الو؟؟... خونه خدا؟؟ خدايا نذار بزرگ شم

وضعیت
موضوع بسته شده است.

Fo.Roo.GH

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما؟؟!!!
مایی وجود نداره
هیچوقت هیچ کجا
اسپاو منتظر برگشتن دوستشه
هان؟
خودمو گفتم....خوب اتفاقه شاید افتادم مردم اونوقت باید اون دنیا منتظرش باشم:heart:
دلم براش تنگولیده...:cry:
 

"hasta"

عضو جدید
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام!
خدای من، عشق ارمغان ،سلام!
خداجونم قرار نبود الآن بیام آخه هنوز سفرم تموم نشده اما نتونستم نتونستم امشب ننویسم برات....
یادته؟یادته شب آخر ماه رمضون ازت خواستم که دنبالم بیای؟بیای و هوامو داشته باشی؟می خوام بگم ازت ممنونم روم نمی شه تو چشمات نگاه کنم من گفته بودم یادم می ره، گفته بودم زود یادم می ره چه شبای قشنگی رو باهات داشتم یادم می ره ماه رمضونو ،یادم می ره مهربونیتو یادم می ره عشق تو رو اما یه چیز یادم نمی ره این که خیلی کمم این که خیلی ناتوانم....
خدایا امشب بنده تو.....ارمغان تو ....خیلی.....
می دونی جای نقطه ها باید چی بذاری تو همه جیزو می دونی...
خداجونم ای تنها یاور ارمغان....ای تنها دوست من....بیا دنبالم فقط حس همراهی توست که منو تو این سفر یاری می ده الآن که نیمه راهم روزای سخت گذشته نمی ذاره آیندرو تجربه نکنم خیلی خستم اما باید برم تا آخرش خستگی مونده برام نمی ذاره نیمه راه دست از سفر بکشم.... بیا با من بذار حست کنم بذار تو عشقت فرو برم بذار بشم تو، بذار عاشقت بشم....
دستمو بگیر یه بار دیگه بلندم کن یه بار دیگه بهم توانایی بده....
خیلی حرف دارم باهات اما بسه...باید رفت کم حرف زد و عمل کرد...
لبهام...چشمام....پوستم....گوشتم....همه وجودم می گه:
فقط تو رو دارم!








http://www.sweetim.com/s.asp?im=gen&lpver=3&ref=12
 
آخرین ویرایش:

مهسیما

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام!
خدای من، عشق ارمغان ،سلام!
خداجونم قرار نبود الآن بیام آخه هنوز سفرم تموم نشده اما نتونستم نتونستم امشب ننویسم برات....
یادته؟یادته شب آخر ماه رمضون ازت خواستم که دنبالم بیای؟بیای و هوامو داشته باشی؟می خوام بگم ازت ممنونم روم نمی شه تو چشمات نگاه کنم من گفته بودم یادم می ره، گفته بودم زود یادم می ره چه شبای قشنگی رو باهات داشتم یادم می ره ماه رمضونو ،یادم می ره مهربونیتو یادم می ره عشق تو رو اما یه چیز یادم نمی ره این که خیلی کمم این که خیلی ناتوانم....
خدایا امشب بنده تو.....ارمغان تو ....خیلی.....
می دونی جای نقطه ها باید چی بذاری تو همه جیزو می دونی...
خداجونم ای تنها یاور ارمغان....ای تنها دوست من....بیا دنبالم فقط حس همراهی توست که منو تو این سفر یاری می ده الآن که نیمه راهم روزای سخت گذشته نمی ذاره آیندرو تجربه نکنم خیلی خستم اما باید برم تا آخرش خستگی مونده برام نمی ذاره نیمه راه دست از سفر بکشم.... بیا با من بذار حست کنم بذار تو عشقت فرو برم بذار بشم تو، بذار عاشقت بشم....
دستمو بگیر یه بار دیگه بلندم کن یه بار دیگه بهم توانایی بده....
خیلی حرف دارم باهات اما بسه...باید رفت کم حرف زد و عمل کرد...
لبهام...چشمام....پوستم....گوشتم....همه وجودم می گه:
فقط تو رو دارم!
سلام هستا کجایی توو؟؟؟؟
 

spow

اخراجی موقت
سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام!
خدای من، عشق ارمغان ،سلام!
خداجونم قرار نبود الآن بیام آخه هنوز سفرم تموم نشده اما نتونستم نتونستم امشب ننویسم برات....
یادته؟یادته شب آخر ماه رمضون ازت خواستم که دنبالم بیای؟بیای و هوامو داشته باشی؟می خوام بگم ازت ممنونم روم نمی شه تو چشمات نگاه کنم من گفته بودم یادم می ره، گفته بودم زود یادم می ره چه شبای قشنگی رو باهات داشتم یادم می ره ماه رمضونو ،یادم می ره مهربونیتو یادم می ره عشق تو رو اما یه چیز یادم نمی ره این که خیلی کمم این که خیلی ناتوانم....
خدایا امشب بنده تو.....ارمغان تو ....خیلی.....
می دونی جای نقطه ها باید چی بذاری تو همه جیزو می دونی...
خداجونم ای تنها یاور ارمغان....ای تنها دوست من....بیا دنبالم فقط حس همراهی توست که منو تو این سفر یاری می ده الآن که نیمه راهم روزای سخت گذشته نمی ذاره آیندرو تجربه نکنم خیلی خستم اما باید برم تا آخرش خستگی مونده برام نمی ذاره نیمه راه دست از سفر بکشم.... بیا با من بذار حست کنم بذار تو عشقت فرو برم بذار بشم تو، بذار عاشقت بشم....
دستمو بگیر یه بار دیگه بلندم کن یه بار دیگه بهم توانایی بده....
خیلی حرف دارم باهات اما بسه...باید رفت کم حرف زد و عمل کرد...
لبهام...چشمام....پوستم....گوشتم....همه وجودم می گه:
فقط تو رو دارم!

سلام عزیز
جای مارو هم تو مهمونیتون خالی میکردین
خیلی نامردیهکه بیخبر بری مهمونی ودوستاتو تنها بزاری
ولی خداییش خیلی خوشحال شدم از برگشتنت گلم
ممنون وزنده باشی:gol::gol::gol:
 

"hasta"

عضو جدید
خدایاااااااااااااااااااااا!
ممنونتم!
خدا جونم ممنونتم!
دوستای خوبم!دوستای مهربونم!
عمو spow!
آبجی فروغ!
عمو bmd!
خاله مهسیما!
نگاه کنین!
همه شاهدین!
خدا دیشب نوشتم امروز جوابمو داد!آره خدا امروز بهم یه کادو داد!یه چیزی که واقعا" بهش احتیاج داشتم دستمو گرفت بلندم کرد!
خدای من یه دونست خدای من تکه!
دوستش داررررررررررررررررررررررم!
دوسش داررررررررررررررررررررررررررررررم!
خدا جونم می رم تا سفرم رو ادامه بدم دلم برای همتون تنگ می شه!
به امید دیدار!
 

spow

اخراجی موقت
خدایاااااااااااااااااااااا!
ممنونتم!
خدا جونم ممنونتم!
دوستای خوبم!دوستای مهربونم!
عمو spow!
آبجی فروغ!
عمو bmd!
خاله مهسیما!
نگاه کنین!
همه شاهدین!
خدا دیشب نوشتم امروز جوابمو داد!آره خدا امروز بهم یه کادو داد!یه چیزی که واقعا" بهش احتیاج داشتم دستمو گرفت بلندم کرد!
خدای من یه دونست خدای من تکه!
دوستش داررررررررررررررررررررررم!
دوسش داررررررررررررررررررررررررررررررم!
خدا جونم می رم تا سفرم رو ادامه بدم دلم برای همتون تنگ می شه!
به امید دیدار!

نکن این کارارو
نکن
بیا ولی کم بیا
:(
 

Fo.Roo.GH

عضو جدید
کاربر ممتاز
خدایاااااااااااااااااااااا!
ممنونتم!
خدا جونم ممنونتم!
دوستای خوبم!دوستای مهربونم!
عمو spow!
آبجی فروغ!
عمو bmd!
خاله مهسیما!
نگاه کنین!
همه شاهدین!
خدا دیشب نوشتم امروز جوابمو داد!آره خدا امروز بهم یه کادو داد!یه چیزی که واقعا" بهش احتیاج داشتم دستمو گرفت بلندم کرد!
خدای من یه دونست خدای من تکه!
دوستش داررررررررررررررررررررررم!
دوسش داررررررررررررررررررررررررررررررم!
خدا جونم می رم تا سفرم رو ادامه بدم دلم برای همتون تنگ می شه!
به امید دیدار!
:crying2:
کاش منم با خودت می بردی....من یه همسفر می خوام:crying2:دلم برات تنگ شده:cry:
 

"hasta"

عضو جدید
سلام خدا....
چیه؟
خیلی تغییر کردم؟
سلام کردنم؟
سرد شدم؟
آره...آخه اون ارمغان مرد...کشتنش....این ارمغان محصول این 6ماه تلاش بی وقفه است.... می بینی؟دیگه هیچی ازم نمونده...هیچ احساسی در من نیست...بزرگا اینجورین؟حالم از دنیاشون به هم می خوره.... 6ماه هر چی تو دنیاشون دیدم سعی کردم فراموش کنم به امید برگشت به دنیای خودم اما... دیدی عشقم... شورم.... شعورم مرد... دیدی خدا؟؟دیدی ارمغان پژمرد؟؟ دیدی چه جوری خستگی راه به تنم موند؟؟دیدی؟؟چرا ساکتی؟ چرا هیچی نمی گی؟
چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا جوابمو ندادی؟؟
حالا کجا برم... گیجم...منگم... آره بی ظرفیتم...ضعیفم...گفته بودم اینارو بهت....نگفته بودم؟؟من ازت کمک نخواستم؟؟هان؟؟
رهام کن خدا...حداقل رهام کن.... بذار برمو نبینیم اینجوری...نبیننم اینجوری....
خدانگهدار....
 

"hasta"

عضو جدید
سلام خدایی جونم...
اول آرزو می کردم می تونستم پست آخرمو پاک کنم اما حالا می فهمم تا رفتنی نباشه برگشت معنی نداره من با تو قهر نکردم اما دلم شکسته بود می دونم که تو هم بهم حق می دی چون تو بیشتر از هر کسی شاهدسختی هام بودی ...شاهد ساخته شدنم...حالا به اون روزام افتخار می کنم چون هرچند به هدف نرسیدم اما به چیزای مهمتری رسیدم...این ارمغان اون ارمغان نیست...دیگه از سختی ها و شکست ها نمی ترسه بلکه می خواد بره تو دلشون...
خداجونم....
می خوام بیام بغلت!وااااااااااااای چقدر دلم برات تنگ شده بود...چقدر دوریت سخت بود...من یه بار دیگه فهمیدم نمی تونم بدون تو زندگی کنم....
امروز فهمیدم عمو spow رفته از اینجا...من می خوام تا موقعی که بتونم اینجا باشم تا عمو جونم اگه برگشت خوشحال شه...خیلی ناراحت شدم از رفتنش می دونم اونم از من ناراحته که تنهاش گذاشتم....
خیلی چیزا عوض شده...خیلی ... انگار اینجارو خاک گرفته اما خودم تمییز می کنم خونتو خدا جونم...
خدایی....قول می دی ببخشیم؟؟
 

*ندا*

عضو جدید
:child:
خدا جونم بزرگ شدم. فهمیدم . سخت شدم.
خدا جونم اون موقعها که بچه بودم رو دوست دارم .
ولی راه زیادی رو اومدم، سختیهای زیادی رو کشیدم تا بفهمم که ارزش بچگیم چقدر بوده.
خدایا بخاطر اینکه در تمام این سالها در کنارم بودی و اون همه سختی و تحمل من رو شاهد بودی ازت سپاسگذارم.
 

"hasta"

عضو جدید
:child:
خدا جونم بزرگ شدم. فهمیدم . سخت شدم.
خدا جونم اون موقعها که بچه بودم رو دوست دارم .
ولی راه زیادی رو اومدم، سختیهای زیادی رو کشیدم تا بفهمم که ارزش بچگیم چقدر بوده.
خدایا بخاطر اینکه در تمام این سالها در کنارم بودی و اون همه سختی و تحمل من رو شاهد بودی ازت سپاسگذارم.
 

فانوس تنهایی

مدیر بازنشسته
خدای من
ما آدما یه تیکه کلام داریم اونم این هستش که
حرف راست رو باید از بچه شنید
حالا میفهمم وقتی به دنیا میایم چرا گریه میکنیم
حالا میفهمم که گریه بچه ها راسته
چون این دنیا واقعا همه اش گریه است و درد و غم و ماتم
خداجون خدا رو شکر که تو هستی
و گرنه گریه هم درمون این درد نبود
 

"hasta"

عضو جدید
سلااااااااااااااااااام به خدا خودم!
ببخش دیر به دیر میام تو که می دونی کجام....
خداجونم احساس می کنم ارمغان داره یه دوره گذر رو طی می کنه از کوچکی به بزرگی یه جورایی مثل نوجوونا که دوره بلوغ دارن...کمکم کن...کمکم کن تا همه اون چیزایی که امروز آزارم میده فردا نباشن...خودم از بین ببرمشون با کمک تو...
ازم دلگیر نشو که خیلی خستم...منو تنها نذار که فقط عاشق تو هستم...
 

"hasta"

عضو جدید
سلام خداجونم...اینجا یه جوری شده...عموم نیست انگار یتیم شدم....تو لاک خودم فرو رفتمو هیچکسو جز تو ندارم...
این آخرین حرفامه تو سال 88...امسال شاید سخت ترین سال زندگیم بود...هر روز یه اتفاق بد...هرروزش برام سخت بود ...جوری که فکر می کردم هرگز به فرداش نمی رسم...اما فردا که میومد به سختی عادت کرده بودم..همش هیمنجوری گذشت...اضطراب و استرس...دلنگرانی...آخرشم یه عشق کوچیک که نابود شد و رفت....همه چیزو امسال تجربه کردم...
شکرت خدا...شکرت...خوشحالم که گذشت هرچند اونجوری که می خواستم نشد اما حداقل هرکاری تونستم و در توانم بود انجام دادم...بزرگ شدم امسال...
ببینم...جرا اینجوری نگام می کنی؟؟نمی خوای بگی سال دیگه سخت تره که؟خداجونم من خیلی خستم...از همه چیز ... توانم تموم شده... تورو خدا منو به آرزوم برسون


امیدوارم امسال همه شاد باشن...از ته قلبم می خوام آدما خوشبخت باشن و شاد... دوست دارم تو دل هیچکس غم نباشه...دوست دارم همه...همه گرفتارا از ته قلبشون بخندن....
خداوندا .... تو می دانی که انسان بودن چه دشوار است؟ ....چه زجری می کشد آن کس که انسانست و از احساس سرشار است؟؟
خداجونم باید برم سفر...باید هوایی تازه کنم...دعا کن وقتی بر می گردم آدم شده باشم....
دوست دارم


 

spow

اخراجی موقت
سلام خداجونم...اینجا یه جوری شده...عموم نیست انگار یتیم شدم....تو لاک خودم فرو رفتمو هیچکسو جز تو ندارم...
این آخرین حرفامه تو سال 88...امسال شاید سخت ترین سال زندگیم بود...هر روز یه اتفاق بد...هرروزش برام سخت بود ...جوری که فکر می کردم هرگز به فرداش نمی رسم...اما فردا که میومد به سختی عادت کرده بودم..همش هیمنجوری گذشت...اضطراب و استرس...دلنگرانی...آخرشم یه عشق کوچیک که نابود شد و رفت....همه چیزو امسال تجربه کردم...
شکرت خدا...شکرت...خوشحالم که گذشت هرچند اونجوری که می خواستم نشد اما حداقل هرکاری تونستم و در توانم بود انجام دادم...بزرگ شدم امسال...
ببینم...جرا اینجوری نگام می کنی؟؟نمی خوای بگی سال دیگه سخت تره که؟خداجونم من خیلی خستم...از همه چیز ... توانم تموم شده... تورو خدا منو به آرزوم برسون


امیدوارم امسال همه شاد باشن...از ته قلبم می خوام آدما خوشبخت باشن و شاد... دوست دارم تو دل هیچکس غم نباشه...دوست دارم همه...همه گرفتارا از ته قلبشون بخندن....
خداوندا .... تو می دانی که انسان بودن چه دشوار است؟ ....چه زجری می کشد آن کس که انسانست و از احساس سرشار است؟؟
خداجونم باید برم سفر...باید هوایی تازه کنم...دعا کن وقتی بر می گردم آدم شده باشم....
دوست دارم



عمویی!!
سلام
منم برگشتم عمویی

مناجات
الا ! اي مهين مالك آسمانها
كجا گيرم آخر سراغت كجايي ؟
غلام وفاي تو بودم _ نبودم ؟
چرا با من با وفا بي وفايي ؟
چه سازم من آخر بدين زندگاني
كه ريبي است در بيكران بي ريايي
چسان خلقت مهمل است اينكه روزم
فنا كرد – كام قدر – بر قضايي !
بيا پس بگير اين حياتي كه دادي
كه مردم از اين سرنوشت كذايي !
خداوندگارا !
اگر زندگانيست اين مرگ ناقص
بمرگ تو ، من مخلص خاك گورم !
دو صد بار ميكشتم اين زندگي را
اگر ميرسيدي به زور تو ، زورم !
كما اينكه اين زور را داشتم من
ولي تف بر اين قلب صاف و صبورم !
همه ش خنده ميزد بصد ناز و نخوت
كه من جز حقيقت ز هر چيز دورم !
بپاس همين خصلت احمقانه
كنون اينچنين زارو محكوم و عورم ؟
چه سود از حقيقت كه من در وجودش
اسير خدايان فسق و فجورم ؟
از آن دم كه شد آشنا با وجودم
سرشكي نهان در نگاه سرورم
چو روزم ، تبه كن تو ، روز « حقيقت »
كه پامال شد زير پايش غرورم
خداوندگارا!
تو فرسنگها دوري از خاك دوري
تو درد من خاك بر سر چه داني ؟
جهاني هوس مرده خاموش و بيكس
در اين بينفس ناله آسماني ...
زروز تولد همه هر چه ديدم
همه هر كه ديدم تبه بود و جاني
طفوليتم بر جواني چه بودي
كه تا بر كهولت چه باشد جواني !
روا كن به من شر مرگ سيه را
كه خيري نديدم از اين زندگاني!
مگر از پس مرگ – روز قيامت
خلاصم كن زين شب جاوداني!
بمن بد گماني؟ دريغا ! ندانم
چسام بينمت تا چنانم نداني؟
نه بالي كه پر گيرم آيم به سويت
نه بهر پذيرايي ات آشياني!
چه بهتر كه محروم سازم تو را من
ز ديدار خويش و از اين ميهماني
مبادا كه حاشا نمائي بخجلت
كه پروردگار لتي استخواني !
خداوندگارا !
تو ميداني آخر ، چرا بي محابا
سيه پرده شم رو را نديدم !
مرا ز آسمان تو باكي نباشد
كه خون زمين مي طپد در وريدم !
من آن مرغ ابر آشيانم كه روزي
ببال شرف در هوا مي پريدم !
حيات دو صد مرغ بي بال وپر را
برغم هوس – از هوي مي خريدم
بهر جا كه بيداد ميكشت دادي :
بقصد كمك ، كوبه كو مي خزيدم !
بهر جه كه ميمرد رنگي ز رنگي
بيكرنگي از جاي خود ميپريدم !
من آن شاعر سينه بدريده هستم
كه عشق خود از مرگ مي آفريدم !
چه سازم ! شرنگ فنا شد به كامم
ز شاخ حقيقت هر چه چيدم!
ولي ناخلف باشم از ديده باشي
كه باري سر انگشت حسرت گزيدم !
ار آنرو كه با علم بر سرنوشتم
ز روز ازل راه خود را گزيدم !
خداوندگارا !
ز تخت فلك پايه آسمانها
دمي سوي اين بحر بي آب رو كن
زمين را از اين سايه شياطين
جنين در جنين كين به كين رفت و رو كن
سياهي شكن چنگ فريادها را
به چشم سكوت سياهي فرو كن !
هميشه جواني تو ، پير زمانه !
شبي هم " جواني " بما آرزو كن !
كه تا زيرورو نسازم آسمانت
زمين را بنفع زمان زير رو رو كن !
 

"hasta"

عضو جدید
خدایا شکرت!!!! تو عمومو بهم برگردوندی!!!
خیلی خوشحالم می بوسمت خدای من
 
  • Like
واکنش ها: spow

leili

عضو جدید
سلام

سلام

سلام هستا جون عیدت مبارک و انشاءالله که سال خوبی داشته باشی
منم سال 88 بدترین سال عمرم بود همیشه میام مناجاتاتو دزدکی میخونم:redface: و لذت میبرم آخه خیلی قشنگ حرف میزنی:heart:
میخواستم با اون دل کوچیکو خوشملت واسه منم دعا کنی آخه منم خستم منم تحملم تمام شده دوس دارم فقط بخندم اما دلیلی ندارم.دوس دارم زندگیم شاد باشه.نه اشتباه نشه ها هیچ مشکل خاصی ندارم اما دلم شاد نیست احساس تنهایی میکنم با اینکه دوروبرم بره آدمو دوسته اما بازم احساس تنهایی میکنک
های یکم سبک شدم آخه رو دلم قلمبه شده بود;)
خدایا دوست دارم و خواهش میکنم یه کاری بکن کارستون که امسال سال خوبی واسه همه باشه:smile:.همه و همه:gol::gol::gol:
 

"hasta"

عضو جدید
سلام هستا جون عیدت مبارک و انشاءالله که سال خوبی داشته باشی
منم سال 88 بدترین سال عمرم بود همیشه میام مناجاتاتو دزدکی میخونم:redface: و لذت میبرم آخه خیلی قشنگ حرف میزنی:heart:
میخواستم با اون دل کوچیکو خوشملت واسه منم دعا کنی آخه منم خستم منم تحملم تمام شده دوس دارم فقط بخندم اما دلیلی ندارم.دوس دارم زندگیم شاد باشه.نه اشتباه نشه ها هیچ مشکل خاصی ندارم اما دلم شاد نیست احساس تنهایی میکنم با اینکه دوروبرم بره آدمو دوسته اما بازم احساس تنهایی میکنک
های یکم سبک شدم آخه رو دلم قلمبه شده بود;)
خدایا دوست دارم و خواهش میکنم یه کاری بکن کارستون که امسال سال خوبی واسه همه باشه:smile:.همه و همه:gol::gol::gol:
سلام عزیزم ممنون عید تو هم مبارک...
از ته دلم دعا می کنم امسال همه بخندن و همه لحظه هاشون پر از خدا باشه...
عزیزم اینایی که گفتی...نداشتن شادی...نداشتن مشکل...انگار یاد 2سال پیش خودم افتادم..منم مثل تو بودم..همه چیز داشتم اما لذت نداشتم خدارو داشتم اما همش از تنهایی می نالیدم....اما یه دفعه یه مشکل بزرگ اومد تو زندگیم...انقدر بد بود که وقتی یه کم آروم میشد به گذشتم غبطه می خوردم هنوزم اون مشکل هست....خیلی مشکلای دیگه اما تقصیر خودم بود قدر داشته هامو ندونستم...
عزیزم فقط یه جمله...سعی کن از کوچکترین جز زندگیت...از تک تک آدمای اطرافت یه موجود فوق العاده بسازی...برو به دل آدما...سفر به دل آدما خیلی قشنگه سعی کن به اطرافیانت نزدیک شی و بشی سنگ صبورشون....اینکار مطمئنم تو رو از تنهایی درمیاره...
دوست دارم یه دنیا!ممنون که میای اینجا!
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.

Similar threads

بالا