سوتی چه داده اید

amirstark

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اخرین و به یاد ماندنی ترین سوتی که دادید را بیان کنید
:whistle::w45:
 

lady bayat

عضو جدید
اخرین و به یاد ماندنی ترین سوتی که دادید را بیان کنید
:whistle::w45:
سوتی که زیاد میدم ولی سوتی که تازگیا دادم اینه که سر کلاس ساخت وارائا بودیم بعد استادمون پای تخته نوشت کوه با مداد ینی یه کوهی رو با مداد اسکیس کنین بعد کلاسم همه هستن بعد همه دور هم جمع من یهو نگاه کردم تخته پرسدم کوه بامداد کجاس:biggrin::biggrin::biggrin:هیچی دیگه الانم که الانه منو که می بینن می گن سلام بامداد
 

nattygirl

عضو جدید
دوستم ازم پرسيد چه جوري نبضت و پيدا ميكني واسه منم پيدا كن(منظورش نبض مچ دست بود)
واسش پيدا كدرم گفت من هيچ وقت ياد نگرفتم چه جوري نبضم و پيدا كنم
گفتم خوب رو مچ سختته مال يه جا ديگه رو پيدا كن
گفت مگه جاي ديگه هم ميشه گرفت
گفتم آره كه ميشه ( ميخواستم بگم ماكه فقط يه دونه نبض نداريم جاهاي ديگه هم داريم كه بشه گرفت ) گفتم ماكه فقط يه دونه قلب نداريم خيلي داريم:confused::w15:
گفت اااااااا... جدا بازم قلب داريم؟؟؟؟؟؟؟؟:w15::w15:
كلي ضايع شدم ولي خودمم كلي خنديدم:thumbsup2:
 

Agha Nima

عضو جدید
تیکه کلام استاد ما اینه که میگه:
میدونید عرض من چیه؟
اقا ما یه روز تو حاله خودمون بودیم،تا این رو گفت،بی هوا پریدم گفتم نه استاد طولتون رو میدونیم.
استاد از ما شاکی نشد؟افتاتیک گرفتم 17 نامرد داد 14.
بد حالم رو گرفت.:cry:
هنوز هم دلم واسه استاتیکم میسوزه.
 

hosein_t

عضو جدید
خب! سوتی که خیلی زیاده ولی اگه حال خوندنشو دارین حتما بخونید که نکات زیادی توشه!!!چون باعث نابود شدن شخصیت من در دانشگاه شد ::D
اوائل ترم 3 بود و کلاس ها تق و لق... منم این ترم شیمی تجزیه گرفته بودم و ساعتشم روزای چهارشنبه 4-7 غروب بود.. پسرای دانشگاه و کلا بچه های شیمی که من میشناختمشون تو گروه قبلی یعنی 1-4 بودن
به جز یه نفر... خلاصه اولین چهار شنبه بود که رفتیم دانشگاه و دیدیم استاد تجزیه ، گروه اول یعنی 1-4 رو نیومد و کلاس این گروه تشکیل نشد... منم که از ترم بالایی ها شنیده بودم این درس خیلی مشکله خیلی برای این درس اضطراب داشتم و نمیخواستم جلسه ی اول رو از دست بدم اما چون دیدم گروه قبلی تشکیل نشد با خودم گفتم خب حتما 4-7 هم تشکیل نمیشه دیگه و رفتم خونه... تو راه یهو نگران شدم نکنه کلاس تشکیل شده باشه برای همین به تمام کسایی که میشناختم زنگ زدم ولی اونا چون گروهشون 1-4 بود اطلاع نداشتن... بنابراین مجبور شدم به همون یه نفری که متاسفانه دختر هم بود زنگ بزنم... شمارشو از رفیقم گرفتم و زنگ زدم و ...! ولی به کل یادم رفته بود شمارشو save کنم و همونطوری تو گوشیم موند تا 16 آذر که یه sms در مورد 16 آذر بهم داد و منم هرچی به مخم فشار اوردم ببینم طرف کیه به نتیجه نرسیدم و آخرشم جواب ندادم... حالا تا اینجاشو داشته باشین ...
یه رفیقی داریم کلا درسش بهتر از دیگرانه و تو کلاس دقیق به همه چی گوش میده... این رفیقمون بنا به دلایلی که کسی هم خبر نداره خط ثابتشو خاموش کرده و فقط به ایرانسل جواب میده... چند وقت قبلشم شماره ایرانسلشو بهم داده بود و تو گوشیم بود اما چون save نکردمش شمارشو گم کردم... یهویی یادم اومد 16 آذر یکی با ایرانسل بهم sms داده بود و دیگه شک نکردم خود دوستمه.... واسه همین شمارشو به نام دوستم ذخیره کردم و دیشب یه sms بهش دادم (در مورد درس بود)... بعد از چند لحظه دیدم یه sms بهم داده نوشته U? منم قبل از دریافت U? یه sms دیگه فرستاده بودم که سوال درسی محاسبات بود و بعدا deliver شد... اونم یهو قاطی کرد و نوشت : چی واسه من نامه نوشتی! خودتو معرفی کن...! منم که اعصابم بخاطر نفهمیدن درس خورد شده بود فکر کردم داره کلاس میزاره و نوشتم : همه از عوارض زیاد درس خوندنه! Just rest & Go to the hell! و تمام...
امروز که رفتم دانشگاه دوستم بهم گفت : دختره(که من فکر میکردم دوستمه!) دیشب زنگ زده به من گفته تو داری براش مزاحمت ایجاد میکنی و گفته خودمو بهش نچسبونم و ...!!!!! تازه بهم گفته کلی اراجیف براش نوشتم!!!!!(نمیدونم سوال محاسبات چه ربطی به اراجیف داره! آخه یکی نیست بهش بگه گ.. زیادی خوردی 16 آذر sms دادی!) منم دو دستی زدم تو سرم که عجب سوتی خفنی دادم!!! :cry:
 

mihua

عضو جدید
کاربر ممتاز
خخخخخخخخ همشون باحال بود... مرسی......
 

Similar threads

بالا