خدایا...

vergilangleos

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خدايا ..., http://www.www.iran-eng.ir/images/smilies/icon_gol.gifhttp://www.www.iran-eng.ir/images/smilies/icon_gol.gif
سلام
منم , هستي , منو يادته ؟
همون هستي كوچولويي كه ١٩ سال پيش با دستاي مهربونت گذاشتيش تو بغل پدر و مادرش .
همون هستي كوچولويي كه بهش خواهر و برادر ندادي تا يه دونه دخمل بابا بمونه .
همون هستي مهربوني كه زير نور رحمتت بزرگ شد و قد كشيد
قد كشيد و فراموش كرد , كم كم يادش رفت مهربونياتو , يادش رفت چقدر بزرگي , يادش رفت همه چيزو ...,
خدايا , ميدونم خيلي بي وفام ,مي دونم خيلي نامردم , مي دونم تا حالا خيلي جاها دورت زدم !
اما خدا جونم , خداي خوب و مهربونم , من فقط يه بنده م , يه دخمل كوچولو , توي دنياي به اين بزرگي ,
خيلي جا ها نمي تونم تنهايي تشخيص بدم چي خوبه , چي بد . كمكم كن ,
اي مهربون ترين مهربونا , كمكم كن , دستمو بگير و نذار بيوفتم , نذار كج برم , نذار ببازم .
كمكم كن تا بيشتر قدر شناس باشم , بيشتر حست كنم , بيشتر دوست داشته باشم و بهت تكيه كنم http://www.www.iran-eng.ir/images/smilies/icon_gol.gif

:biggrin::biggrin::biggrin:
قشنگ بود!
:biggrin::biggrin::biggrin:
 

bme.masood

عضو جدید
خیلی دلم گرفت ...
چرا همه داریم دور میشیم در حالی که حتی خودمونم راضی نیستیم؟
شاید دیگه وقتی واسه فکر کردن نداریم
واسه اینکه فکر کنیم کجاییم و داریم چیکار میکنیم و واسه چه هدفی تلاش میکنیم
خدا همین نزدیکه فقط کافیه دوباره صداش کنیم اونوقته که دوباره وجودشو تو قلبت احساس میکنی
من یه چند سالیه که یه راه پیدا کردم که بتونم باهش نزدیکیمو حفظ کنم
میدونی چرا دیگه نماز زیاد رو ادما تاثیر نداره؟ میدونی چرا ادما در طول روز به تنها چیزی که فکر نمیکنن خداس؟ چون اینقدر خودشونو مشغول کارهای دنیوی کردن که دیگه وقتی واسه خدا نمیمونه و حتی تو نمازم به کارا و گرفتاریهاشون فکر میکنن.
اما شب
شب تنهایی و یه روز سخت پشت سر گذاشتی
حالا وقتشه
من این کارو کردم و واقعا خیلی احساس خوبی تو زندگی پیدا کردم و بیشتر تونستم خدارو حس کنم
هر شب قبل اینکه بخوابم فکر میکنم
فکر میکنم به اینکه امروز چیکار کردم؟ تو کارام به فکر خدا و بنده ی خدا خم بودم یا نه؟
چه اشتباهاتی مرتکب شدم که دیگه تکرارشون نکنم
پیشنهاد من اینه که شبا بدون هیچ دقدقه ای فقط فکر کن ببین کجا داری میری.
میدونم که میتونی برگردی
ببخشید زیادتر از حد خودم حرف زدم . من نوعی کی باشم که بخوام بزرگانی مثل شما رو نصیحت کنم.
تقدیم به همه ی دوستام:gol:
 
آخرین ویرایش:

shinersun

عضو جدید
روزها میگذرد ...دیر میگذرد...و چه زیباست اگر که انتظار شیرینی سراسر وجودت را فراگرفته باشد انتظاری که شیرینی ان مثال زدنی نیست
چقدر دلم تنگ است...برای او...او که از او دورمو به امید اغازی دوباره دلم را خوش کرده ام اغازی که به زودی فرا می رسد و شاید فرارسیدنش چیزی را عوض نکند شاید هم....
خدایا کمکم کن جانی تازه به من ببخش اغاز را نزدیک کن و پایان را بعید ......می دانم که دیگر ان طفلی نیستم که با به دنیا امدنش همه چیز را برای بار اول تجربه میکند ولی از تو میخواهم بگذار ان درمانده ای باشم که با تحولش همه چیز را از نو اغاز میکند ...خدایا همانند گذشته که بعد از هر گناهی دست و پایم به لرزه می افتاد و خودم را سرزنش میکردم نگذار اینقدر بی تفاوت و سرد باشم نگذار گناه اینقدر برایم عادی جلوه کند....بگذار سردی و سنگینی غل و زنجیر شیطان را بر دست و پایم احساس کنم نه سوزش طنابی سست که هر بار مرا به راحتی بنده ی شیطان می کند خدایا با این همه سایه ات را در زندگی ام احساس می کنم چرا که لیاقت درک وجود نورانیت را ندارم ....خدایا دوستت دارم
...
میدونم خیلی احساساتیه...ولی شاید شمام این لحظاتو تجربه کرده باشین:redface::redface:
فوق العاده نوشتی.......زدی توی خال.....
 

Neptune

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرسیییییی پروین خانوم . تاپیک خیلی خوب و خوشگلی بود :w27:. دلمونو پروانه ای کردی . ان شالا هرچی که از خدا میخوای بهت بده .

خدایا ما را از خواب غفلت بیدار کن . آمین


بچه ها حالا که دلتون هوایی شده . یه سری هم اینجا بزنید :

http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=174618
 

دختر شاه پریون

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدايا ..., http://www.www.iran-eng.ir/images/smilies/icon_gol.gifhttp://www.www.iran-eng.ir/images/smilies/icon_gol.gif
سلام
منم , هستي , منو يادته ؟
همون هستي كوچولويي كه ١٩ سال پيش با دستاي مهربونت گذاشتيش تو بغل پدر و مادرش .
همون هستي كوچولويي كه بهش خواهر و برادر ندادي تا يه دونه دخمل بابا بمونه .
همون هستي مهربوني كه زير نور رحمتت بزرگ شد و قد كشيد
قد كشيد و فراموش كرد , كم كم يادش رفت مهربونياتو , يادش رفت چقدر بزرگي , يادش رفت همه چيزو ...,
خدايا , ميدونم خيلي بي وفام ,مي دونم خيلي نامردم , مي دونم تا حالا خيلي جاها دورت زدم !
اما خدا جونم , خداي خوب و مهربونم , من فقط يه بنده م , يه دخمل كوچولو , توي دنياي به اين بزرگي ,
خيلي جا ها نمي تونم تنهايي تشخيص بدم چي خوبه , چي بد . كمكم كن ,
اي مهربون ترين مهربونا , كمكم كن , دستمو بگير و نذار بيوفتم , نذار كج برم , نذار ببازم .
كمكم كن تا بيشتر قدر شناس باشم , بيشتر حست كنم , بيشتر دوست داشته باشم و بهت تكيه كنم http://www.www.iran-eng.ir/images/smilies/icon_gol.gif
خیلی خوشم میاد وقتی کسی اینقد خودمونی میشه با خدا.....اینقد دلم میخواد بدونم خدا وقتی حرفای قشنگ قشنگتو شنیده چقد کیف کرده؟:gol::gol:
برای باتو بودن ندانم جز درستی
امان از دست این دل
ندانستم چه کردم:cry:
:gol::gol:
خیلی دلم گرفت ...
چرا همه داریم دور میشیم در حالی که حتی خودمونم راضی نیستیم؟
شاید دیگه وقتی واسه فکر کردن نداریم
واسه اینکه فکر کنیم کجاییم و داریم چیکار میکنیم و واسه چه هدفی تلاش میکنیم
خدا همین نزدیکه فقط کافیه دوباره صداش کنیم اونوقته که دوباره وجودشو تو قلبت احساس میکنی
من یه چند سالیه که یه راه پیدا کردم که بتونم باهش نزدیکیمو حفظ کنم
میدونی چرا دیگه نماز زیاد رو ادما تاثیر نداره؟ میدونی چرا ادما در طول روز به تنها چیزی که فکر نمیکنن خداس؟ چون اینقدر خودشونو مشغول کارهای دنیوی کردن که دیگه وقتی واسه خدا نمیمونه و حتی تو نمازم به کارا و گرفتاریهاشون فکر میکنن.
اما شب
شب تنهایی و یه روز سخت پشت سر گذاشتی
حالا وقتشه
من این کارو کردم و واقعا خیلی احساس خوبی تو زندگی پیدا کردم و بیشتر تونستم خدارو حس کنم
هر شب قبل اینکه بخوابم فکر میکنم
فکر میکنم به اینکه امروز چیکار کردم؟ تو کارام به فکر خدا و بنده ی خدا خم بودم یا نه؟
چه اشتباهاتی مرتکب شدم که دیگه تکرارشون نکنم
پیشنهاد من اینه که شبا بدون هیچ دقدقه ای فقط فکر کن ببین کجا داری میری.
میدونم که میتونی برگردی
ببخشید زیادتر از حد خودم حرف زدم . من نوعی کی باشم که بخوام بزرگانی مثل شما رو نصیحت کنم.
تقدیم به همه ی دوستام:gol:
اتفاقا خیلی حرفات جالب بود....ماها خیلیامون به طور اختصاصی این کارو نمی کنیم ...ولی شبا موقع خواب ...مخصوصا روزایی که زود خوابت نبره از گناهات خجالت میکشی و ......احساس میکنی خدا یه کم ازت دورتر شده......:redface:
صدور هیچ گذرنامه و ویزایی لازم نیست وقتی به خدا “پناهنده” می شوید.
:gol:خیلی قشنگ بود:heart:
فوق العاده نوشتی.......زدی توی خال.....
مرسی:gol::gol::smile:
مرسیییییی پروین خانوم . تاپیک خیلی خوب و خوشگلی بود :w27:. دلمونو پروانه ای کردی . ان شالا هرچی که از خدا میخوای بهت بده .

خدایا ما را از خواب غفلت بیدار کن . آمین


بچه ها حالا که دلتون هوایی شده . یه سری هم اینجا بزنید :

http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=174618
ایشالا خدا هرچی دوس داری و به صلاحته بهت بده....الهی امین;):smile::gol::gol:
 

known

عضو جدید
بچه ها کسی مکه رفته؟..... خیلی دلم هوای اونجارو کرده......یادم که میاد گریه ام میگیره...چقد خوب بود.....دلتون میخواد خاطرات بعضی روزاشو واستون بنویسم؟
خوشم اومد تو این دوره زمونه کمتر کسی این احساسات رو داره مرسی;););)
 

Memar_70

عضو جدید
خدایا تو خود راز دلم را میدانی .....

خودت با لطف بینهایتت آرامم کن....
 

kar20

عضو جدید
کاش هرکی دلش پره بیاد اینجا دردو دل....دلم میخواد ببینم با خدا چه جوری حرف میزنین....
اگه دفتر خاطراتتون حرف خوب خوب داره بیاین بنویسین....شاید یه روز منم واسه تون نوشتم

دونه دونه کلمات متنت رو از ته دل گناهکارم قبول دارم
(چی فکر میکردم چی شد)
خدا دوستت دارم من را برای خویش تداعی کن
:w21:
 

دختر شاه پریون

عضو جدید
کاربر ممتاز
خوشکل بود راس میگی خیلی وقته غافل شدیم
 

error.ok4u

عضو جدید
کاربر ممتاز
منو تو آغوشت بگير خدا , مي خوام بخوابم
آخه تو تنها كسي بودي كه دادي جوابم
منو تو آغوشت بگير , مي خوام برات بخونم
روي زمين چقدر بده , مي خوام پيشت بمونم
كي گفته بايد بشكنم تا دستمو بگيري ؟
خسته شدم از عمري غربت و غم و اسيري
كي گفته بايد گريه ي شبامو در بياري ؟
تا لحظه اي وقت شريفتو واسم بذاري
. . . .
توي آغوش تو آرامش محضه
منو با خودت ببر حتي يه لحظه
بغلم كن منو بردار ببرم دور
ببرم از اين زمين سرد و ناجور
توي آغوش تو ديگه تنها نيستم
هر نفس اسير دست غم ها نيستم
توي آغوش تو از درد خبري نيست
از دروغ و حرفاي زرد اثري نيست
نمي بيني كسي از هراس نونش
جلو حرف ناصواب بندِ زبوش
:w32:
 

error.ok4u

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلی دلم گرفت ...
چرا همه داریم دور میشیم در حالی که حتی خودمونم راضی نیستیم؟
شاید دیگه وقتی واسه فکر کردن نداریم
واسه اینکه فکر کنیم کجاییم و داریم چیکار میکنیم و واسه چه هدفی تلاش میکنیم
خدا همین نزدیکه فقط کافیه دوباره صداش کنیم اونوقته که دوباره وجودشو تو قلبت احساس میکنی
من یه چند سالیه که یه راه پیدا کردم که بتونم باهش نزدیکیمو حفظ کنم
میدونی چرا دیگه نماز زیاد رو ادما تاثیر نداره؟ میدونی چرا ادما در طول روز به تنها چیزی که فکر نمیکنن خداس؟ چون اینقدر خودشونو مشغول کارهای دنیوی کردن که دیگه وقتی واسه خدا نمیمونه و حتی تو نمازم به کارا و گرفتاریهاشون فکر میکنن.
اما شب
شب تنهایی و یه روز سخت پشت سر گذاشتی
حالا وقتشه
من این کارو کردم و واقعا خیلی احساس خوبی تو زندگی پیدا کردم و بیشتر تونستم خدارو حس کنم
هر شب قبل اینکه بخوابم فکر میکنم
فکر میکنم به اینکه امروز چیکار کردم؟ تو کارام به فکر خدا و بنده ی خدا خم بودم یا نه؟
چه اشتباهاتی مرتکب شدم که دیگه تکرارشون نکنم
پیشنهاد من اینه که شبا بدون هیچ دقدقه ای فقط فکر کن ببین کجا داری میری.
میدونم که میتونی برگردی
ببخشید زیادتر از حد خودم حرف زدم . من نوعی کی باشم که بخوام بزرگانی مثل شما رو نصیحت کنم.
تقدیم به همه ی دوستام:gol:
آره ! بدون هيچ دغدغه اي !!! ;)
 

bme.masood

عضو جدید
آره ! بدون هيچ دغدغه اي !!! ;)
حالا من بعد چند سال احساساتی شدم کلی متحول شدم و از اعماق وجودم این همه حرفیدم حالا تو به دیکته ی من گیر میدی؟؟؟:mad: من دیکتم از اول ضعیف بود:cry: هر پستی که میخوام بذارم 70تا کلمه از مامانم سوال میکنم:eek:
 

majid373750

عضو جدید
بیاید بیشتر با خودمون خلوت کنیم
مهمتر از اون اینکه از خلوتمون استفاده کنیم
آاین موقه ها بیشتر یاد خدا میکنیم
 

quester

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایا ...دلم برات تنگ شده....نمیدونم چرا ولی الان دلم خیلی گرفته...یه احساسی بهم میگه مثل قبلنا دوسم نداری...میدونم خیلی گناهکارم ولی اگه باور نداشتم که مهربون و بخشنده ای تا الان زنده نمی موندم...خدایا دلم میخواد همیشه به یادت باشم ولی اینقد غافلم که زود زود از یادت میبرم...خدایا یه روزایی بود که هر روز باهات حرف میزدم یادته؟...دفتر خاطراتم یادته؟ هر روز باهات درددل میکردم...چی شد که یه دفه همه چی یادم رفت...خدایا بغضم داره میترکه...چرا ما ادما اینقد بدیم...دلم میخواد بگی که هنوزم دوسم داری...
خیلی از خودم بدم میاد....این چه زندگییه که واسه خودم درس کردم؟...تکرار تکرار تکرار؟
خدایا منو تو یه مسیر درست قرار بده...دیگه از سرگردونی خسته شدم...دلم نمیخواد اینقد بیخود باشم....
منو ببخش...:crying2::crying2::crying2:

قشنگ بود..............اين احساسات اگه نباشن سرعت دور شدنمون از خدا 1000 برابر بيشتر خواهد بود........
 

b_xxxxxxeman

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خیلی خوشم اومد....
حس خوبی بهم دست داد...

این که این حرفا را میزنی...یعنی تو مسیری....فقط باید بخای و غافل نشی

واقعا خوب بود
 

sedam kon

عضو جدید
خدایا ................................................................. خدا جونم ............. خدای خوبم ........... خدای مهربون ........... خدای من .................. من .... خدا ..... خدا جونم تو .........من ....... تو ......... خدایا ............. یا رب ............... خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 

sedam kon

عضو جدید
خدایا بشنو صداشو که داره از کنار حرم امام رضا بهت میگه :

خدیا ترحم بفرما بر کسی که سرمایه اش امید و سلاحش گریه است....

میدونی من کیلومتر ها درو از اون وقتی این رو خوندم چی جواب دادم؟میدونی چه حالی پیدا کردم وقتی دیدم اینقدر دلتنگ شده و داره ائیت میشه که اینجور بروز داده؟تو که میدونی اون همش میریزه تو خودش..

گفتم :
از پی هر سختی آرامشی هست و مطمئنم خداوند بیدلیل و حکمت به بندگانش سختی نمیدهد.

خدای مهربون ازت میخوام نگاهی کنی و آرامش رو بهمون هدیه بدی.خدایا من از این بند رهاش کن منم رهاش میکنم اگه صلاح دیدی بزار با هم و در کنار هم پرواز کنیم اگه نه قول میم بزارم رها شه و بره فقط میخوام آزاد و آروم باشه...





جز خدا کیست که در سایه لطفش بخزیم...
رحمت اوست که هر لحظه پناه من وتوست:gol::gol:
 

ooraman

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرسی شاه پریون جونم منم یه مدت هر وقت دلم میگرفت مینوشتم ولی حالا چند وقته که اصلا دل ودماغشو ندارم ...دارم قانع میشم که شاید خدایی نیست...


:gol:......................................

سلام حمید جون....دیدی گفتم ترک نداره:w35::D
 

hami_sani

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام بعضی وقتا یه اتفاق کوچیک چنان تلنگر بزرگی به ادم میزنه که متحیر میمونی
همین چند ساعت پیش که داشتم از دانشگاه برمیگشتم خونه (خونه تا دانشگاه 120 کیلومتر) وسط جاده اخرای شب یه اتفاقی افتاد .که باعث شد اصلا یه بار دیگه خدا رو همین پایین بیخ گوشم احساس کنم
ما همیشه اون بالا بالا ها دنبالشیم ودنبال یه راه میگردیم که ببینیمش ولی قافلیم که خدا همین نزدیکاس حتی احتیاج نیس صداش کنی همین که ببینه ته دلت بهش نیاز داری میاد و همه چیو درست میکنه بی اونکه بفهمی چه خطری ازت دفع شده
من عین دیوونه ها شده بودم تا خونه اشک ریختم و یه بار دیگه فهمیدم با اینکه من خیلی بدم اون خیلی خوبه
 

Similar threads

بالا