برای همیشه بای
- شروع کننده موضوع ثنا_980
- تاریخ شروع
- وضعیت
mehrshad53
اخراجی موقت
موافقت نمیکنم!
من دیگه رفتنی شدم
هرکیو اذیت کردم،بزرگی کنه ببخشه
دلم واسه همتون تنگ میشهحتی دختر کوهستان!
دعا کنین ، خیلی.....................
آخه براي چي؟كجا؟
چرا جواب نميدي ثنا؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!
امشب یه لحظه منم دلم میخواست با همه قهر کنم و برم(حالا نمیگم ثنا جون قهر کرده ها)ولی بی فایده است
ثنا جون برگرد دلت واسه این روزا تنگ میشه
منیره جونم مطمئنم تنگ میشه..............مخصوصا واسه دوستام و لحظاتی که با هم داشتیم
ولی چیکار کنم ،چاره ای نیست
منیره جونم مطمئنم تنگ میشه..............مخصوصا واسه دوستام و لحظاتی که با هم داشتیم
ولی چیکار کنم ،چاره ای نیست
ثنالی نرو.
با احساسات 1 ملت بازی نکن.
با احساسات 1 ملت بازی نکن.
من دیگه رفتنی شدم
هرکیو اذیت کردم،بزرگی کنه ببخشه
دلم واسه همتون تنگ میشه
دعا کنین ، خیلی.....................
حالا چرا برای همیشه؟!
یعنی نمی تونی هر از چندگاهی سر بزنی؟
ثنــــــــــــــــــــــــا
کجا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به عمو محمد بگم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بابایی میدونه.............
کاش واقعا اینقد عزیز بودمولی منم دلم واسه ملت تنگ میشه
نه،دیگه نه...........
چرا عزیز نیستی خانمی، مگه نمیبینی این همه دارن بهت اصرار می کنن که نری؟
ولی منم دلم واسه ملت تنگ میشه
...
خب دوست دارن دیگه
چرا عزیز نیستی خانمی، مگه نمیبینی این همه دارن بهت اصرار می کنن که نری؟
خب دوست دارن دیگه
موافقم،اگه دوست نداشتن و براشون اهميت نداشتي اينقدر اصرار و همدلي و همدردي نميكردن
تو چرا اينقدر نا اميدي؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!
مرسی عزیزم...........
دوستان با خوشتختی ادم احساس خوشبختی میکنن.......منم میرم دنبالش بگردمچرا عزیز نیستی خانمی، مگه نمیبینی این همه دارن بهت اصرار می کنن که نری؟
خب دوست دارن دیگه
منم دلم واستون تنگ میشه
آخییییییییی،فک نمیکردم انقد لطیف باشی
ممنون عزیز،شمام همینطور
آنقدر صادق و صمیمی بودی که با همان یکباری که از رفتن سخن گفتی , همه باور کردند. یک باور تلخ . اما شاید که این یک خواب باشد و ایکاش که خواب باشد. راضی نشو که این شعر را برایت زمزمه کنم.
بي تو، مهتاب‌شبي، باز از آن كوچه گذشتم،
همه تن چشم شدم، خيره به دنبال تو گشتم،
شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم،
شدم آن عاشق ديوانه كه بودم.
بگذار این شعر را برایت نخوانیم. با ما باش و همین جا هم باش. لطفآ
بي تو، مهتاب‌شبي، باز از آن كوچه گذشتم،
همه تن چشم شدم، خيره به دنبال تو گشتم،
شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم،
شدم آن عاشق ديوانه كه بودم.
بگذار این شعر را برایت نخوانیم. با ما باش و همین جا هم باش. لطفآ
موافقم،اگه دوست نداشتن و براشون اهميت نداشتي اينقدر اصرار و همدلي و همدردي نميكردن
شمام اگه برام مهم نبودین بی خدافظی میزدم میرفتم............چاره فقط تو رفتنه
نا امید نیستم عزیزم
- وضعیت
Similar threads
Similar threads
-
-
یکی از مهم‌ترین خاطرات دوران جوانی ما در حال خاموش شدن!یاهو مسنجر؛ خداحافظ ای همنشین همیشه!- شروع شده توسط Alborz Rad
- پاسخ ها: 4
-
-
-
