یاد دکتر علی شریعتی

Pedram-viva

کاربر بیش فعال
[SIZE=+0][FONT=Arial,sans-serif]دوباره با دکتر علی شریعتی


[/FONT][/SIZE][SIZE=+0][FONT=Arial,sans-serif] دنيا را بد ساخته اند... کسي را که دوست داري، تورادوست نمي دارد. کسي که تورا دوست دارد، تو دوستش نمي داري اما کسي که تو دوستش داري و او هم تو را دوست دارد به رسم و آئين هرگز به هم نمي رسند و اين رنج است. زندگي يعني اين.[/FONT][/SIZE][SIZE=+0][FONT=Arial,sans-serif]









در نهان، به آناني دل ميبنديم که دوستمان ندارند، و در آشکارا
از آناني که دوستمان دارند غافليم. شايد اين است دليل تنهايي ما
[/FONT][/SIZE]










من با عشق آشنا شدم
و چه کسی این چنین آشنا شده است ؟
هنگامی دستم را دراز کردم ،که دستی نبود.
هنگامی لب به زمزمه گشودم ،که مخاطبی نداشتم.
و هنگامی تشنه ی آتش شدم ،که در برابرم دریا بود و دریا و دریا.....!
















· عشق در اوج اخلاصش به ايثار رسيده و در اوج ايثار به قساوت...








· بگذار تا شيطنت عشق ,چشمان تو را بر عريانهاي خويش بگشايد. هر چند حاصلي جز رنج وپريشاني نداشته باشد,اما كوري را هر گز به خاطر ارامشش تحمل مكن !....





· بالاخره،انسانی که در عشق میگدازد و با خدا بیعت کرده است،و در توحید حصار گرفته و جان جامه تقوی به تن دارد و به عرفان میبیند و به حکمت میفهمد و به دعامیخواهد و از عبادت به جوهر ربوبیت میرسد و در عشق میگدازد و در امر و نهی و هجرت و جهاد خود، انسان و جهان را دگر گونه میسازد







· خدايا! در برابر آن چه انسان ماندن را به تباهي مي کشد،مرا با " نداشتن و نخواستن رويين تن کن !همه بد بختي هاي انسان بابت همين دو چيز است:چون ، داشتن انسان را محافظه کار و ترسو مي کند !و خواستن ،آدم را بزدل و چاپلوس



· سياست در برابرصداقت ديگران خيانت وصداقت در برابر سياست ديگران حماقت



[SIZE=+0][FONT=Arial,sans-serif]
[/FONT][/SIZE]
[SIZE=+0][FONT=Arial,sans-serif]
[/FONT][/SIZE]


 

TINA ARCHI

عضو جدید
کاربر ممتاز
در این مثنوی بزرگ طبیعت مصراعی ناتمامیم بودنمان انتظار یک بیت شدن است


تفاوت است بین دوست داشتن و داشتن دوست،دوست داشتن امریست لحظه ای ولی داشتن دوست استمرار لحظه های دوست داشتن است.

در آن سوی آفتاب ظلمتی است که چشمان خدا نیز آنرا نمیبیند،نمیبیند نه آنکه نمیتواند دید.
 

milkariz

عضو جدید

من رقص دختران هندي را بيشتر از نماز پدر و مادرم دوست دارم. چون آنها از روي عشق و علاقه مي رقصند ولي پدر و مادرم از روي عادت
نماز مي خوانند.
دکتر علي شريعتي
--------- --------- --------- --------- ----
به سه چيز تکيه نکن
غرور، دروغ و عشق.
آدم با غرور مي تازد،
با دروغ مي بازد
و با عشق مي ميرد .
دکتر علي شريعتي
--------- --------- --------- --------- ----
و هر روز او متولد ميشود؛
عاشق مي شود؛
مادر مي شود؛ پير مي شود و ميميرد...
و قرن هاست كه او؛
عشق مي كارد و كينه درو مي كند؛ چرا كه در چين و شيارهاي صورت مردش به جاي گذشت زمان، جواني بر باد رفته اش را مي بيند و در قدم هاي لرزان مردش، گام هاي شتابزده جواني براي رفتن؛ و درد هاي منقطع قلب مرد، سينه اي را به ياد مياورد كه تهي از دل بوده و پيري مرد، رفتن و فقط رفتن را در دل او زنده ميكند...
و اينها همه كينه است كه كاشته مي شود در
قلب مالامال از درد...! و اين, رنج است.
دکتر علي شريعتي
--------- --------- --------- --------- ---------
زن عشق مي كارد و كينه درو مي كند...
ديه اش نصف ديه توست و مجازات زنايش با تو برابر...
مي تواند تنها يك همسر داشته باشد
و تو مختار به داشتن چهار همسرهستي....
براي ازدواجش ــ در هر سني اجازه ولي لازم است
و تو هر زماني بخواهي به لطف قانونگذار ميتواني
ازدواج كني...
او كتك مي خورد و تو محاكمه نمي شوي...
او مي زايد و تو براي فرزندش نام انتخاب مي كني...
اودرد مي كشد و تو نگراني كه كودك دختر نباشد....
او بي خوابي ميكشد و تو خواب حوريان بهشتي را مي بيني...
او مادر مي شود و همه جا مي پرسند نام پدر .....

عاقلانه ازدواج کن
تا عاشقانه زندگي کني .

دکتر علي شريعتي

--------- --------- --------- --------- ---------
اگر مثل گاو گنده باشي،ميدوشنت،
اگر مثل خر قوي باشي،بارت مي كنند،
اگرمثل اسب دونده باشي،سوارت مي شوند....
فقط از فهميدن تو مي ترسند

دکتر علي شريعتي
--------- --------- --------- --------- ---------
آن روز که همه به دنبال چشم زيبا هستند،
تو به دنبال نگاه زيبا باش


دکتر علي شريعتي
--------- --------- --------- --------- ---------
هر لحظه حرفي در ما زاده مي‏شود
هر لحظه دردي سر بر مي‏دارد
و هر لحظه نيازي از اعماق مجهول روح پنهان
و رنجور ما جوش مي‏کند
اين ها بر سينه مي‏ريزند و راه فراري نمي‏يابند
مگر اين قفس کوچک استخواني گنجايش‏اش چه
اندازه است؟


دکتر علي شريعتي
--------- --------- --------- --------- ---------
کلاس پنجم که بودم پسر درشت هيکلي در ته
کلاس ما مي نشست که براي من مظهر تمام
چيزهاي چندش آور بود ،آن هم به سه دليل ؛
اول آنکه کچل بود،
دوم اينکه سيگار مي کشيد
و سوم - که از همه تهوع آور بود- اينکه در آن سن و سال، زن داشت. !...
چند سالي گذشت يک روز که با همسرم از
خيابان مي گذشتيم
،آن پسر قوي هيکل ته کلاس را ديدم
در حاليکه خودم زن داشتم ،
سيگار مي کشيدم و کچل شده بودم

دکتر علي شريعتي
 

Rheoman

عضو جدید
کاربر ممتاز
شریعتی

شریعتی

در عجبم از مردمانی که خود زیر شلاق ظلم و ستم زندگی می کنند و بر حسینی می گریند که
آزادانه زیست
دکتر علی شریعتی


الان ادم میفهمه شریعتی چی گفته
 

TINA ARCHI

عضو جدید
کاربر ممتاز
لحظه ها را گذراندیم که به خوشبختی برسیم غافل از آن که لحظه ها همان خوشبختی ها هستند




خداوندا مرا یاری کن هنگامی که میخواهم در باره ی راه رفتن کسی قضاوت کنم کمی هم با کفش های او راه بروم






ساعت ها را بگذارنید بخوابند بیهوده زیستن را نیازی به شمارش نیست






وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغ ها میکند بالهایش سفید میماند ولی دلش سیاه میشود.





در دردها دوست را خبر نکردن خود یک عشق ورزیدن است






امید داشته باش هنوز خدا را داریم
اگر تنهاترین تنها شوم بازم خدا هست
او جانشین همه ی نداشته های من است
نفرین ها و آفرین ها بی ثمر است
اگر تمامی خلق گرگهای هار شوند
و از آسمان هول و کینه بر سرم بارد
تو مهربان جاودان آسیب ناپذیر من هستی
ای پناهگاه ابدی
نو میتوانی جانشین همه ی بی پناهی ها شوی
 

ققنوس ایران

عضو جدید
سوتك
نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد ؟
نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم
چه خواهد ساخت ؟
ولی بسیار مشتاقم ،
که از خاک گلویم سوتکی سازد .
گلویم سوتکی باشد
به دست کودکی گستاخ و بازیگوش
و او
یکریز و پی در پی ،
دم خوشش رابر گلویم سخت بفشارد ،
و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد .
بدین سان بشکند در من ،
سکوت
مرگبارم را .


اشعار بیشتر از دکتر شریعتی
http://www.loneshade.blogfa.com/post-23.aspx

:gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol:
 

suro0sh

عضو جدید
سوتك
نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد ؟
نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم
چه خواهد ساخت ؟
ولی بسیار مشتاقم ،
که از خاک گلویم سوتکی سازد .
گلویم سوتکی باشد
به دست کودکی گستاخ و بازیگوش
و او
یکریز و پی در پی ،
دم خوشش رابر گلویم سخت بفشارد ،
و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد .
بدین سان بشکند در من ،
سکوت
مرگبارم را .


اشعار بیشتر از دکتر شریعتی
http://www.loneshade.blogfa.com/post-23.aspx

:gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol:


عالی بود
 

meh6798

عضو جدید
[SIZE=+0][FONT=Arial,sans-serif]دوباره با دکتر علی شریعتی


[/FONT][/SIZE][SIZE=+0][FONT=Arial,sans-serif]دنيا را بد ساخته اند... کسي را که دوست داري، تورادوست نمي دارد. کسي که تورا دوست دارد، تو دوستش نمي داري اما کسي که تو دوستش داري و او هم تو را دوست دارد به رسم و آئين هرگز به هم نمي رسند و اين رنج است. زندگي يعني اين.[/FONT][/SIZE][SIZE=+0][FONT=Arial,sans-serif]







[FONT=Arial,sans-serif]
[/FONT]


[FONT=Arial,sans-serif]
در نهان، به آناني دل ميبنديم که دوستمان ندارند، و در آشکارا

[FONT=Arial,sans-serif]از آناني که دوستمان دارند غافليم. شايد اين است دليل تنهايي ما[/FONT]
[/FONT]
[/FONT][/SIZE]
















من با عشق آشنا شدم

و چه کسی این چنین آشنا شده است ؟
هنگامی دستم را دراز کردم ،که دستی نبود.

هنگامی لب به زمزمه گشودم،که مخاطبینداشتم.
و هنگامیتشنه ی آتش شدم ،کهدر برابرم دریا بود و دریا و دریا.....!

















· عشق در اوج اخلاصش به ايثار رسيده و در اوج ايثار به قساوت...







· بگذار تا شيطنت عشق ,چشمان تو را بر عريانهاي خويش بگشايد. هر چند حاصلي جز رنج وپريشاني نداشته باشد,اما كوري را هر گز به خاطر ارامشش تحمل مكن !....



· بالاخره،انسانی که در عشق میگدازد و با خدا بیعت کرده است،و در توحید حصار گرفته و جان جامه تقوی به تن دارد و به عرفان میبیند و به حکمت میفهمد و به دعامیخواهد و از عبادت به جوهر ربوبیت میرسد و در عشق میگدازد و در امر و نهی و هجرت و جهاد خود، انسان و جهان را دگر گونه میسازد





· خدايا! در برابر آن چه انسان ماندن را به تباهي مي کشد،مرا با " نداشتن و نخواستن رويين تن کن !همه بد بختي هاي انسان بابت همين دو چيز است:چون ، داشتن انسان را محافظه کار و ترسو مي کند !و خواستن ،آدم را بزدل و چاپلوس


· سياست در برابرصداقت ديگران خيانت وصداقت در برابر سياست ديگران حماقت



[SIZE=+0][FONT=Arial,sans-serif]
[/FONT][/SIZE]
[SIZE=+0][FONT=Arial,sans-serif]

[FONT=Arial,sans-serif]
[/FONT]
[/FONT][/SIZE]
ممنون بسیار زیبا بودن واقعا روحمرو نوازش داد.:gol::gol::gol::gol::gol::gol:
 

losi

عضو جدید
سوتك
نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد ؟
نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم
چه خواهد ساخت ؟
ولی بسیار مشتاقم ،
که از خاک گلویم سوتکی سازد .
گلویم سوتکی باشد
به دست کودکی گستاخ و بازیگوش
و او
یکریز و پی در پی ،
دم خوشش رابر گلویم سخت بفشارد ،
و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد .
بدین سان بشکند در من ،
سکوت
مرگبارم را .


اشعار بیشتر از دکتر شریعتی
http://www.loneshade.blogfa.com/post-23.aspx

:gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol:

مرسی من اینو خیلی دوست دارم :gol:
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
سخن گفتن درباره علي (ع) بي‌نهايت دشوار است، زيرا به عقيده من، علي (ع) يك قهرمان يا يك شخصيت تاريخي تنها نيست. هر كس درباره علي (ع) از ابعاد و جهات مختلف بررسي كند، خود را نه تنها در برابر يك فرد، يك فرد برجسته انساني در تاريخ مي‌بيند، بلكه خود را در برابر معجزه‌اي و حتا در برابر يك مساله علمي، يك معماي علمي «‌اين خلقت» احساس مي‌كند. بنابراين درباره علي (ع) سخن گفتن برخلاف آنچه كه در وهله اول به ذهن مي‌آيد، درباره يك شخصيت بزرگ سخن گفتن نيست، بلكه درباره معجزه‌اي است كه به نام انسان و به صورت انسان در تاريخ متجلي شده است


یاد دکتر شهید، علی شریعتی ، گرامی باد :gol:
 

Similar threads

بالا