگی چشمش می افته به فلاسک. می پرسه آقا اون چیه؟ مغازه دار می گه اون فلاسکه، هر چیز سردی رو بداری توش سرد نگه می داره، هر چیز گرمی رو هم بذاری توش گرم نگه می داره. حیف نون خوشحال می شه و یکی می خره. فردا که می ره اداره، فلاسک رو با خودش می بره. رئیسش می پرسه ببینم، چی تو اون فلاسکت داری؟ حیف نون می گه آقای رییس! 2 تا آلاسکا دارم با 3 تا فنجون قهوه! :w16:
 

dey68

عضو جدید
کاربر ممتاز
راننده اولی: «من آنقدر تند رانندگی می‌کنم که مسافرها خیال می‌کنند تیرهای برق به هم چسبیده‌اند!»راننده دومی: «اینکه چیزی نیست. من سر پیچ‌ها آنقدر تند دور می‌زنم که خودم نمره عقب ماشین را می‌خوانم! :w02::w02:
 

dey68

عضو جدید
کاربر ممتاز
آقا تقی: «آقا باقر، داری چه کار می‌کنی؟»آقا باقر: «دارم یک نامه برای برادرم می‌نویسم.»آقا تقی: «تو که هنوز نوشتن یاد نگرفته‌ای!»آقا باقر: «اشکالی ندارد. او هم خواندن بلد نیست!»:w26:
 

dey68

عضو جدید
کاربر ممتاز
بانو زليخا خطاب به سارقين قصر: هر چی دلت میخواد ببر گیتارو با خودت نبر!!!

آقا یه نفر کمک کنه من دیگه چیزی یادم نمیاد.:w27:
 

dey68

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرد خودپسندی بالای سرکشاورزی ایستاده بود و کارکردنش را نگاه می کرد. مرد با غرور گفت: «بکار، بکار، که هر چه بکاری ما می خوریم.» کشاورز گفت: «یونجه می کارم:w15::w15::w15::w15:
 

dey68

عضو جدید
کاربر ممتاز
سه نفر در کشتی بودند و برای هم کلاس می گذاشتند. اولی مدام با لپ تاپ اش کار می کرد. دومی با موبایلش مدام پیام کوتاه می فرستاد و دریافت می کرد. سومی دید کم می آورد، رفت یک لوله دستمال توی جیب اش گذاشت و سر دستمال را از جیب اش گذاشت بیرون.یکی از آن دو نفر از او پرسید: «این چیه از جیبت اومده بیرون؟»گفت: «عجب نمی دونم کی برام فکس فرستاد!»:w14::w14::w15::w14::w14:
 

dey68

عضو جدید
کاربر ممتاز
گله میکرد ز مجنون لیلی



که شده رابطه مان ایمیلی


حیف از آن رابطه ی انسانی



که چنین شد که خودت میدانی


عشق وقتی بشود دات کامی



حاصلش نیست به جز ناکامی


نازنین خورده مگر گرگ تو را ؟



برده به دات کام و دات ارگ تو را؟
 

dey68

عضو جدید
کاربر ممتاز
حیف نون آرپیجی رو بر عکس گذاشته بوده روی شونش. شلیک می کنه، بر





می گرده می بینه همه ی خودی ها مُردن! می گه ببین خودی ها رو که این





جوری کرده با دشمن چه کار کرده!
:w15::w15::w15::w15:
 

dey68

عضو جدید
کاربر ممتاز
و خداوند عشق را افريد...........تا پلیس 110 بی کار نباشه!!!!!!!!:w15::w15::w15:
 

tanhatarin_asb-3

عضو جدید
روی صحنه هنر نمایی می کرد که ناگهان گفت: حالا یک خانم بیاید روی صحنه تا من کاری کنم که غیب شود!
مردی از میان جمعیت برخاست و گفت: آقای شعبده باز! چند لحظه صبر کن تا من بروم مادر زنم را بیاورم!
 

tanhatarin_asb-3

عضو جدید
حیف نون می ره کتابخونه، داد می زنه یه ساندویچ بدین با سس اضافه.
آقاهه بهش می گه: آقا! اینجا کتابخونه هست.
حیف نون می گه: ببخشید… بعد یواش در گوش آقاهه می گه: یه ساندویچ بدین با سس اضافه!
 
بالا