یه مادر و یه باشگاه... گلاب جان تولدت مبارک

گلابتون

مدیر بازنشسته
مامان جونم بازم تولدت مبارک.
دوستت دارم یه عالمه!
اي قربون گل پسرم ...ماماني فدات بشه...چرا اينقدر به خودت زحمت ميدي مامان...منم دوستت دارم هوارتااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا.....

با يه نموره تاخير : تفلد تفلد تفلدت مبارك :w23:
مرسي ارور عزيزم...خيلي لطف كردي...ممنون عزيز برات هزارتا آرزوي خوب و شيرين دارم عزيز.:w27:
شرمنده دير ديدم ، ولي چشم يه روز حتما" :gol:
يه پيتزا طلبت ....

آخخخخخ جووووووووونممممممممي جووووووووون....مرسسسسسسي داداشي...هورااااااااااا.........:w40::w42::w40:
داداشي الكي نگيا...من منتظرم....باز نياي بگي ...آخ يادم رفت آبجي ...حالا باشه براي تولد سال ديگه ات....:w05:
 

گلابتون

مدیر بازنشسته


لبخند زدی و آسمان آبی شد
شبهای قشنگ مهر مهتابی شد
پروانه پس از تولد زیبایت
تا آخر عمر غرق بی تابی شد



سایه دوست داشتنی و گل من تولدت مبارک











با آرزوی بهترین ها


ببخشید خیلی دیر رسیدم


واااااااااااي مرسي ونوس جونم....چقدر منتظرت بودم عزيزدلم...ممنونم كه اومدي گلم..جات ميون اين همه گل خالي بود عزيزم...
مرسي از اين همه كادوهاي قشنگت عزيزم...تو خودت واسم هديه ايي ...ممنونم گل نازم...ممنونم.

منم برات هزاران هزار آرزوي خوب و شيرين دارم مهربونم.
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
مادر جان تولدت مبارک . امیدوارم سالهای سال در کنار خانواده محترمتون زندگی سرشار از محبت و موفقیت داشته باشید . پوزش بابت تاخیر.
ممنونم مهدي جان...خواهش ميكنم عزيز..قدمتون سر چشم...خوش مشرف فرموديد...اميدوارم هميشه ايام بكامتون باشه مهربان....دست شما درد نكنه عزيز خيلي لطف كرديد كه به تولدم اومديد...خوشحال شدم از حضورتون.:w27:
تولدت مبارك دوست عزيز
:w32::w32::w32:
:::w40::w40::w40::w40::w40::w40::w40::w40
:w42::w42::w42:
:w14::w14::w14:
:w16:
به به حباب عزيز....خيلي لطف كردي عزيز...ممنونم از لطفل و صفاي شما...تولد من فقط حضور شما رو كم داشت عزيز....خيلي خيلي خوش اومديد...ممنونمممممم..:w27:
 

گلابتون

مدیر بازنشسته
مامان گلاب و بچه هاش...
(گلاب جون من همه رو نمیشناسم.. خودت به نسبت شیطنتشون بچه های گلت رو معرفیشون کن )

(این فقط یه شوخیه... امیدوارم به کسی بر نخوره:gol:)

اي ناقلا باز رفتي سر آلبوم خانوادگيمون...شيطونك من...

مريم راست ميگه ايشالا كه به كسي بر نميخوره...همش شوخيه...

خوب بريم سر معرفي...
اينا كه معلومن...زهرا و افسون و مريم و جوجو..و خودم...اين عكس از جشن تولد پارسال بود:d




اين عكس مال چند روز قبل از عيد هست داشتيم ملافه ها رو ميدوختيم ميبينيد جوجوي من چطور روي ملافه ها خوابش رفته...جيگرشو برمممممممم...نازيييييي...:w42:

اونم اميرعليه ..رفته زير لحاف...اونام ترمه و آتي و افسون هستند دارن سوزن ميزنن...ماشالا خيلي كمك كردن...پژمان هم كه طبق معمول داره اذيت ميكنه...:surprised:


اوا خاك عالم...مريم چرا اين عكس رو گذاشتي زشته مادر:eek::redface:

عيب نداره حالا كه گذاشتي ..يه روز جمعه است دارم پسرها رو حمام ميكنم واسه شنبه آماده باشن كه ميرن مدرسه....:w14:


اين عكس هم درست بعد از استحمام هست...از بس شيطوني كردن خيلي گرسنه بودن...ببين پژمان چه چطوري لپش رو پر كرده...سجاد هم كه اصلا حواسش نيست از بس گرسنه است...طفلي بچه ام جوجو بازم خوابه...:d


اينم كه معلومه...آخرشب همون روز هست...بچه هام دارن نوشيدني ميخورن كه آماده براي خواب بشن...

 

گلابتون

مدیر بازنشسته
مریمی گمون کنم پسر ارشد سایه سجاد باشه نه پژمان

بعدشم این عکس من و سجاد چی بود؟
قرارمون به هم خورد :crying2:

خود سایه گفت پسر ارشدم پژمانه...(من که زیاد باهاشون اشنایی ندارم:redface:)
تو داری ذرت بو میدی واسه جشن گلاب... سجاد خان هم همشو همون موقع میخوره...
مگه چه قراری بوده:whistle:

آره مريمي پسر ارشدم سجاد هست ...ماشالا بچه ام دم بخته ديگه...اما پژمان فكركنم زرنگتره ...دست به داماد شدنش بچه ام توووووپه....فكركنم زودتر از سجاد بره خونه بخت...فداش بشم...:w01:
اي قربونش بشممممم...ببين سجاد چطور ذرت ها رو روي هوا قاپ ميزنه و ميخوره...:w15::w15:
افسون جون مگه چه قراري داشتي گلم...نكنه ميخواستي عكسات رو كسي نبينه ...هااااااان..
؟؟؟:w20:
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
آره مريمي پسر ارشدم سجاد هست ...ماشالا بچه ام دم بخته ديگه...اما پژمان فكركنم زرنگتره ...دست به داماد شدنش بچه ام توووووپه....فكركنم زودتر از سجاد بره خونه بخت...فداش بشم...:w01:
اي قربونش بشممممم...ببين سجاد چطور ذرت ها رو روي هوا قاپ ميزنه و ميخوره...:w15::w15:
افسون جون مگه چه قراري داشتي گلم...نكنه ميخواستي عكسات رو كسي نبينه ...هااااااان..
؟؟؟:w20:
نه سایه جون یه قراری بود بین من و سجاد :w16:
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
خب پس كه اينطور...من توي مسائل اختصاصي بچه هام دخالت نميكنم....:surprised::d:heart:
فقط اگه احيانا اذيتت كرد به خودم بگو افسون جون....اونوقت من دانم و اون....:w01:
:heart:
نه سایه جون سجاد عزیز و گله:redface: خیالت راحت:w16:
اتفاقا اون به خاطر من ازش گذشت:redface:
 

pejman.pna

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو شيرين عسل ماماني...تو توي قلب مامان جا داري...اما ارشد سجاد هست مامان...تو كه احترام داداش بزرگه رو حفظ ميكني مگه نه ماماني فدات بشه...؟؟؟:heart::redface::gol:

هرچی شما بگی مامان جون!!
افسون بیا، بدو بیا کارت دارم!




افسون، من ارشد نیستم. سجاد ارشده!
 

pejman.pna

عضو جدید
کاربر ممتاز
خب پس كه اينطور...من توي مسائل اختصاصي بچه هام دخالت نميكنم....:surprised::d:heart:
فقط اگه احيانا اذيتت كرد به خودم بگو افسون جون....اونوقت من دانم و اون....:w01: :heart:

منم به شما نمیگم که سجاد از افسون خواستگاری کرده!!! خوب به من چه که بگم؟ من اصلا از این اخلاقا ندارم!
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
هرچی شما بگی مامان جون!!
افسون بیا، بدو بیا کارت دارم!




افسون، من ارشد نیستم. سجاد ارشده!
چه کارم داری؟
کار داری خودت بیا من نمیام:w05:

خودم میدونستم

منم به شما نمیگم که سجاد از افسون خواستگاری کرده!!! خوب به من چه که بگم؟ من اصلا از این اخلاقا ندارم!
حتما باید اینجا میگفتی؟:w05:یکم از سجاد یاد بگیر :w05:
 

pejman.pna

عضو جدید
کاربر ممتاز
خب پس كه اينطور...من توي مسائل اختصاصي بچه هام دخالت نميكنم....:surprised::d:heart:
فقط اگه احيانا اذيتت كرد به خودم بگو افسون جون....اونوقت من دانم و اون....:w01: :heart:
مامان اگه بدونی این سجاد پنجشنبه هفته گذشته، تو نمایشگاه چه جوری ترمه و فرناز و زده!! من نبودم اون روز. قشم بودم وگرنه اجازه نمی دادم اذیتشون کنه. بعدش هم روز شنبه که برگشتم بهش گفتم بیاد که حق بچه ها رو ازش بگیرم اما نیومد.(فرار کرد):razz:
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
مامان اگه بدونی این سجاد پنجشنبه هفته گذشته، تو نمایشگاه چه جوری ترمه و فرناز و زده!! من نبودم اون روز. قشم بودم وگرنه اجازه نمی دادم اذیتشون کنه. بعدش هم روز شنبه که برگشتم بهش گفتم بیاد که حق بچه ها رو ازش بگیرم اما نیومد.(فرار کرد):razz:
این وصله ها به سجاد نمیچسبه
حالا اون رعایت میکنه جلوی جمع به داداش کوچیکش چی نمیگه تو داری سواستفاده میکنی؟

سجاد خیلی هم ماهه:gol:
 

afsoon6282

مدیر تالار مهندسی كشاورزی
مدیر تالار
من که نگفتم. جمله مو دوباره بخون. نوشتم نمیگم که اینجوری بوده! چرا دقت نمی کنی خوب؟
سایه سفارش کرد اگه سجاد اذیت کرد بهش بگم
حالا باید بگم هر چی هست زیر سر این پسر کوچیکه هست:w22:
 

pejman.pna

عضو جدید
کاربر ممتاز
:surprised::confused:خوبه هيچي نگفتي

دیدی افسون خانم من هیچی نگفتم؟!

این وصله ها به سجاد نمیچسبه
حالا اون رعایت میکنه جلوی جمع به داداش کوچیکش چی نمیگه تو داری سواستفاده میکنی؟

سجاد خیلی هم ماهه:gol:

کاری نداره برو تو نواندیشان ببین فرناز واسه من چی نوشته. تازه ترمه هم که حی و حاضره می تونی ازش بپرسی. موقعی که شام جلوش نذاشتی، گرفت زدت، بهت میگم خوبه یا بده!!

منم تایید میکنم...پژمان که نگفت...
اقا پژمان شما چیزی گفتی؟ نههههههههههه
:D:D:D

دیدی افسون، دیدی، دیدی؟
مرسی. ممنونم ازت مریم جان.

تو یکی که دیگه هیچی
هی فرت و فرت میره ازشم تشکر میکنه:w05:

به خاطر اینکه طرفدار حق و حقیقته. حسود!!!
 
بالا