بایه بوسه ! ملت رو حداقل یه قرن عقب انداختم(اندراحوالات امضای خودم-2)

sara@fshar

عضو جدید
کاربر ممتاز
مکان وقوع این رخداد در کشور هند می باشد در زمانی که هندوستان مستعمره انگلیس بود
توی یه عصر دل انگیز- افسرانگلیسی به همراه همسرش روی تراس خونه شون که مشرف به یه میدون بزرگ بود نشسته بودن و مشغول صرف عصرانه و درحین خوردن چای اعلی هند درحال تماشای رفت آمد مردم توی میدون بودند
در همین حین مشاهده کردند که عده ای یه گاوی رو به وسط میدون آوردن مردم هم با دیدن گاو دور اون جمع شده و شروع به ادای احترام برای گاو نمودن ازجمله کارهایی که انجام میدادند این بودکه جلوی گاو تعظیم می کردند وپیشانی گاو رو می بوسیدن و براش علف و پول و پارچه های رنگارنگ و.....می ریختن
مرد انگلیسی که در حال تماشای این صحنه بود یه دفعه بدون هیچ توضیحی از جاش بلند شد رفت وسط میدون و طرف گاو و همینکه به گاو رسید صاف رفت پست ترین قسمت گاو رو ( ببخشید دیگه بی ادبیه:redface: قسمت تحتانی گاو رو ) بوسید و بعد جلوی گاوه دراز کشید و چن بار به نشانه احترام به گاو پیشانی بر خاک مالید پس از انجام این کارا هم بدون هیچ حرفی برگشت پیش همسرش
همسرش که تموم مدت داشت این صحنه رو از رو تراس با چشای اینجوری:surprised: شایدم :eek:اینجوری تماشا می کرد با دین همسرش گفت تو چرا رفتی فلان جای گاو رو بوسیدی درحالی که همه داشتند پیشانی اونو می بوسیدن
مرد گفت
ببین عزیزم :)این ملت قرنهاست که دارن گاو می پرستن اینا از همین پست ترین قسمت گاو شروع کردند تا حالا که رسیدن به پیشانی گاو و این یعنی رشد فکری و بیداری و آگاهی اگه یه مدت دیگه اینجوری پیش بره دیگه حتی گاو رو و چه بسا چیزای موهومی دیگه رو نمی پرستن
من با این کارم دوباره اونا رو حداقل یه قرنی عقب بردم
مرد انگلیسی درحالی که انگشت خودرو به سمت میدون کرده بود به همسرش گفت ببین مردم دارن به تبعیت از من پست ترین قسمت گاورو می پرستن

پ.ن : تو تاریخ هست تعداد انگلیسی هایی که بر میلیونها هندی حکومت می کردن کمتر از 700 نفر بود

فقط کمی بیاندیشیم همین
 

hosein_t

عضو جدید
توی یه عصر دل انگیز- افسرانگلیسی به همراه همسرش روی تراس خونه شون که مشرف به یه میدون بزرگ بود نشسته بودن و مشغول صرف عصرانه و درحین خوردن چای اعلی هند درحال تماشای رفت آمد مردم توی میدون بودند
در همین حین مشاهده کردند که عده ای یه گاوی رو به وسط میدون آوردن مردم هم با دیدن گاو دور اون جمع شده و شروع به ادای احترام برای گاو نمودن ازجمله کارهایی که انجام میدادند این بودکه جلوی گاو تعظیم می کردند وپیشانی گاو رو می بوسیدن و براش علف و پول و پارچه های رنگارنگ و.....می ریختن
مرد انگلیسی که در حال تماشای این صحنه بود یه دفعه بدون هیچ توضیحی از جاش بلند شد رفت وسط میدون و طرف گاو و همینکه به گاو رسید صاف رفت پست ترین قسمت گاو رو ( ببخشید دیگه بی ادبیه:redface: قسمت تحتانی گاو رو ) بوسید و بعد جلوی گاوه دراز کشید و چن بار به نشانه احترام به گاو پیشانی بر خاک مالید پس از انجام این کارا هم بدون هیچ حرفی برگشت پیش همسرش
همسرش که تموم مدت داشت این صحنه رو از رو تراس با چشای اینجوری:surprised: شایدم :eek:اینجوری تماشا می کرد با دین همسرش گفت تو چرا رفتی فلان جای گاو رو بوسیدی درحالی که همه داشتند پیشانی اونو می بوسیدن
مرد گفت
ببین عزیزم :)این ملت قرنهاست که دارن گاو می پرستن اینا از همین پست ترین قسمت گاو شروع کردند تا حالا که رسیدن به پیشانی گاو و این یعنی رشد فکری و بیداری و آگاهی اگه یه مدت دیگه اینجوری پیش بره دیگه حتی گاو رو و چه بسا چیزای موهومی دیگه رو نمی پرستن
من با این کارم دوباره اونا رو حداقل یه قرنی عقب بردم
مرد انگلیسی درحالی که انگشت خودرو به سمت میدون کرده بود به همسرش گفت ببین مردم دارن به تبعیت از من پست ترین قسمت گاورو می پرستن

پ.ن : تو تاریخ هست تعداد انگلیسی هایی که بر میلیونها هندی حکومت می کردن کمتر از 700 نفر بود

فقط کمی بیاندیشیم همین
اینو به قطره ها بگو شاید یه چیزی یاد بگیرن . . .
 

arashpak

عضو جدید
کاربر ممتاز
من شنیده بودم این انگلیسیه چرچیل بوده


اما اون هند ..هرکشوری مردم خودشو داره ...شماهم بهتر برید امضاتون هندی بنویسید
 

sara@fshar

عضو جدید
کاربر ممتاز
من شنیده بودم این انگلیسیه چرچیل بوده


اما اون هند ..هرکشوری مردم خودشو داره ...شماهم بهتر برید امضاتون هندی بنویسید

اما سایه استعمار سالها تو کشورمنم بوده و هس و هر دفعه به شکلی
می خوای یه دونه هم از مال ایران بگم فقط تایپ کردنش یه خرده سخته برام:surprised: سرم داره می ترکه:(
 

arashpak

عضو جدید
کاربر ممتاز
اما سایه استعمار سالها تو کشورمنم بوده و هس و هر دفعه به شکلی
می خوای یه دونه هم از مال ایران بگم فقط تایپ کردنش یه خرده سخته برام:surprised: سرم داره می ترکه:(

شما که میان دو دسته اش می کنید چیز و چیز سوار می شه بگید خودتون جز کودم دسته اید
ملت ایران چیز نیست..
مردم کشور من کمی بیمارند و هر بیماری هم درمان میشه ...اما هیچ چیزی ادم نمیشه
 

vahid2007

عضو جدید
کاربر ممتاز
مکان وقوع این رخداد در کشور هند می باشد در زمانی که هندوستان مستعمره انگلیس بود
توی یه عصر دل انگیز- افسرانگلیسی به همراه همسرش روی تراس خونه شون که مشرف به یه میدون بزرگ بود نشسته بودن و مشغول صرف عصرانه و درحین خوردن چای اعلی هند درحال تماشای رفت آمد مردم توی میدون بودند
در همین حین مشاهده کردند که عده ای یه گاوی رو به وسط میدون آوردن مردم هم با دیدن گاو دور اون جمع شده و شروع به ادای احترام برای گاو نمودن ازجمله کارهایی که انجام میدادند این بودکه جلوی گاو تعظیم می کردند وپیشانی گاو رو می بوسیدن و براش علف و پول و پارچه های رنگارنگ و.....می ریختن
مرد انگلیسی که در حال تماشای این صحنه بود یه دفعه بدون هیچ توضیحی از جاش بلند شد رفت وسط میدون و طرف گاو و همینکه به گاو رسید صاف رفت پست ترین قسمت گاو رو ( ببخشید دیگه بی ادبیه:redface: قسمت تحتانی گاو رو ) بوسید و بعد جلوی گاوه دراز کشید و چن بار به نشانه احترام به گاو پیشانی بر خاک مالید پس از انجام این کارا هم بدون هیچ حرفی برگشت پیش همسرش
همسرش که تموم مدت داشت این صحنه رو از رو تراس با چشای اینجوری:surprised: شایدم :eek:اینجوری تماشا می کرد با دین همسرش گفت تو چرا رفتی فلان جای گاو رو بوسیدی درحالی که همه داشتند پیشانی اونو می بوسیدن
مرد گفت
ببین عزیزم :)این ملت قرنهاست که دارن گاو می پرستن اینا از همین پست ترین قسمت گاو شروع کردند تا حالا که رسیدن به پیشانی گاو و این یعنی رشد فکری و بیداری و آگاهی اگه یه مدت دیگه اینجوری پیش بره دیگه حتی گاو رو و چه بسا چیزای موهومی دیگه رو نمی پرستن
من با این کارم دوباره اونا رو حداقل یه قرنی عقب بردم
مرد انگلیسی درحالی که انگشت خودرو به سمت میدون کرده بود به همسرش گفت ببین مردم دارن به تبعیت از من پست ترین قسمت گاورو می پرستن

پ.ن : تو تاریخ هست تعداد انگلیسی هایی که بر میلیونها هندی حکومت می کردن کمتر از 700 نفر بود

فقط کمی بیاندیشیم همین
اره خیلی خیلی مردم خرند
 
  • Like
واکنش ها: elma

thixotrop

عضو جدید
کاربر ممتاز
اره خیلی خیلی مردم خرند

نکته جالب اینه که دیگران هم با همین عینک به ما نگاه می کنن.

ما ها همه مون فکر می کنیم از بقیه بهتر می فهمیم

یعنی من الان فکر می کنم از شما بهتر می فهمم و شما هم همینطور.

قضیه همون قضیه یکی از پیامبرانه که خدا بهش گفت برو گناه کار ترین فرد شهر رو پیدا کن و بیار پیش من.

در نهایت اون پیامبر به این نتیجه رسید که نمی تونه هیچ کس رو کامل بشناسه و دلیل کار هاش رو کامل بفهمه و بعد خودش رو به عنوان گناه کار ترین آدم به خدا معرفی کرد.

یک مثال دیگه اش اینکه برای سال های طولانی انگلیسی ها فکر می کردن که گوجه فرنگی سمیه الان ما به این موضوع می خندیم،

ولی دلیلش در این بوده که ظرفهای قدیم سرب توش داشته که اسید گوجه فرنگی اینها رو در خودش حل می کرده و باعث مسمومیت می شده

منظورم اینه که شما هیچ وقت نمی تونی هیچ کسی رو ( حتی پدر مادر زن شوهر و بچه هات رو) کامل بشناسی و تمام رفتارشون رو درک کنی. پس الکی قضاوت نکن :mad:
 

NYC

عضو جدید
کاربر ممتاز
وقتی کل حکومت داره سعی در جاهل نگه داشتن ملت میکنه میشه همین، حالا اونجا اجنبی انگلیسی بوده اینجا اجنبی ایرانی.:surprised: یکی از آشناهای ما کتابای ممنوع می فروخت،اطلاعات گرفته بودش.می گفت یه هفته می زدنم ومی گفتن ما داریم کلی زور میزنیم مردم آگاه نشن بعد تو کتابهای اینجوری می فروشی.
 

ofakur

عضو جدید
کاربر ممتاز
داستايوسكي مي‌گويد " هيچ چيز آسان‌تر از رد نظريه ديگران وسخت‌تر از درك آنان نيست!" تفاوت‌هاي ذهنی ميان انسان‌ها، اگر به خوبي درك و مديريت شود، فرصت‌هايي گران‌بها در اختيار مي‌گذارد تا ملتی پويا، سرزنده وكارامد داشته باشيم. هر انساني گنجينه‌اي منحصر به‌فرد وبي‌همتا از هوشمندي‌ها وتوانمندي‌هاست. امروزه ديگر تصور مديريتي يكسان برمجموعه مردم، بستن چشمبر روي اين واقعيت روشن است كه « انسان‌ها متفاوتند» خواستههايشان متفاوت است، نيازهاي‌شان متفاوت است و نحوه مديريت بر آنها نيز بايد متفاوت باشد.
 
آخرین ویرایش:

vahid2007

عضو جدید
کاربر ممتاز
نکته جالب اینه که دیگران هم با همین عینک به ما نگاه می کنن.

ما ها همه مون فکر می کنیم از بقیه بهتر می فهمیم

یعنی من الان فکر می کنم از شما بهتر می فهمم و شما هم همینطور.

قضیه همون قضیه یکی از پیامبرانه که خدا بهش گفت برو گناه کار ترین فرد شهر رو پیدا کن و بیار پیش من.

در نهایت اون پیامبر به این نتیجه رسید که نمی تونه هیچ کس رو کامل بشناسه و دلیل کار هاش رو کامل بفهمه و بعد خودش رو به عنوان گناه کار ترین آدم به خدا معرفی کرد.

یک مثال دیگه اش اینکه برای سال های طولانی انگلیسی ها فکر می کردن که گوجه فرنگی سمیه الان ما به این موضوع می خندیم،

ولی دلیلش در این بوده که ظرفهای قدیم سرب توش داشته که اسید گوجه فرنگی اینها رو در خودش حل می کرده و باعث مسمومیت می شده

منظورم اینه که شما هیچ وقت نمی تونی هیچ کسی رو ( حتی پدر مادر زن شوهر و بچه هات رو) کامل بشناسی و تمام رفتارشون رو درک کنی. پس الکی قضاوت نکن :mad:
اگه دقت میکردی میدید ی من از تو نام نبردم نه از خودم از مردم نام بردم که منو تو و همه با هم رو جمع میکنه اقای با هوش:mad::mad:
 

Fo.Roo.GH

عضو جدید
کاربر ممتاز
این است سیاست انگلیس و سواستفاده از مردمی که ترجیح میدن مغزشون اکبند بمونه!
مرسی سارایی:gol:
 
بالا